از مصلی تا نیمکت پرطرفدار قرمزها
استیلی در راه پرسپولیس
۱ -اگر تا پیش از این راه محبوبیت از جاده پرسپولیس میگذشت و مردان سیاست با تمسک به این نام، آوازهای (ولو به بد نامی) برای خود تدارک میدیدند، اگر...
بهراد رشوند
۱ -اگر تا پیش از این راه محبوبیت از جاده پرسپولیس میگذشت و مردان سیاست با تمسک به این نام، آوازهای (ولو به بد نامی) برای خود تدارک میدیدند، اگر... تا پیش از این چکمه سیاست، مجرای تنفسی ورزش (مخصوصا فوتبال) را مسدود میکرد و اگر تا پیش از این مردان مرموز دنیای سیاست به انحای مختلف خود را به ویترین پرمخاطب پرسپولیس میرساندند حالا چرخه وارونهای در حال گردش است و این ورزشیهای هستند که با دکترین سیاسی قصد بازپسگیری حقی را دارند که بهزعم آنها ناحق شده است.
۲ -بخش اعظم انتقاداتی که از پرسپولیس لیگ هشتم میشد در معضلاتی ریشه داشت که آبشخور آنها به چنین روزهایی برمیگشت؛ روزهای نقل و انتقالات و بلاتکلیفی محض در کارگروهی که هیچکس به درستی نمیدانست فلسفه کنار هم قرارداد آنها چیست و کدام عامل مشترک توانسته چنین مهرههایی را به هم بچسباند. مراد، نبش قبر پرسپولیس لیگ هشتم و تابستان سال قبل نیست بلکه اشاره به خریدهای پر زرق و برق؛ اما بیبرنامه آن روزهای مصطفوی و هدایتی، آدرسی را به دوستدار پرسپولیس میدهد که آنها با دیدن خریدهای امروز و با کمی تامل به راحتی میتوانند پرسپولیس لیگ نهم را در پستوی ذهن شان تجسم کنند؛ تیمی با فوجی از ستاره که نهایت زورش پنجمی در لیگ برتر است و حتی قادر نیست در جام حذفی به نیمه نهایی برسد.
۳ - فوتبال دولتی مصائب ویژه خود را دارد؛ در این بادیه حتی اگر شما بهترین و قویترین تیم تاریخ باشگاه را بسازید و قهرمانانه نایب قهرمان لیگ و استوارانه قهرمان جام حذفی شوید باز هم به اتهام تمایل به رنگ طبیعت(!)، عذر شما را میخواهند. شرط بقا در کسب جام و عنوان نیست، بلکه باید از اصولی پیروی کنی که خارج از مرزهای تعریف شده نباشد. دقیقا چنین مشکلی گریبان پرسپولیس قهرمان را گرفت و با تغییراتی که کاملا ریشه در مناسبات سیاسی داشت از سوی سازمان ورزش عذر مدیری را خواستند که با همه اصولگرا بودنش از اصولی تخطی کرده بود که تاوان آن خداحافظی از پیکره قرمزها بود. نتیجه هم کاملا مشخص و عیان بود؛ تیم قهرمان را تحویل داد و اینک مجموعه شکست خوردهای را در دست میگیرد که قهرمان ساختن مجددش به مثابه یک «کارستان واقعی» است.
۴ - خاستگاه پرسپولیس لیگ نهم کجاست؟ چه کسی منجی است؟ آیا خریدهای پرت عباس انصاری فرد که هیچ توجیهی برای آن نمیتوان یافت، اسکلت تیم قهرمان را تشکیل میدهد؟ کاشانی در صورت بازگشت قریبالوقوع، میراثخوار مدیریتی خواهد بود که چهار صد هزار دلار طلب وینگادا بزرگترین دستاورش است! سازمان ورزش که در یک هفته به انتخابات دهم به خوبی با مهرههایش ، جو را به سود دولت نهم تلطیف کرد تا همه یادشان برود سوءمدیریت آنها چه بر سر محبوبترین مجموعه آسیا آورد، اینک قصد بازسازی دارد؛ اما گویی بهای حمایت بعضی از حامیان سند همین تیم است.
۵ - بازگشت کاشانی به عنوان مدیر عامل پرسپولیس بیش از آنکه حواس هواداران پرسپولیس را به حضور او در مصلی تهران معطوف سازد، یادآور خدماتی است که او دو سال قبل انجام داد، بنابراین کسی در این مورد چندان گلهمند نیست؛ اما آیا با بازگشت حاج حبیب مترادف نخواهد بود با ورود حمید استیلی؟ مردی که بعد از سالها دستبند سبزش را گشود و با تن کردن نواری از رنگ پرچم و حضور در مصلی، مقدمات بازگشتش را مهیا کرد؛ چرا که نه؟ اگر مردان سیاست اینگونه به جایگاه ورزشی میرسند چرا نباید یک ورزشی این چنین کند؟
۶ - چشمانتان را ببندید و از اینک پرسپولیس لیگ نهم را تجسم کنید؛ تیمیکه سرمربیاش مردی است که بعد از دو سال بیکاری حتی ابومسلم قعرنشین هم به سراغ او نیامد. اگر تا دیروز نگران این بودید که چطور لشکر رجل سیاسی به ورزش هجوم میآورند از امروز با چنین دغدغهای زندگی کنید که چگونه بیکارنامههای ورزشی با توسل به تاکتیکهای سیاسی به جایگاهی میرسند که احتمالا انتهای آن باز هم آه است و افسوس...
منبع: پارس فوتبال
ارسال نظر