فوتبال ایران و مشکلی به نام سرمایههای مجهول
چرا میلان، هدایتی ندارد؟
گروه ورزش، رسول بهروش: سالهاست که سرمایهگذاران علاقهمند به فوتبال در ایران، به این حوزه جذاب نزدیک میشوند و میکوشند تا با انجام هزینههای فراوان، شهرتی برای خودشان به هم بزنند. از آنجا که ساختار فوتبال ایران استاندارد نیست، این قبیل ماجراجوییها هم غالبا پایان خوشی نداشته و با متضرر شدن طرف سرمایهگذار همراه بوده است. گاهی فرد مورد نظر از عهده مخارج برنیامده و بعد از مدتی به انزوا رانده شده، گاهی حضور او در ویترین فوتبال موجب شده بیشتر از قبل زیر ذرهبین برود و حساسیت منفی در موردش به وجود بیاید و گاهی هم کار به دادگاه و زندان و پشت میلهها کشیده است.
گروه ورزش، رسول بهروش: سالهاست که سرمایهگذاران علاقهمند به فوتبال در ایران، به این حوزه جذاب نزدیک میشوند و میکوشند تا با انجام هزینههای فراوان، شهرتی برای خودشان به هم بزنند. از آنجا که ساختار فوتبال ایران استاندارد نیست، این قبیل ماجراجوییها هم غالبا پایان خوشی نداشته و با متضرر شدن طرف سرمایهگذار همراه بوده است. گاهی فرد مورد نظر از عهده مخارج برنیامده و بعد از مدتی به انزوا رانده شده، گاهی حضور او در ویترین فوتبال موجب شده بیشتر از قبل زیر ذرهبین برود و حساسیت منفی در موردش به وجود بیاید و گاهی هم کار به دادگاه و زندان و پشت میلهها کشیده است. با این وجود هنوز هم رد پای ریختوپاش هواداران پولدار را میتوان در فوتبال ایران دید.
مهمترین چهره باقیمانده از این گروه، مسلما حسین هدایتی است؛ تاجر و سرمایهگذاری که به دفعات از علاقهاش به پرسپولیس سخن گفته و حتی برای کسب سهام این تیم در مزایده سال گذشته نیز خیز برداشته بود. او که سابقه عضویت در هیاتمدیره پرسپولیس را هم دارد، در حال حاضر بدون هیچ نسبتی با این باشگاه در حال هزینه کردن است. در ادبیات مدیران باشگاه پرسپولیس، از هدایتی تحت عنوان «هوادار خاص» نام برده میشود؛ کسی که همین اواخر در برخی پروندههای قضایی بینالمللی کمک کرده مطالبات بازیکنان شاکی پرداخت شود و پرسپولیس امتیاز از دست ندهد. او در فصل نقلوانتقالات هم حضور پررنگی دارد. کافی است صفحه اینستاگرام هدایتی را چک کنید تا متوجه شوید او نقش اول این روزهای بازار است؛ کسی که برای جذب کاوه رضایی، روز تعطیل مقادیری «یورو» به دست مدیران باشگاه رسانده و البته بعد از ناامید شدن باشگاه از جذب بازیکنان مورد علاقه برانکو، شخصا باب مذاکره با طارمی برای ماندن او در پرسپولیس را باز کرده است. هدایتی همچنان هزینه میکند و کمکهایش را حتی بعد از عدم حضور در جمع اعضای هیاتمدیره جدید سرخپوشان نیز قطع نکرده است.
