واگذاری استقلال و پرسپولیس عملی نمیشود
ما به نیت افراد آگاه نیستیم تا با اطمینان کامل تهمت بزنیم؛ اما شواهدی که وجود دارد این ظن را که نامه واگذاری تیمهای استقلال و پرسپولیس به عموم مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نمایشی برای جذب رای باشد، تقویت میکند.
مصطفی هاشمیطبا، رییس اسبق سازمان تربیت بدنی
ما به نیت افراد آگاه نیستیم تا با اطمینان کامل تهمت بزنیم؛ اما شواهدی که وجود دارد این ظن را که نامه واگذاری تیمهای استقلال و پرسپولیس به عموم مردم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نمایشی برای جذب رای باشد، تقویت میکند. چطور است که پس از گذشت ۴ سال این طرح مطرح میشود و اساسا این لفظ که دو تیم به طرفدارانشان واگذار شوند، تصمیمی غیرممکن است.
اگر فرض این باشد که تیمها مستقیم به هوادارانشان واگذار شوند؛ یعنی رایگان واگذار شدهاند. این اتفاق؛ یعنی پولی رد و بدل نمیشود و اصلیترین هدف از خصوصیسازی؛ یعنی درآمدزایی برای کمک به تیمها محقق نمیشود. این همان مشکلی است که دولت در واگذاری سهام عدالت تجربه کرده است.
اینکه بیایند و بگویند به هرکدام از طرفداران دو تیم مثلا دو سهم میدهیم آن وقت چه اتفاقی میافتد؟ مدیریت به همین شکل باقی میماند، همه چیز دولتی اداره میشود و نه فقط سازمان ورزش باید برای این تیمها هزینه کند که دولت مکلف است به پرداخت سود سهام سهامداران یا اگر غیر از این باشد و بپذیریم تیم را به این شکل واقعا خصوصی کردهاند، بیآنکه این موسسههای ورزشی دو سال تراز سودده مالی داشته باشند به تالار بورس رفتهاند باز هم این سوال باقی میماند که مثلا مدیران تیمها چگونه انتخاب میشوند؟ آیا روزی را اعلام میکنند که همه هواداران دو تیم که مثلا سهام را با قیمتی پایه خریدهاند و سهامدار محسوب میشوند در مجمع عمومی شرکت میکنند و مدیریت تیم را برمیگزینند؟ یا شاید مسابقهای پیامکی میگذارند و سهامداران نام مدیر مورد نظرشان را اعلام میکنند تا از میان آنها مدیری انتخاب شود؟
اینها همه پرسشهایی است که واگذاری تیم را به طرفداران با مشکل روبهرو میکند؛ هرچند بر اساس این تعریف امکان برگزاری مزایده هم وجود ندارد. فروش تیم با مزایده؛ یعنی اینکه تیم در اختیار اقلیتی قرار گیرد که بالاترین پیشنهاد مالی را ارائه میکند که چنین تصمیمی در تضاد است با آنچه رییسجمهوری در ابلاغ نامهاش به رییس سازمان ورزش خواستار شده؛ چون نمیشود در مزایده محدودیت خرید قائل شد، مثلا گروهی ۲۰۰ سهم را با قیمت ۲۰میلیون تومان بخرند و مثلا همان مقدار سهام را خریدار دیگری با نصف قیمت بخرد. شاید منطقیترین راه پیش رو تبدیل این تیمها به شرکتهای سهامی عام باشد که لازم است برای واگذاری سهام تیمها پذیرهنویسی انجام شود، قیمت پایهای برای برگههای سهام در نظر گرفته شود و این گونه سهام تیمها را واگذار کنند که به دلیل زمان بر بودن طرح بعید است ایده مورد نظر سازمان ورزش و دولت باشد که اگر این گونه بود در همه این سالها انجام میشد.
وقتی تمام راهکارهای پیش روی دولت را با متن دستورالعمل صادره از سوی احمدینژاد مقایسه میکنم به این باور میرسم طرح واگذاری تیمهای استقلال و پرسپولیس هم یکی از همان ایدههایی است که در آستانه انتخابات مطرح میشوند و عملا به اجرا درنمیآیند. یا اگر هم با ضربالاجلی انجام پذیرد، طرحی میشود چون توزیع سهام عدالت. طرحی که نه تنها باری را از روی دوش دولت بر نمیدارد که مشکلات را دو چندان هم میکند.
ارسال نظر