میلادفرقانی

نمی دانم از کجا باید شروع کرد تا مفهوم را برسانم چون معادله آنقدر پیچیده شده که باعث سردرگمی می‌شود. سوال اصلی این است که ما به عنوان مردم عادی از فوتبال چه می‌خواهیم و فوتبال از جنس ایرانی‌‌اش به ما چه می‌دهد. فوتبال از ابتدا و زمانی‌ که به صورت غیر حرفه‌ای‌ بود تا وقتی‌ با ورود سرمایه حرفه‌ای‌ شد، پرطرفدار بوده. اصولا همین پرطرفداری باعث ورود پول‌ها و سرمایه‌های هنگفت و نگاه‌های کارشناسانه شد، تا به واسطه جاذبه‌ها و تبلیغاتی که روی آن صورت گرفت به یک صنعت پر در آمد و پر سود تبدیل شد.تا جایی که پای سیاستمداران بزرگ دنیا را هم برای جذب طرفدار به این ورزش باز کرد.

در قاموس طرفداری یک چیز غیرقابل انکار است که ما به صورت «اماتوریال» یعنی از روی علاقه دل‌ به این ورزش د‌اده‌ایم و از پولی که در آن جا‌به‌جا می‌شود منتفع نمی‌شویم. خب، حالا باید سوال کنیم در کشور ما حقوق معنوی این نقش (هواداری) تا چه حد حفظ می‌شود. یعنی کسانی‌ که در بدنه این ورزش نقش فعال دارند تا چه حد به این موضوع واقفند. آیا مدیران می‌دانند که اگر پولی در این ورزش جا به جا می‌شود به واسطه توجه طرفداران آن است؟ به بازیکنان گفته شده که شما در حال انجام کاری هستید سخت و آن جلب رضایت طرفداران است؟ کمی‌ واضح‌تر؛ یک نگاه به برنامه رقابت‌های لیگ ما در این چند سال اخیر بیندازید؛ در کشوری که پنجشنبه و جمعه آخر هفته است درصد زیادی از بازی‌ها در روزهای میانی هفته و در بد‌ترین ساعت‌های روز برگزار می‌شود، چیزی که اگر در اروپا حادث شود تمامی‌ شرکت‌های تلویزیونی و بسیاری از باشگاه‌ها ورشکست می‌شوند. چون دیگر تماشاگری نمی‌ماند. اما در ایران چه اتفاقی می‌افتد ؟ متاسفانه در هیچ جای این فوتبال روی حضور طرفدارانش حسابی‌ باز نشده و البته پول دولت است و سفره‌ای که باز و هر کس به نحوی گرد آن جمع است. در همین شرایط هم هست که نگاه مدیران هم به این ورزش در این جمله متناقض خلاصه می‌شود که تماشاگران سرمایه‌های اصلی‌ ما هستند. بیچاره هوادار، که او هم به حقوق خود واقف نیست، که اگر بودند و باور داشتند که چه حقی‌ با این برگزاری نامنظم لیگ و پخش بی‌ کیفیت آن وکیفیت فاجعه بار ورزشگاه‌ها، از آنها ضایع می‌شود، دست از حمایت از این ورزش نما بر می‌داشتند.