دلربایی قطبی از رسانه‌ها

گروه ورزش- «سلام... سلام...سلام» با همان صمیمیت همیشگی وارد سالن کنفرانس شد و به همه خبرنگاران سلام کرد. کت و شلوار سرمه‌ای تیره‌اش را با یک پیراهن سفید با راه‌راه‌های عمودی مشکی رنگ باریک ست کرده بود. او همان قطبی خوش لباس و خوش برخورد بود. بی‌جهت نبود که خبرنگاران از ساعت‌ها قبل جلوی در ورودی فدراسیون فوتبال منتظر حضورش بودند. خنده‌های او به خبرنگارانی که با قطبی آشنا بودند ویژه‌تر بود. اما زمان ورود قطبی به سالن کنفرانس حتی کسانی که در حین کنفرانس با او چالش کردند، خنده بر لب داشتند. اوبا همان خنده‌های دوست داشتنی‌اش به خبرنگاران می‌گفت:«دلم برایتان تنگ شده بود!» و برخی خبرنگاران در حالی‌که ذوق کرده بودند به قطبی می‌گفتند: «آقای قطبی، چقدر پیر شده‌ای...!» و او با خنده می‌گفت:« پیر شده‌ام؟ نه، با آمدن به ایران جوان تر شده‌ام!» این جذبه مردی بود که فصل پیش پرسپولیس در چنین روزهایی با او به قهرمانی رسید.

اولین کنفرانس خبری افشین قطبی در حالی در روابط عمومی فدراسیون فوتبال برگزار شد که فدراسیونی‌ها تمهیدات ویژه‌ای برای برگزاری کنفرانس مطبوعاتی اندیشیده بودند. قرار بود این کنفرانس ساعت ۱۴ برگزار شود، اما حوالی ساعت ۱۳:۴۵ فدراسیون اجازه داد تا خبرنگاران وارد سالن شوند. افشین قطبی به همراه مدیر برنامه‌اش حاجی باقر که تمام مدت کنفرانس لبخند را فراموش نکرد و امیرحسین حسینی مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال وارد سالن شد. به محض ورود او دوربین‌های تلویزیونی چراغ قرمز رنگ ضبطشان روشن شد و صدای شاتر دوربین‌های عکاسان با فلاش‌های سفید فضای سالن روابط عمومی را تغییر داد. قطبی در حالی روی صندلی نشست که دفترچه‌ای با او بود. در این دفترچه نکاتی به انگلیسی نوشته شده بود. او هرگز در مدت زمانی که در ایران بود نتوانست فارسی نوشتن را یاد بگیرد. در حالی‌که می‌تواند به راحتی فارسی بخواند. افشین در اولین نطقش آن هم در کسوت سرمربیگری تیم ملی از همه خبرنگاران خواست تا به او پانزده دقیقه اجازه دهند تا حرف‌هایش را بزند:«امیدوارم پس از پایان حرف‌هایم بسیاری از سوالات شما را پاسخ داده باشم!»

