دنیای اقتصاد: با برگزاری مسابقات هفته هفتم لیگ برتر، این رقابت‌ها بار دیگر متوقف شد. بازی‌های هفته هشتم قرار است از روز ۲۳مهر آغاز شود و به این ترتیب لیگ برتر با وقفه‌ای ۲۴روزه روبه‌رو خواهد بود. همین مساله به محوری برای اعتراضات تازه مربیان و مدیران باشگاه‌ها به فدراسیون فوتبال و کارلوس کی‌روش تبدیل شده و بسیاری از آنها، علیه مربی پرتغالی موضع گرفته‌اند. وقفه‌های لیگ شانزدهم در حالی به تازه‌ترین بهانه اعتراض به فدراسیون و کادرفنی تیم ملی تبدیل شده که بررسی وقایع روز و نیز تجارب گذشته نشان می‌دهد خیلی هم نمی‌توان حق را به منتقدان داد.

پشت سنگر علی کریمی

دور جدید انتقادها از کارلوس کی‌روش را علی کریمی آغاز کرد. شماره هشت پیشین فوتبال ایران که در دوره‌ای رابطه بسیار خوبی با کی‌روش داشت و حتی به‌عنوان دستیار او هم انتخاب شد، اخیرا مواضع تندی علیه مربی پرتغالی اتخاذ کرده است. او در تازه‌ترین اظهاراتش، مهدی تاج را به‌خاطر تعطیلات پیاپی لیگ برتر به باد انتقاد گرفته و از رئیس فدراسیون فوتبال خواسته «بله قربان‌گو» نباشد. همین مساله باعث شده منتقدان قدیمی‌تر کارلوس مثل امیر قلعه‌نویی هم پشت جادوگر سنگر گرفت و اعتراض به مربی پرتغالی را از سر بگیرند. به علاوه علی دایی هم به تازگی از تعطیلات پیاپی انتقاد کرده و این مساله را باعث از جذابیت افتادن لیگ دانسته است. همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که هر دو تعطیلی لیگ شانزدهم به‌خاطر برگزاری مسابقات رسمی تیم ملی بوده و گریزی از اصل آنها وجود نداشته است. اگر هم بحثی در کار باشد، صرفا مربوط به کم و زیاد بودن مدت این تعطیلی‌هاست که این موضوع هم در جایگاه خودش قابل بحث است.

جنگ کهنه و جهانی

نکته جالب اینجا است که تعدادی از منتقدان تعطیلات لیگ برتر، خودشان در مقطعی سرمربی تیم ملی بوده‌اند و یادشان هست که همان زمان هم بحث و جدل در مورد تعداد و مدت تعطیلی‌های لیگ برتر وجود داشته است. هم در دوران مربیگری برانکو ایوانکویچ و هم در زمان حضور امیر قلعه‌نویی روی نیمکت تیم ملی ایران، سوژه تعطیلات حسابی داغ بوده؛ با این تفاوت که دوستان منتقد آن زمان در جایگاه «متهم» نشسته بودند و وضع امروز کی‌روش را داشتند! این جنگ هرگز متوقف نبوده؛ همیشه مربیان ملی حافظ منافع تیم خودشان بوده‌اند و مربیان باشگاهی هم آرزوی برگزاری بی‌وقفه بازی‌های لیگی را در سر داشته‌اند. تازه این دعوا فقط مخصوص فوتبال ایران هم نیست و نمونه‌های فراوانش را در دیگر نقاط جهان هم می‌توان پیدا کرد.

مثلا اخیرا سرمربی تیم ملی ترکیه در مقابل خبرنگاران گفته بود: «متاسفانه باشگاه‌ها با تیم ملی همکاری خوبی ندارند. من دلیلی برای پنهان‌کاری نمی‌بینم و به صراحت می‌گویم که در صدر جدول خیانت به تیم ملی باشگاه گالاتاسرای قرار دارد و این عدم همکاری‌ها کاملا عامدانه و خط داده شده است. پای حرفم هستم و به فدراسیون فوتبال ترکیه و کمیته انضباطی همه توضیحات و مدارک را تحویل داده‌ام. برای دریافت بازیکنان خود باید التماس کنم و این درست نیست.» شاید اگر از خیلی از مربیان باشگاهی در سراسر جهان بپرسید، ته دل‌شان اصلا دوست نداشته باشند تیم ملی وجود داشته باشد و فعالیت کند! خیلی از آنها از اینکه گران‌ترین و بهترین بازیکنان‌شان باید مفت و مجانی به تیم ملی بروند و خسته و مصدوم برگردند شاکی هستند. اصلا فلسفه ابداع اصطلاح «ویروس فیفا» هم همین داستان است، اما یادمان باشد حساب هواداران فوتبال کاملا فرق دارد. آنها به‌طور همزمان دوست دارند تیم‌های ملی و باشگاهی‌شان را موفق ببینند و در این مسیر چاره‌ای جز پیش رفتن موازی و همگام برنامه‌های ملی و باشگاهی وجود ندارد.

به تلافی دو اردوی ابتدای فصل

شاید حداکثر لطفی که فدراسیون به کی‌روش کرده، این بوده باشد که در تعطیلات قبلی و فعلی، کرکره لیگ را چند روز زودتر پایین کشیده و به تیم ملی اجازه داده مجال بیشتری برای برگزاری اردو داشته باشد. این اتفاق هم پس از آن رخ داد که دو اردوی خارجی تیم ملی پیش از شروع لیگ شانزدهم به دلیل اعتراض باشگاه‌ها تعطیل شد. به هر حال باید قبول کنیم فوتبال ما امکانات خیلی از رقبا را ندارد و گاهی باید با برنامه‌های ویژه کنار آمد.