مصاحبهای متفاوت با هادی ساعی، عضو شورای شهر تهران، در مورد سوء مدیریتها و مشکلات جاری در ورزش
ورزش ما از نداشتن برنامههای مدون ضربه میخورد
این بار سعی کردیم حرفهای متفاوتی را از زبان او بشنویم. متن زیر مصاحبهای است که در مورد مسائل کلان ورزش از وی شده است.
گروه ورزش: هادی ساعی چهرهای شناخته شده در عرصه ورزش است؛ اما هماکنون با توجه به حضور او در شورای شهر تهران در عرصه سیاست هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
این بار سعی کردیم حرفهای متفاوتی را از زبان او بشنویم. متن زیر مصاحبهای است که در مورد مسائل کلان ورزش از وی شده است. *شما به مسائل سیاسی بیشتر علاقهمند هستید یا به ورزش؟
در جواب سوال شما باید بگویم که قطعا ورزش را بیشتر دوست دارم؛ چون با ورزش کردن روح و جسم انسان متعالی خواهد شد و گذشته از این اگر من در زندگی شخصیام به موفقیتی رسیده باشم همه آن را مدیون ورزش میدانم و این مساله را هم باید در نظر داشت که متاسفانه ورزش ما الان خیلی زیاد سیاسی شده در ورزش ایران اگر ورزشکاری موفقیتی به دست بیاورد و این موفقیت که همان قهرمانی است تداوم پیدا کند، مطمئن باشید آن شخص آدم سیاسی بوده که توانسته جایگاه خودش را حفظ بکند. بعضی از مسائل سیاسی که در ورزش راه پیدا کرده ورزشکاران را بسیار آزار میدهد. در خصوص ورود من به عرصه سیاست هم باید بگویم؛ چون احساس کردم از این راه میتوانم به مردم خدمت کنم و میتوانم مفید باشم وارد این عرصه شدم.
آیا سیاست در زمینه ورزش شما تاثیر منفی داشته یا مثبت؟
در این زمینه میتوانم بگویم که سیاست در زمینه ورزش برای من شاید ارتباط مستقیمی نداشته، ولی مسلما هر شخصی که به حوزههای مدیریتی وارد شود و آن مسیر را دنبال کند روی زندگی عادی آن نیز تاثیرگذار است. در این ارتباط باید بگویم چون در حوزههای مدیریتی باید بعضی از مشکلات را با تفکر و درایت حل کنیم این موضوع میتواند تا اندازهای در ورزش هم تاثیر مثبت داشته باشد، به این صورت که در ورزش و میدان مسابقه باید حریف و شرایط حاکم بر آن مسابقه و حتی تمرینات را مدیریت و ارزیابی کنیم. پس میتوان گفت که سیاست مدیریت کردن درست را برای من یادآور میشود و این برای بحث ورزش من تاثیری هر چند کوچک؛ اما مثبت داشته است.
شما ۱۵سال است که عضو تیم ملی تکواندو هستید، فکر میکنید تا چند سال دیگر میتوانید در تیم ملی برای کشورمان به میدان بروید؟
خوب این موضوع به چند مساله از جمله شرایط بدنی، موقعیتی و ذهنی بستگی دارد و اینکه در هر یک از این شرایط در چه جایگاهی هستم ولی با توجه به این شرایط امیدوارم، بتوانم در چند سال آینده هم برای تیم ملی مثمرثمر باشم.
شما نسل بعد از خودتان را چگونه ارزیابی میکنید و آیا فکر میکنید در دهه آینده تکواندوکارانی مثل ساعی داشته باشیم؟
اگر سرمایهگذاری و برنامهریزی مستمر و اصولی وجود داشته باشد، حتما میتوانیم نه یک نفر بلکه چندین قهرمان طراز اول جهانی داشته باشیم، ولی متاسفانه مشکل اینجا است که ورزش ما از نبود برنامهریزیهای مدون و اصولی ضربه میخورد. به هر حال وجود چنین مسالهای نیازمند نگاه متفاوت مسوولان طراز اول ورزش به بحث استعدادیابی و توجه بیشتر آنها به برنامهریزی و مدیریت هوشمندانه فدراسیونها است و تا وقتی که این دید در مسوولان ایجاد نشود، تمام مقامها و دستاوردهای ما مقطعی است.