قطبی در حالی که به شدت احساساتی شده بود و دست‌هایش می‌لرزید صحبت‌هایش را شروع کرد:‌ «خیلی ساده می‌گویم احساسی که مردم ایران پس از بازگشتم به ایران نشان دادند را تا به حال تجربه نکرده بودم. وقتی برای سومین بار به ایران برگشتم، بیش از هزار نفر در فرودگاه به استقبال من آمدند و این نشان داد که تا چه حد مردم ایران کشورشان را دوست دارند و برای انجام یک کار بزرگ آماده‌اند.» سرمربی جدید تیم‌ملی حالا با صدای رساتری صحبت می‌کرد: «این تیم ملی مال مردم و ملت ایران است و من مانند یک سرباز در خدمت تیم‌ملی کشورم هستم. از اینکه به عنوان سرمربی انتخاب شدم، افتخار می‌کنم. چون از دوران کودکی‌ام و زمانی که با توپ پلاستیکی در کوچه‌های خاکی تهران بازی می‌کردم این آرزوی دیرینه در قلب من بود که روزی اینجا بنشینم و با سمت سرمربیگری تیم ملی به سوالات پاسخ دهم.» سالن کنفرانس لحظه به لحظه پرتر می‌شد و خبرنگاران برای حضور در کنفرانس مطبوعاتی از هم سبقت می‌گرفتند تا بلکه به افشین قطبی نزدیک‌تر باشند. جای سوزن انداختن نبود. این کنفرانس هیچ شباهتی به کنفرانس‌های علی دایی نداشت. البته که برای مایلی‌کهن کنفرانسی برگزار نشد. قطبی با زیرکی خاصی وارد مسائل فوتبال ایران شد: «فوتبال ایران خانواده بزرگی است که متاسفانه در چند ماه گذشته انسجام این خانواده به دلیل اختلافات کاسته شده است. واقعا از صمیم قلب از همه و شما خبرنگاران می‌خواهم که در مسیر مثبت حرکت کنید تا این خانواده به هم نزدیک شوند و دل مردم ایران را شاد کنند. فوتبال یک نفر نیست و فوتبال ملی در ۱۱ نفر خلاصه نمی‌شود بلکه تیم ملی متعلق به ۷۰‌میلیون نفر ایرانی است و هر ایرانی در همه جای نقاط دنیا قلبش برای تیم ملی می‌تپد.» او در حالی‌که به خبرنگاران خیلی عمیق نگاه می‌کرد، ادامه داد:«ما باید سعی کنیم از یکدیگر نکاتی را یاد بگیریم و به همدیگر احترام بگذاریم. ممکن است که نظرات مختلفی داشته باشیم اما باید همه نگاه‌هایمان به جام جهانی ۲۰۱۰ ختم شود. می‌خواهیم مردم را شاد کنیم و با صعود به جام جهانی در آفریقای جنوبی پرچم ایران را به اهتزاز درآوریم و ۷۰‌میلیون را شاد کنیم.» قطبی در حالی‌که صحبت‌های حین ورودش به فرودگاه را تکرار می‌کرد، گفت:«کسی شک ندارد بازیکنان ایرانی شایستگی حضور در جام جهانی را دارند و ما باید همه در یک جبهه و در یک جهت که شاد کردن دل ۷۰‌میلیون ایرانی است حرکت کنیم. با موفقیت در تیم ملی می‌توانیم در زندگی روزمره مردم نیز شادی آورده و دل آنها را شاد کنیم. من زمانی که در کره جنوبی بودم، موفقیت آنها در فوتبال انرژی مثبت را به جامعه کره جنوبی تزریق کرد و نشاط آن کشور را فرا گرفت. تلاش و انگیزه مردم کره جنوبی با موفقیت تیم‌ملی کشورشان به شدت افزایش یافت و ما باید این حرکت را در فوتبال ایران نیز انجام دهیم. چون فوتبال ملی ایران به این انگیزه نیاز دارد.»حالا نوبت آن بود که خبرنگاران از اظهارات قطبی متعجب شوند: «علی دایی برای تیم ملی ایران زحمات زیادی کشید. دایی یکی از بهترین گلزنان فوتبال دنیا و تاریخ فوتبال ایران است. هنوز هم گل‌هایش را به یاد دارم. زمانی که گلزنی دایی را تماشا می‌کردم به عنوان یک ایرانی افتخار می‌کردم. دایی زمانی که سرمربی تیم ملی شد، نفرات جدیدی را به فوتبال ایران معرفی کرد و این موضوع را ما نباید به راحتی فراموش کنیم. بنابراین از صمیم قلب از وی تشکر می‌کنم هر چند برای کسب اطلاع بیشتر و برای کمک گرفتن با علی دایی تماس خواهم گرفت. محمد مایلی‌کهن نیز یکی از اسطوره‌های فوتبال ایران است که زحمات زیادی برای فوتبال این کشور کشیده بنابراین از او تشکر می‌کنم و برای کمک بیشتر با مایلی‌کهن نیز تماس خواهم گرفت.» معلوم بود قطبی هنوز آشتی‌اش را با محمد مایلی‌کهن به خوبی به یاد دارد.

سرمربی جدید تیم‌ملی با تشکر از همه حرف‌هایش ادامه داد: «ما در ایران مربیان خوبی داریم. برای موفقیت تیم ملی ایران و صعود به جام‌جهانی ۲۰۱۰ از همه آنها خواهش می‌کنم که مرا در این راه کمک کنند. اگر تیم ملی به جام جهانی برود، همه سود خواهند برد. محمد علی‌آبادی، کفاشیان و مهدی تاج زحمات زیادی برای تیم کشیده‌اند. من امروز از هتل آکادمی فوتبال بازدید کردم و افتخار می‌کنم که چنین مجموعه‌ای با زحمات مسوولان تاسیس شده و از همه آنها تشکر می‌کنم.»

افشین قطبی که تازه حرف زدنش گل انداخته بود از چگونگی سرمربی شدنش حرف زد: «سه روز پیش که هنوز اطلاعی از انتخابم به عنوان مربی تیم‌ملی ایران نداشتم، مهدی تاج از فدراسیون فوتبال به طور مستقیم با من تماس گرفت. ساعت ۲ بعدازظهر بود که این تماس برقرار شد و پای هیچ دلال، خبرنگار یا مربی در میان نبود. فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت من سرمربی تیم ملی شوم و فکر می‌کنم که در عرض یک ساعت قراردادم نهایی شد. در واقع این سریع‌ترین قراردادی بود که تاکنون در فوتبال بسته شده است. جزئیات برایم مهم نبود. نکته مهم این بود که من در تصمیماتم برای انتخاب بازیکنان، اردوها و بازی‌ها آزاد بودم. در تاریخ فوتبال هرگز ندیدم که این قدر با سرعت قراردادی بسته شود، چون با حمایت ۷۰‌میلیون نفر این کار انجام شد.»