سرمربی عربستان شاخ و شانه کشید
هراس از بازگشت مارادونای آسیا
گروه ورزش- وقتی علی دایی و علی کریمی با همه یکدندگیشان پای میز مذاکره مینشینند و به توافق میرسند، یعنی بازی ایران و عربستان خیلی حیاتی است.
هم برای ما و هم برای آنها که سرمربیشان بلافاصله بعد از خبر شنیدن بازگشت مارادونای آسیا، دست پیش میگیرد و قول بردن ایران را میدهد. اعلام بازگشت کریمی، اگرچه هنوز لیست رسمی تیم ملی اعلام نشده، بازتاب فراوانی داشته است.
از جمله سایت انگلیسی زبان «گل» نوشته پرشور و ستایش آمیزی از کریمی نوشت. خود کریمی هم بالاخره در این باره اظهار نظر کرد و گفت: «درحالحاضر بازیکنان خوبی در تیم ملی بازی میکنند که تاکنون بسیار هم خوب کار کردهاند؛ اما در هر حال پس از رفع مصدومیتم با توجه به شرایطی که پیش آمده، اگر دعوت شوم با تمام قدرت در تیم ملی ایران بازی خواهم کرد.» در زیر، مطلب سایت گل را درباره بازگشت شماره ۸ به تیم ملی میخوانید.
در تمام دنیا اسطورهها و قهرمانانی هستند که در لحظه نیاز برای عملیات نجات برمیگردند و چه چیزی میتواند بهتر از این باشد که «جادوگر تهران» چوب جادوییاش را تکان داده و روز ۲۸ مارس (۸فروردین) هنگامی که مدعیان همیشگی و رقبای کنونی در مسابقات مقدماتی جام جهانی در ورزشگاه آزادی تهران به مصاف هم میروند، جادوگری کند.
تیم ملی ایران شاید در تنگنایی وحشتناک نباشد، اما رتبه سوم گروه دو بعد از چهار بازی، یعنی یک پله فاصله تا صعود مستقیم به جام جهانی ۲۰۱۰.
کسب پیروزی خانگی برابر عربستان میتواند گام بزرگی به سوی آفریقای جنوبی باشد، اما هر نتیجهای جز این نگرانکننده است. چهارمین تساوی در پنج مسابقه فشار روانی شدیدی بر تیم ایران در سه دیدار باقیماندهاش وارد خواهد کرد که شامل سفر به پیونگ یانگ و سئول است.
اما بازگشت کریمی کمکی بزرگ برای تیم ایران و تهدیدی بزرگ علیه حریفان این تیم در گروه دو است. میتوانید مطمئن باشید که هیچ فوتبال دوستی در عربستان سعودی از این خبر خوشحال نمیشود.
عربستان تاب شکست در تهران را ندارد و کره جنوبی هنوز خاطره رویارویی با ایران در مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۰۴ را فراموش نکرده است.
از آن هنگام تحولات زیادی رخ داده است. کریمی شاید دیگر آن بازیکن سرکش غروب شنبه در جینان چین نباشد. او شاید از کسی که در اوج محبوبیت به عضویت بایرن مونیخ درآمد، فاصله گرفته و شاید کسی است که عامل اصلی نتایج نامطلوب ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ شناخته شد، اما هرچه باشد، هنوز جادوگر فوتبال ایران است.
این که آیا میتواند انرژی خود را برای ۹۰ دقیقه بازی در یک دیدار حساس از رقابت های مقدماتی جام جهانی تنظیم کند، سوالی است که پاسخ آن به زمان نیاز دارد همچنان که هنوز معلوم نیست چگونه باید در میان ازدحام ستارههای خط میانی تیم ایران، جایی برای او باز کرد.
درحالیکه بیشتر هواداران از تصور بازگشت او هم هیجان زدهاند، بسیاری هم تردید دارند که بتوان به بازیکنی که یک بار به تیم ملی پشت کرده، اعتماد نمود، اما همدردی با او زیاد است. خیلیها از انتقادات او نسبت به فدراسیون فوتبال ایران و ضعف مدیریت و سازماندهی در آن، حمایت کردند. اظهارات او به تیتر نخست و موضوع داغ صفحات اصلی مطبوعات تبدیل شد.
وی بعد از دعوت دوبارهاش به تیم ملی اعلام کرد به خاطر اخراجش از تیم دیگر دوست ندارد برای ایران بازی کند.
علی دایی، هم تیمی کریمی در جام جهانی ۲۰۰۶ و (اگر شایعات درست باشد) سردسته مخالفان او در تیم ملی، هشدار داد که کریمی اشتباه بزرگی مرتکب شده و افزود: «اگر به جای کریمی بودم هرگز این دعوت را رد نمیکردم.»
به طور طبیعی تصور همگان براین بود که دوران کریمی در تیم ملی به آخر رسیده و همین اواخر هم خودش این موضوع را تایید کرد. از نظر دایی، فاجعهای رخ نداده. سرمربی تیم ملی به جوانهایش اعتماد دارد.
دایی گفت: «ما با کمک بازیکنان جوان خود به مرحله پایانی رقابتهای مقدماتی صعود کردیم و با همین بازیکنان هم به مسابقات اصلی صعود خواهیم کرد.»
اما اوضاع فوتبال همیشه ثابت نیست. تیم ایران در ۱۰ بازی مقدماتی خود هیچ باختی نداشته، ولی شش بار مساوی کرده است که شامل سه تساوی در همین مرحله آخر است.
اکنون زمان آن رسیده که تساویها به پیروزی تبدیل شوند. ایران «مارادونای آسیا» را از دست داده و ظاهرا این احساس دو جانبه است. بازگشت جادوگر میتواند پایتخت فوتبال دوست ایران را در آستانه دیدار با عربستان بر سر شوق آورده و ورزشگاه را لبریز از تماشاگر کند.
اصلا از دیدن یک چهره آشنا در روز ۸ فروردین در ورزشگاه آزادی تعجب نکنید و اصلا از مشاهده نام «کریمی» در صفحه نخست مطبوعات در روز بعد از بازی شگفتزده نشوید.
ارسال نظر