گزارش ویژهمالکان آمریکایی، تاریخ لیورپول را خریدند
معامله دو سر سود
چند سال است در میان متمولان جهان این مساله باب شده که برای به رخ کشیدن پولهایشان به هر ترتیبی که شده میخواهند عنان یک باشگاه را به دست بگیرند.
باران پورمند
چند سال است در میان متمولان جهان این مساله باب شده که برای به رخ کشیدن پولهایشان به هر ترتیبی که شده میخواهند عنان یک باشگاه را به دست بگیرند. پیشتر این افراد یا اسلافشان براین باوربودند که میشود با اسپانسر شدن سر و ته قضیه را هم آورد، اما حالا و بعد از اقتداری که منچستریها در سایه هدایت بینظیر فرگوسن از خود به جا گذاشتهاند، دیگر کار به این جا ختم نمیشود و آنها در صدد خرید تمام دارو ندار یک باشگاه هستند؛ آن هم در جزیره، اما نکته دیگری هم در این میان مستتر است و آن بحران هویت یا سابقه تاریخی است. کسانی که به خرید این باشگاهها اهتمام میورزند پیش از هر چیز به تاریخ آن باشگاه چشم دارند. مثلا لیورپول که بیش از یک قرن سابقه دارد میتواند برای یک یانکی که تمام تاریخ کشورش به دویستسال میرسد جذاب باشد. این همان اتفاقی است که در سال گذشته برای لیورپول روی داد و سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان آمریکاییها مالک این باشگاه شدند.
پس از آنکه نخستوزیر سابق تایلند، «تاکسین شیناواترا»، «استیون مورگان» تاجر محلی و شرکت سرمایهگذاری دبی همگی نتوانستند تملک باشگاه را در اختیار بگیرند، اینبار «جورج ژیلت» و «تامهایکس» مالکیت باشگاه را در اختیار گرفتند. لیورپول پس از آنکه «رومن آبراموویچ» مرد ثروتمند روس آغازگر تحول در فوتبال جزیره شد، پنجمین باشگاهی است که دچار تغییر و تحول عظیمی میشود.
در حالی که دهه ۸۰ سالیان خوبی برای فوتبال و پیشرفت آن به دلیل رشد و رواج پدیده آشوبگری و هولیگانیسم نبوده اما دهه پس از آن اوج و شکوفایی فوتبال در جزیره بود، اما با ورود سرمایههای عظیم فوتبال جزیره شاهد تحولات عمدهای شد. منچستریونایتد، آرسنال، لیورپول، اورتون و تاتنهام به عنوان ۵ باشگاه بزرگ و برتر انگلستان دست به تغییرات در ترکیب و ساختار باشگاه زدند. از این ۵ باشگاه۴ باشگاه تغییرات را اعمال کردند، اما یک باشگاه نتوانست با گذشت یک دهه تغییرات را عملی کند. درست یک سال پیش از پیدایش لیگ برتر فوتبال انگلستان، «دیوید دین» سهامدار عمده آرسنال بود. «آلن شوگر» با ۸میلیون پوند باشگاه تاتنهام را خرید و «دیوید مورس» رییس باشگاه لیورپول شد. پیتر جانسون نیمی از اورتون را در اختیار گرفت و منچستریونایتد تنها باشگاهی شد که در طول یک دهه بدون تغییر باقی ماند. در سال۱۹۸۹ مایکل نایتون با ۲۰میلیون پوند باشگاه را از آن خود کرد. نیوکاسل به جانهاری، بلکبرن به جک واکر و وولورهمپتون به جک هیوارد واگذار شدند.
اواخر دهه ۹۰ بود که با رشد فوتبال سرمایهگذارانی غیربریتانیایی به فکر سرمایهگذاری در لیگ برتر فوتبال انگلستان افتادند. سهام باشگاههای حاضر در لیگ برتر در بورس لندن دادوستد شد و سرمایه باشگاهها افزایش یافت، اما در این میان لیورپول بهرغم قیمت مناسبی که دستش را گرفت نتوانست چندان موفق عمل کند. البته منتقدان در این میان نظراتی متفاوت دادند. برخی بر این باورند که موفقیت منچستر در سالهای اخیر بسیاری از تیمها مانند لیورپول را تحتالشعاع قرار داده و حتی قهرمانی این تیم در لیگ قهرمانان اروپا برای مالکان طمع کار این باشگاه چارهساز نشده است.
مالکان آمریکایی (تام هیکس و جورج ژیلت) کمتر از یکسال قبل با پرداخت ۴۳۲میلیون دلار باشگاه لیورپول را خریدند. به هر حال این ارزش باشگاه در آن روزها بود. در واقع۸۷میلیون دلار از قیمت تمام شده باشگاه وام یا بدهی بود که این دو آمریکایی پرداختش را تقبل کردند و در نتیجه تنها ۳۴۵میلیون دلار پرداخت شد.
