تشریح دلایل اجرای منشور اخلاقی فوتبال از زبان حجتالاسلام علیپور:
جنگ با تبانی، رشوه و بیبندوباری
حالا که بحث اجرای منشور اخلاقی فوتبال جدیتر از پیش شده و مخالفان هم تمام قد وارد گود شدهاند، حجتالاسلام علیرضا علیپور، دبیر ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال در گفتوگویی با فارس به دفاع از منشور پرداخته است که گزیدهای از آن را میخوانید: *بحث منشور اخلاقی از سال ۱۳۸۲، یعنی سالی که محمد دادکان وارد فدراسیون شد، جرقه زده شد. در آن سالها دو جریان، مزاحم کار سالم سازی بودند. یکی جریان رسانههای زرد بود که اگر بخواهیم عمیقتر شویم، باید به گذشتههای دورتری برویم؛ یعنی در دهه ۶۰ که به دلیل جنگ تحمیلی، دغدغه اصلی مسوولان نظام دفاع از کشور بود و به ورزش در حد ضرورت نسبی پرداخته میشد. در همان ایام با وجود همه سختیها تیمهای ملی و فدراسیونها زحمت خود را میکشیدند. جریان دوم، همان جریان ناشی از اتاق فکر و عقبه پشت پرده جریان رسانهای است؛ یعنی مطرح شدن شماری از مربیان که از طریق همین رسانههای زرد حمایت میشدند. این جریان حمایتی کاملا هدفمند بود و در همان ایام پول وارد فوتبال شد. در همان سالها گروهی این مربیان خاص را حمایت میکردند تا همیشه در صحنه باشند. متاسفانه در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ این جریان مربیان با یکسری زد و بندهایی که در فوتبال انجام میدادند، باعث به وجود آمدن شرایطی شدند که بازیکنان برای داشتن تیم مجبور به همکاری با این مربیان میشدند. در این میان خیلی از مربیان خوب و بادانش از این چرخه بیرون میماندند، چون نمیخواستند با زد و بند کار کنند. با توجه به این مسائل پشت پرده باید چارهای اندیشیده میشد که جلوی این مسائل گرفته شود.
*یکی از مواردی که باعث ایجاد منشور اخلاقی شد، بحثهای تبانی بود که در گذشته اتفاق میافتاد یا بهکارگیری بازیکنان به شکل خاص. مثلا از بازیکنی در فلان روزنامه مصاحبه میگرفتند و بعد به مربی مورد نظر خود میگفتند که باید این بازیکن را جذب کند و سپس آن بازیکن پس از عقد قرارداد باید بخشی از پول خود و به خبرنگار آن روزنامه یا دبیر سرویس آن پرداخت میکرد. بعدها دلالها روی کار آمدند. سوءاستفاده از بازیکنان و باجگیری از آنان نمونه دیگری از فساد در ایران است. حتی گاهی اوقات دیده میشد که برای استفاده از بازیکن از او میخواستند که پول بیشتری بپردازد.
*وقتی بازیکنی یکشبه به پولهای کلان دست پیدا میکند و سپس همان بازیکن باید به صورت مجردی زندگی کند، احتمال ایجاد نادرستی وجود دارد. برای این بازیکنان نه خوابگاهی، نه برنامه آموزشی و نه اوقات فراغت سالمی وجود دارد. در صورتی که در فوتبال دنیا بازیکنان کاملا با برنامه زندگی میکنند. در فوتبال ایران بازیکن و مربی پول حرفهای میگیرد، اما رفتار حرفهای انجام نمیشود. در طول سالهای گذشته شاهد بودهایم بازیکنان خوب ایران با شب نشینیهای بیموقع و حضور در قهوهخانهها دچار حادثه شدند. آن طیف مخالفی که با سازمان لیگ و منشور اخلاقی مشکل دارند چطور میگویند ما وارد حریم خصوصی افراد میشویم. در حالی که در بزرگترین باشگاههای دنیا رعایت چنین مسائلی واجب است.
* ایراد گرفته شده که ما در کار قوه قضائیه دخالت میکنیم، در حالی که هر حکمی که قوه قضائیه صادر میکند آثار جرم و تبعات ناشی از آن مشخص میشود. کسی که محکوم است و حکمی علیه او داده میشود یکسری آثار را باید تحمل کند. مثلا اگر فردی در ادارهای مشغول به کار باشد و برایش حکم قضایی صادر شده باشد، علاوه بر آنکه باید تبعات آن حکم را بپذیرد، در ادارهای که کار میکند کمیسیون تشکیل میشود و وی را به دلیل داشتن حکم قضایی اخراج میکند. این فرد میتواند در جامعه زندگی کند، اما نمیتواند کارمند آن اداره باشد. همین موضوع در فوتبال هم حاکم است.
ارسال نظر