از زمانی که شما وارد شورای شهر شدید تا چه حد توانستید در مورد مسائل تصمیمگیری در ورزش تاثیرگذار باشید؟
من فکر میکنم تصمیمگیریهای مثبتی در این خصوص در شورا گرفته شده که همه آنها حاصل همفکری دوستان ورزشکار و دیگران در شورای شهر بوده است. در این خصوص اتفاق چشمگیری که افتاد این بود که بودجه ورزش همگانی شهر تهران از یکمیلیارد تومان در سال ۸۵ به ۸میلیارد در سال ۸۶رسید و این نوید را میدهم که رشد این بودجه در سال آینده به رقمی حدود ۱۲میلیارد تومان خواهد رسید که از این رقم ۴میلیارد تومان برای ورزش بانوان شهر تهران هزینه خواهد شد.
در مورد مسائل فرهنگی هم مثل ورزشی باید بگویم من چون عضو کمیسیون فرهنگی هستم، بالطبع بیشتر در بعد این مسائل کار میکنیم و در این خصوص هم تصمیمات خوبی داشتیم و به این جمعبندی رسیدیم که در سال آینده رقم بیشتری از طرف شورا به این مقوله اختصاص یابد.
پیشنهاد و ایده شما در بحث بهبود اقتصاد در ورزش کشور ما چیست؟
مهمترین مساله در این خصوص این است که ما در درجه اول بتوانیم ورزشمان را حرفهای کنیم تا بعد بتوانیم از سود اقتصادی آن بهرهبرداری کنیم.
متاسفانه الان همان طور که اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است، باشگاههای ما هم به صورت دولتی اداره میشود؛ به همین دلیل چون توانایی دولت در این زمینه محدود است بهطبع ورزش ما هم که نشات گرفته از یک اقتصاد دولتی است نمیتواند به رشد مورد نظر خود دست یابد.
اداره شدن باشگاهها توسط کارخانهها و ادارات دولتی خطر بزرگی برای ورزش کشور ما محسوب میشود. به دلیل آن که اگر روزی کارخانههای دولتی و این ارگانها تصمیم بگیرند که از سرمایهگذاری در ورزش منصرف شوند فکر کنید چه آسیب و لطمه جبرانناپذیری به بدنه ورزش وارد خواهد شد. هر چند که این موضوع را هم باید در نظر داشت که شاید وظیفه این کارخانهها اصلا تیمداری نیست. پس واقعیت این است که اگر ما بستر را برای خصوصیسازی مهیا نکنیم در آینده باید منتظر پسرفت بیشتر در عرصه ورزش باشیم.
با توجه به وجود سودهای کلان در ورزش برای سرمایهگذاران و لزوم خصوصیسازی در این بخش مسوولان باید سرمایهگذاران را به این سمت سوق دهند تا این سود و منفعت به هر دو طرف مجموعه ورزش و سرمایهگذار رسیده و ما شاهد ساختوسازهای بیشتر که یکی از ارکانهای مهم ورزش است، باشیم.
به نظر شما وضعیت ورزش در آموزش و پرورش و دانشگاهها در چه وضعیتی است؟
متاسفانه ورزش در این مراکز که باید شرایط و بستر برای رشد و شکوفایی ورزش مهیا باشد، مرده است.
تصمیمگیران کمترین توجه را هم به بحث ورزش در اینجاها نمیکنند و این یکی از معضلات ریشهای و مشکلآفرین در امر پرورش استعدادها و پرداختن به ورزش است.
در نهایت باید گفت، ما در ورزشمان استعدادهای فراوانی داریم؛ اما مدیریت و برنامهریزی و مخصوصا زیرساختهای فوقالعاده ضعیفی داریم که امیدوارم در آینده تصمیمگیران به بحث کلان ورزش توجه بیشتری داشته باشند.
ارسال نظر