البته فکر نکنید آنها پول نقد پرداختند چرا که با وثیقه گذاشتن مقداری از داراییهایشان نزد بانکهای مختلف مبلغ موردنیازشان را وام گرفته بودند. در هر صورت باید سود این وام را بپردازند؛ بهرهای که با توجه به نرخ روز بانکی، سالانه حدود ۵۰میلیون دلار خواهد شد. میارزد؟
اما به نظر میرسد هیکس و ژیلت شخصا مجبور به بازپرداخت این بهره نیستند و باید خود باشگاه لیورپول یا احتمالا «کوپ هلدینگز»، شرکتی که آنها برای خرید باشگاه ثبت کردند، ملزم به پرداخت آن باشند. پس سود مالی چه میشود؟ نگران نباشید. آنها اگر بخواهند میتوانند به راحتی باشگاه را بین۶۰۰میلیون تا یکمیلیارد دلار بفروشند هرچند که در ظاهر اصلا چنین تصمیمی ندارند. حالا ما چطور به این نتیجه رسیدیم؟ این مبلغی است که مرکز بینالمللی دبی- شرکتی که هیکس و ژیلت یکسال پیش برای به دست گرفتن مدیریت باشگاه در مناقصه با آنها پیروز شدند، حاضر است برای خریدن لیورپول بپردازد.
بدون کمک ماشینحساب هم میتوان فهمید در این صورت هرکدام از این دو آمریکایی میتوانند حداقل ۱۰۰میلیون دلار سود به جیب بزنند و راه خود را بروند، اما وقتی در مدت زمانی کوتاه سود زیادی نصیب حساب بانکیتان میشود تنها یک توضیح وجود دارد: یک طرف معامله، آنکه داراییاش را به شما فروخته یا آن کس که خریدار جنس شما است و شاید هردو، در محاسباتش اشتباه کرده، اشتباهی بزرگ.
حال سوال اینجا است؛ سر چه کسی کلاه رفته؟ چه کسی در تخمین واقعی لیورپول اشتباه کرده؟ دیوید مورس که فقط به ۳۴۵میلیون دلار راضی شد یا سرمایهداران دبی که حاضرند حداقل ۶۰۰میلیون دلار به پای ستارگان آنفیلد بریزند؟ ۲۵۵میلیون دلار تفاوت چیز کمی نیست، اما همه حداقل در یک مورد توافق نظر دارند که محال است ارزش یک باشگاه در عرض ۱۱ماه به این اندازه رشد کند.
شاگردان بنیتس در بهترین حالت در پایان فصل جایگاهی بهتر از سومی یا چهارمی کسب نخواهند کرد. درست مثل فصل قبل که سوم شدند و البته درست مثل آنچه در یک دهه گذشته دشت کردهاند.
فصل قبل آنها به فینال جام قهرمانان اروپا رسیدند و جایزه نقدی خوبی راهی باشگاه شد، اما این پولی نیست که هرسال به حساب باشگاه واریز شود! بازیکنانی فروخته و ستارگانی جذب شدند ولی در نهایت تراز مالی نقل و انتقالات منفی بود؛ هرچند که درآمد و جایزه لیگ قهرمانان آن را جبران کرد.
از آن سو ساخته شدن استادیوم هفتادهزار نفری هنوز هم یک رویا است، اما به سوال اصلی برگردیم. اشتباه از چه کسی بود؟ مورس، مرکز بینالمللی دبی یا هر دو؟
راهنما و مدرک کوچکی در دست داریم؛ فوریه گذشته که لیورپول به فروش رفت هم مالک آنفیلد بود و هم مالک زمین تمرین ملوود که با تخمینی محافظهکارانه به تنهایی ارزشی در حدود ۱۰۰میلیون دلار داشتند. حق پخش تلویزیونی مسابقات لیگ برتر که برای۳ سال آینده بین۶۰ تا ۱۰۰میلیون دلار تضمین شده بود و البته مجموعهای از بازیکنان که حداقل در حدود ۲۰۰میلیون دلار ارزش داشتند. به این تخمین درآمد حاصل از لیگ قهرمانان اروپا، جامحذفی، جام اتحادیه، فعالیتهای بازرگانی و قراردادهای اسپانسری باشگاه را اضافه کنید، فراموش نکنید از باشگاهی صحبت میکنیم که از لحاظ تعداد هواداران دومین باشگاه انگلیس است.
حال توجیه کنید قرارداد ۳۴۵میلیون دلاری دیوید مورس را...
مالکیت ژیلت و هیکس ممکن است برای تیم و هواداران خوب و خوشایند نباشد، اما بدون شک برای دو آمریکایی سرمایهگذار، معاملهای پرسود و بیضرر بود. ضمنا آنها در بازار آمریکا چندان سرشناس نبودند، اما حالا با خرید این باشگاه میتوانند مدعی باشند که جزو افراد سرشناس این کشور هستند. تاریخ لیورپول و یدک کشیدن نام افسانههایی مانند «جان بارز» یا حتی «اوون و «فاولر» که زمانی در این باشگاه توپ میزدند بیش از اینها برای مالکان جدید سود خواهد داشت، اما هواداران هم به این اندازه سود میکنند؟ باید صبر کرد. همین...
ارسال نظر