در همین راستا برخی منابع خبری در مورد حضور «هدایتی»های دیگر در حوالی باشگاه استقلال خبر میدهند. اخیرا یک روزنامه ورزشی مدعی شده بود بخشی از مبلغ قرارداد یکی از ستارههای تازه جذب شده استقلال را علی انصاری پرداخت کرده و برخی دیگر از سایتها و خبرگزاریها هم از پندار توفیقی بهعنوان چهره مهم و پشت پرده نقلوانتقالات استقلال نام برده بودند. حالا سوال اینجا است که چنین چهرههایی چرا باید به این شکل بیمحابا بخش قابل توجهی از ثروتشان را در اختیار باشگاههای فوتبال قرار بدهند؛ آن هم در حالی که به خوبی میدانند فوتبال زیانده ایران، تقریبا هیچ راهی برای بازگرداندن این هزینهها ندارد؟ این چه قسم از تجارت است که تاجر را وامیدارد به معاملهای پر از ضرر تن بدهد؟ آیا باید باور کنیم همه این داستانها فقط به خاطر عشق و علاقه هوادارانه سروده میشوند؟ قبول کنید چنین باوری، بیش از اندازه خوشخیالی خواهد بود. اگر اینطور است، چرا میلان بزرگ، قهرمان هفت دوره لیگ قهرمانان اروپا یک «هدایتی» ندارد که چهار تا ستاره درست و حسابی برایش بگیرد یا حداقل از جدایی مهرههایی همچون تیاگو سیلوا و زلاتان ابراهیموویچ جلوگیری کند؟ مجموعه این مسائل باعث میشود ذهن مخاطب فوتبال به سمت احتمال استفادهها و بهرهبرداریهای جانبی از چنین تحرکاتی معطوف شود.
نگاه مشروعیتبخش دولت
این ماجرا اما یک جنبه عجیبتر هم دارد؛ اینکه در همه این سالها دولتهای مختلف نهتنها ابایی از حضور سرمایههای مجهول در فوتبال ایران نداشتهاند، بلکه بعضا از چنین شیوه نادرستی استفاده کردهاند! بارزترین مصداق این ادعا، رویکرد وزارت ورزش به استفاده از چهرههای به اصطلاح «اقتصادی» در جمع مدیران دو باشگاه است؛ آنچه در همه دولتها وجود داشته است. فراموش نکنیم هم علی انصاری و هم حسین هدایتی در زمان رئیس دولت قبلی، طعم عضویت در هیاتمدیره سرخابیها را چشیدهاند. امروز هم در بر همین پاشنه میچرخد. قرار بوده در هیاتمدیره جدید پرسپولیس و استقلال که به تازگی معرفی شده، مدیران عامل دو بانک ملت و ملی هم حاضر باشند که با اعلام انصراف آنها، موضوع رها شده است. با این وجود در باشگاه پرسپولیس، جای مدیر بانک ملت را فرشید گلزاده، مدیرعامل فروشگاههای زنجیرهای رفاه گرفته است. در مجموع اینطور به نظر میرسد که خود دولت هم مشکلی با حضور سرمایههای بلاتکلیف در فوتبال ندارد. آنها نه تنها مایل نیستند با واگذاری باشگاههایی مثل پرسپولیس و استقلال، یک گام جدی برای خصوصی شدن فوتبال بردارند، بلکه در شیوه اداره دولتی این دو باشگاه هم وسواس لازم را به خرج نمیدهند. به همین دلیل است که پول لازم برای چرخش این حوزه از منابع متفرقه و نامتعارف فراهم میشود؛ منابعی که به درستی مشخص نیست صاحبانشان در ازای این همه حاتمبخشی، کدام سود جانبی را از چه محلی به چنگ میآورند؟
راههای درآمدزایی باید باز شود
حسین هدایتی بارها عنوان کرده پولش را به دو صورت بلاعوض یا قرضالحسنه به پرسپولیس پرداخت میکند. سعید فائقی، معاون اسبق سازمان تربیت بدنی درخصوص پرداختهای این چنینی به وزارت ورزش و باشگاههای دولتی به «دنیای اقتصاد» میگوید: «وقتی محدودیتی ایجاد میشود و سنگی جلوی راه قرار داده میشود قاعدتا باید یا از کنارش رد شد یا از سر راه کنارش زد. این قانونی که مجلس گذاشته و پرداخت پول از بودجه دولت به باشگاههای حرفهای را ممنوع کرده اشکالات زیادی دارد؛ چرا که راههای درآمدزایی از ورزش که در حال حاضر بسته است باید بهدست نمایندگان باز شود. پرداختها را هم ممنوع کردند و همین باعث شده وزارت ورزش با آوردن امثال هدایتی و دادن وعدههای احتمالی به این افراد، این مشکل را به طور موقت حل کند. قطعا این افراد به ورزش میآیند که برای خود اعتبار ایجاد کنند. وزارت ورزش با این کار مشکلات مالی خودش را بهصورت مقطعی حل میکند؛ اما صورت مساله همچنان باقی میماند.»
ارسال نظر