دکتر پویان مشایخ

دو تیم پرطرفدار پایتخت همواره در تنش‌های مالی هستند و همانند دیگر تیم‌ها چشم به کمک‌های دولتی دارند و اندک تیم‌‌های با پشتوانه بخش خصوصی نیز به سختی از پس هزینه‌ها بر می‌آیند. این درحالی است که باشگاه‌های فوتبال در دنیا از زمره بنگاه‌های سودده هستند. باشگاه منچستر یونایتد در سال گذشته میلادی نزدیک صد میلیون دلار سود خالص داشته و مجموع درآمد بیست باشگاه اول اروپا در سال گذشته میلادی بالغ بر سه‌میلیارد دلار بوده است. اگر نگاهی به درآمد این باشگاه‌‌ها بیندازید متوجه خواهید شد که منبع اصلی درآمد این باشگاه‌ها بر دریافت حق پخش تلویزیونی و فروش اجناس با آرم باشگاه استوار بوده است. متاسفانه به دلیل عدم رعایت حق بازرگانی نام باشگاه‌ها در ایران امکان کسب درآمد از این راه وجود ندارد. باشگاه‌های فوتبال با پشتوانه طرفداران بی‌شمار خود می‌توانند منبع خوبی برای کسب درآمد تبلیغاتی باشند. شبکه‌های تلویزیونی با توجه به حضور بینندگان پرشمار بازی‌های باشگاه‌ها می‌توانند از فروش تبلیغات قبل و بعد از بازی درآمد زیادی کسب کنند. دادن حق قانونی به باشگاه‌ها برای داشتن اعطای مجوز پخش تلویزیونی بازی‌های آنها باعث شده است که از شبکه‌های تلویزیونی بابت پخش بازی‌هایشان پول هنگفتی طلب کنند که سهم عمده درآمدهای آنها را تشکیل می‌دهد. وجود کانال‌های تلویزیونی متعدد باعث رقابت بین آنها برای به دست آوردن حق پخش بازی‌ها می‌شود. مسلما تیم‌های پرطرفدار از حق پخش بالاتری نیز برخوردار می‌شوند؛ چرا که می‌توانند بینندگان بیشتری را پای تلویزیون بکشانند که باعث بالا رفتن قیمت درخواستی شبکه‌های تلویزیونی از شرکت‌های تجاری برای پخش آگهی‌‌های آنها می‌شود.

از طرف دیگر باشگاه‌ها با علم به اینکه بهتر بازی کردن تیم‌شان باعث افزایش بینندگان آن و بالنتیجه باعث بالا رفتن درآمدهایشان می‌شود انگیزه خواهند داشت که برای بهتر شدن وضعیت تیم‌شان سرمایه‌گذاری لازم را انجام دهند. متاسفانه به علت انحصاری بودن شبکه تلویزیونی در ایران و به رسمیت نشناختن حق قانونی باشگاه‌ها برای اجازه پخش بازی‌ها باعث شده است که باشگاه‌داری در ایران فاقد درآمد باشد و به جای اتکا به درآمد قانونی و باثبات حق پخش تلویزیونی چشمشان به دریافت کمک‌های نامطمئن دولتی باشد. در این شرایط با توجه به نامعلوم بودن کمک‌‌های اعطایی دولتی در آینده، امکان برنامه‌ریزی و بلندمدت نگری در سرمایه‌گذاری در باشگاه‌ها از بین می‌رود. راه برون رفت این مشکل و کمک به رشد و توسعه باشگاه‌داری در ایران در به رسمیت شناختن حق آنها برای پخش تلویزیونی آنها است. امکان تاسیس شبکه‌های تلویزیونی خصوصی صرفا ورزشی می‌تواند به عنوان راهکاری درازمدت برای کمک به صنعت باشگاه‌داری باشد. در کوتاه‌مدت نیز با توجه به حضور انحصاری صداوسیما دخالت دولت لازم است تا از راه قانونمند کردن تعلق درآمدهای تبلیغاتی به هنگام انجام بازی‌ها به باشگاه‌ها، بخش خصوصی با پشتوانه درآمدی پایدار به ادامه حیات خود مطمئن شده و باشگاه‌های فوتبال از لحاظ کمی و کیفی توسعه یابند.