گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با محمدحسین قریب در مورد وضع بغرنج اقتصاد در فوتبال ایران
بهرهبرداری رانتی به اسم خصوصیسازی
گروه ورزش: در میان ورزشها، بدونشک فوتبال محبوبترین رشته بین مردم است برای همین کوچکترین تصمیمی که در این ورزش گرفته میشود، پیامدهای اجتماعی، ورزشی و فرهنگی دارد. در این میان مسائل اقتصادی برای یک باشگاه فوتبال نقش مهمی را ایفا میکند و با درآمدزایی است که امکان تقویت یک تیم فراهم میشود. با این وجود کمبود بودجه سالهاست که بخش ورزش و خصوصا فوتبال ایران را آزار میدهد که این موضوع دلایل متعددی دارد. درآمدهای فوتبال در حال حاضر بهشدت محدود شده و فوتبال ما هرروز از لحاظ مالی نحیفتر و بیمارتر میشود.
گروه ورزش: در میان ورزشها، بدونشک فوتبال محبوبترین رشته بین مردم است برای همین کوچکترین تصمیمی که در این ورزش گرفته میشود، پیامدهای اجتماعی، ورزشی و فرهنگی دارد. در این میان مسائل اقتصادی برای یک باشگاه فوتبال نقش مهمی را ایفا میکند و با درآمدزایی است که امکان تقویت یک تیم فراهم میشود. با این وجود کمبود بودجه سالهاست که بخش ورزش و خصوصا فوتبال ایران را آزار میدهد که این موضوع دلایل متعددی دارد. درآمدهای فوتبال در حال حاضر بهشدت محدود شده و فوتبال ما هرروز از لحاظ مالی نحیفتر و بیمارتر میشود. حق پخش مسابقات تلویزیونی که ۷۰ درصد از منابع باشگاههای حرفهای جهان را دربرمیگیرد به واسطه مناقشه صدا و سیما با فدراسیون فوتبال در تنگنا قرار گرفته و سایر منابع درآمدی این رشته ورزشی نیز در شرایط وخیمی بهسر میبرد. در این میان بعد از حق پخش تمام امید فوتبال به دریافت منابع تبلیغات محیطی بود که فوتبالیها از این ناحیه هم شانسی نداشتند و مجری سابق تبلیغات محیطی بخش اعظمی از تعهدات خود به باشگاههای فوتبال را پرداخت نکرد. این در شرایطی است که مجلس نیز دست فوتبالیها را از منابع دولتی کوتاه کرده و به این ترتیب باشگاهها برای بقای خود راه دشواری درپیش دارند.
فقط باشگاههای حرفهای حق رقابت دارند
درخصوص مسائل اقتصادی باشگاهها و مشکلات منابع درآمدی فوتبال دکتر محمدحسین قریب، مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال و مدیر اقتصادی و ورزشی با روزنامه «دنیای اقتصاد» گفتوگو کرده است. مدیرعامل اسبق باشگاه استقلال، چهار سال پیش گزینه ریاست فدراسیون فوتبال بود، اما در آن زمان حاشیههایی علیه او ایجاد شد که به کنار ماندن قریب از میز مدیریت و تداوم ریاست علی کفاشیان انجامید. او که تجارب جالبی در حوزه باشگاهداری دارد، در این گفتوگو عنوان میکند مهمترین رکن اقتصادی کردن باشگاهها، استانداردسازی آنها است: «اصلیترین موضوع در این رابطه بررسی وضعیت درآمد و منابع درآمدی باشگاهها است. ما در حال حاضر با استانداردهای بینالمللی که برای کسب منابع مختلف درآمدی بهکار گرفته میشود، فاصله زیادی داریم و تا نتوانیم این فاصله را کم کنیم لیگ، کیفیت فوتبال و نیروسازی تیمهای پایه باشگاهها سامان پیدا نمیکند و مباحث سختافزاری ما به همین شکل مبهم باقی خواهد ماند. به نظر من بهطور کلی در یک زمانبندی ۳تا ۵ ساله باید استراتژی فدراسیون فوتبال این باشد که طرح منابع درآمدی باشگاهها را بر اساس دستورAFC در دستورهیاتمدیره باشگاهها قرار دهد و اگر باشگاهها نتوانستند با سیاستهای کلان فدراسیون درخصوص منابع درآمدی هماهنگ شوند باید در ابتدا آن باشگاهها جریمه شوند و اگر این مشکل در ادامه نیز از سوی باشگاهها حل نشد حتی از کورس مسابقات خارج شوند. دراین میان باید دقت شود درآمدهای باشگاهها عمدتا از فعالیتهای ورزشی مثل حقپخش، بلیتفروشی، تبلیغات محیطی و اسپانسرینگ و فروش محصولات باشگاهها تامین شود. در این میان شرح هرکدام از این منابع درآمدی ذکر شده بهعنوان یک پروژه و بحث کارشناسی وقت زیادی طلب میکند که باید با یک خردجمعی به استانداردها نزدیک شویم.» دکتر قریب در ادامه یکی از نمونههای بحران اقتصادی در فوتبال ایران را یادآور شد و ادامه داد: «در سال گذشته فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در مقطعی تصمیم گرفتند برای اینکه تماشاگران بیشتری به استادیوم بیایند طبقه دوم استادیوم آزادی را رایگان کنند. این شکل کارها در دنیای ورزش حرفهای جواب نمیدهد و کمتر کشوری را میتوان یافت که به سمت چنین راهکارهایی برود. این یکی از نشانههای آشکار وجود بحران در ورزش بود و نشان داد اگر مشکلات را حل نکنیم، وضع هر سال بدتر خواهد شد.»
