ملاقات دوباره با چیرو

پژمان راهبر

میروسلاو بلاژویچ در یک شب زمستانی به ایران رسید. اولین عکاس ایرانی که از او تصویری گرفت، فرهاد کاوه بود. پدرش علی هم که عکاس روزنامه ابرار ورزشی بود، بعد از ظهر همان روز در فدراسیون فوتبال سرمربی تیم ملی را گیر انداخت و از او با لبخند تصویری شکار کرد. این آغاز آشنایی با مردی بود که بعد از یک دوره کسالت بار با جلال طالبی و شکست و حذف تیم ملی در جام ملت‌های آسیا، جانشین ادمار براگای برزیلی شد که در چهار بازی، به نیابت از جلال طالبی ایران را هدایت کرد و به برزیل بازگشت. خیلی زود فهمیدیم که میروسلاو بلاژویچ، سرمربی تیم سوم جهان در جام جهانی ۱۹۹۸،‌ متولد بوسنی است و او را چیرو می‌خوانند؛ لقبی که به دلیل بازیگوشی وی در دوران کودکی و مسابقه همیشگی‌اش با قطار به وی اعطا شده بود. چیرو، در فضای فوتبال فارسی اواخر دهه ۷۰، ‌به سرعت تبدیل به یک هوای تازه شد و جای خود را در میان فوتبال نویس‌های جوان باز کرد. او معجونی از ادبیات،‌ فلسفه و ورزش بود که به سرعت خون تازه‌ای را به فوتبال ایران دواند. او برای اولین بار انحصار استقلال و پرسپولیس را در تیم ملی شکست و ما را با واژه مربی دروازه‌بان‌ها آشنا کرد. با حضور بلاژویچ در ایران بود که تیم‌های شهرستانی از زیر سایه استقلال و پرسپولیس بیرون آمدند و به جمع مدعیان پیوستند و سال بعد سپاهان به قهرمانی ایران رسید. او یک مربی به معنای واقعی بزرگ بود که تیم ملی زیر نظرش، بهترین بازی‌های ممکن را انجام داد. اما فضای فوتبال ایران به رهبری مربیانی مثل محمد مایلی کهن و ناصر حجازی و البته یک روزنامه‌نگار باتجربه،‌ علیه او عمل می‌کرد. حاشیه‌های نوشتاری درباره او با موضوع بد و بیراه زوانیمیر بوبان کاپیتان سابق تیم ملی کرواسی علیه او آغاز شد و تا لحظه آخر ادامه داشت تا جایی که او در برنامه ۹۰،‌ به طرفداران پرشمارش گفت اولین ویژگی یک مربی تیم ملی در ایران آن است که پوست کروکودیل داشته باشد! تجربه هیجان انگیز ما با بلاژویچ با پیروزی یک بر صفر مقابل ایرلند در ورزشگاه آزادی به پایان رسید. در حالی‌که اگر فدراسیون فوتبال به مدیریت صفایی فراهانی کمی در حساسیت‌های نرم‌افزاری دقیق‌تر عمل می‌کرد ما با او به جام جهانی می‌رفتیم. بلاژویچ مرد گفت‌وگوهای گرم و جملات جذاب بود که هر گفت‌وگو با او برای فروش همه تیراژ یک روزنامه ورزشی کافی بود. فقط حیف که ملی‌پوشان فوتبال ایران متوجه نشدند که حضور در جام جهانی ۲۰۰۲ چه اتفاق بزرگی است. بعضی از آنها در شب بازی بحرین از هتل جیم شدند و به عشرتکده‌ها رفتند. یکی هم در حالت غیرعادی، محلولی زرد رنگ را به در و دیوار اتاق یکی از پرسابقه‌ترین بازیکنان ملی پاشید تا آرزوهای مردم و دوستداران بی شمار تیم ملی در بازی بحرین به فنا برود. بلاژویچ اما با وجود این شکست محبوب ماند.