نگــــاه-۲
پاسخ به یک سوال همیشگی: آیا تبانی بود؟
درست در زمانی که مزدک میرزایی قصد داشت با کلماتی هیجانانگیز پایان داربی شصت و هفتم را به اطلاع بینندگان تلویزیونی برساند، دوربین به حالت زوم بک، به عقب آمد تا نمای کلی ورزشگاه را نشان بدهد.
پژمان راهبر
درست در زمانی که مزدک میرزایی قصد داشت با کلماتی هیجانانگیز پایان داربی شصت و هفتم را به اطلاع بینندگان تلویزیونی برساند، دوربین به حالت زوم بک، به عقب آمد تا نمای کلی ورزشگاه را نشان بدهد. در این تصویر، چند تماشاچی از زیر دوربین اقدام به پرتاب اشیایی به سمت زمین میکردند. این آغاز اعتراض هماهنگ هزاران تماشاچی به نتیجه داربی شصت و هفتم بود که به عقیده طرفداران در جایی خارج از میدان تعیین میشود. این اعتراض در شرایطی رخ داد که گرچه شرایط خاص سیاسی، تمهیداتی از این دست را مشروع جلوه میدهد، اما بدون تردید، فضای خاص بازی و بازی هیجانی دو تیم در نیمه دوم، هیچ نمایی از توافقات پشت پرده را نشان نمیداد. با این حال مردم تحلیلهای خود را دارند. اما آیا این بار هم حق با مردم است؟
دلایلی برای تبانی
آنهایی که عقیده دارند این مسابقه یک تبانی آشکار بوده، گرچه در بازی قبلی به خطای هند علی علیزاده استناد میکردند، اما این بار دلیل واضح و روشنی ندارند. آنها تنها به آمار تساویها بسنده میکنند و همین موضوع را علتی برای قطعیت تبانی میدانند. به عقیده این جمع بدبین انتخاب مجدد محسن ترکی و البته نمایش نه چندان خوب استقلال هم میتواند مورد استناد قرار بگیرد، اما این دلایل، تحلیلی هستند و هرکسی میتواند با نظرات خود علیه آن موضع بگیرد یا با آن هم داستان بشود.
دلایلی برای رد تبانی
یک مسابقه فوتبال شامل ۲۲ بازیکن، شش بازیکن تعویضی و ... است که شما برای توجیه همه آنها باید نیروی قدر و بیمانندی داشته باشید. اینکه در فضای فوتبال ایران که اتفاقا بازیکنان رفقای مطبوعاتی نزدیکی دارند، این اتفاق رخ بدهد و پنهان بماند، کمی عجیبتر از یک شعبده بازی عادی است. ضمنا در این بازی خاص اتفاقات طوری پیش رفت که به نظر نمیرسید دو تیم قصد تبانی داشته باشند. این بار نه کسی هند بیجهت کرد و نه کسی توپ صد در صدی را به آسمان زد. دلایل عقلی در این میان به عادی بودن مسابقه شهادت میدهند. مگر آنکه شما دلیل مستدلی داشته باشید.
نتیجهگیری
تماشاگرانی که علیه تساوی شعار میدادند خود بخشی از بحرانی هستند که این بازی میتواند بر جامعه تحمیل کند. آنها که در تمام هفته قبل از داربی توجیه میشوند که علیه داور و بازیکنان حریف شعار ندهند، در تمام نود دقیقه بعد از هر موقعیت گل، یک صدا نام یک عضو تناسلی را به زبان میآوردند که کراهتش آزار دهنده است. این جمع، با کمال معذرت همانهایی هستند که در نهایت صدا و سیما را مجبور به بستن صدای ورزشگاه میکنند. اگر شما به عنوان یک نیروی امنیتی که وظیفه تامین امنیت جامعه را برعهده دارید، با چنین جوی مواجه بشوید، همه احتیاطها را انجام میدهید و در واقع همین احتیاطهای بیش از حد است که در نهایت شرایط را مشکوک جلوه میدهد. شاید نظر نویسنده این مطلب، دقیقا این باشد که اجبار به تبانی بیمعنا است.
ارسال نظر