ناتوانی درخصوصیسازی
قریب مهمترین دلایل عدم خصوصی شدن ورزش و به خصوص فوتبال در ایران را برشمرد و گفت: «فرآیند خصوصیسازی در ورزش ایران به دلایل مختلفی به نتیجه نمیرسد. ما تعریف درستی در مورد استاندارد خصوصیسازی در ورزش نداریم و منابع پایداری برای باشگاهها وجود ندارد. بنابراین اگرهم درشرایط فعلی خصوصیسازی شکل بگیرد باید انتظار بهرهبرداری رانتی را داشته باشیم چون کسی که سرمایهگذاری میکند به دلیل اینکه درآمد پایدار و سیستماتیک ندارد از طریق غیرحرفهای و غیرورزشی به دنبال ایجاد این منابع است و در نتیجه چنین باشگاهی دچار تحول نمیشود. خصوصیسازی باید حجم تصدیگری دولت در باشگاهها را کاهش بدهد ولی چون بهصورت کلی اقتصاد ما ریسکپذیر نیست در نتیجه فرآیند نیمهتمامی را خواهیم داشت. شما ببینید باشگاههایی که در چند سال گذشته مالکان خصوصی داشتند حالا چه وضعیتی پیدا کردهاند. بعضی از آنها بهطور کل منحل شدند و حتی مالکان برخی از این باشگاهها به زندان هم افتادند. اینها نشان میدهد ما نتوانستیم یا نخواستیم فرآیند خصوصیسازی شکل بگیرد. اگر دولت قصد واگذاری باشگاهها به بخش خصوصی را دارد باید بازتعریف جدیدی از منابع پایداردرآمدی داشته باشد و یک دوره گذار ۳ ساله برای آنها درنظر بگیرد. البته خصوصیسازی باید تدریجی صورت بگیرد مخصوصا برای باشگاههای بزرگ. در این بین معتقدم تصمیم اصلی را وزارت ورزش باید اتخاذ کند اما بحث استانداردسازی باشگاهها با فدراسیون فوتبال است. فکر میکنم مجلس شورای اسلامی در این موضوع نقشی نخواهد داشت چراکه ما درخصوص سپردن باشگاهها به بخش خصوصی کمبود قانون نداریم!»
دریافت حق پخش شدنی نیست!
مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال با اینکه تایید میکند بزرگترین منبع درآمدی فوتبال حقپخش است اما به نظر میرسد با توجه به پروسه طولانی دعوای فدراسیون با صداوسیما دیگر امیدی به بازپس گرفتن این حق از جامجم ندارد: «حق پخش یک مساله مهم درآمدی برای فوتبال است که در کشورهای دیگر اجرا میشود و یکی از منابع ثابت است اما این موضوع محتاج شرایط زیرساختی است. اینکه بخواهیم از مجموعه دولتی، حق پخش بگیریم ظاهرا شدنی نیست چون منابع صداوسیما و دولت محدود است، باید راه دیگری جایگزین حقپخش شود. در این شرایط فوتبال بهتر است روی پتانسیلهای دیگر خود برای درآمدزایی تمرکز کند.»
ارسال نظر