نفت گمشده در بازار جهانی
دنیای اقتصاد: روند صعودی قیمت نفت که ۳ هفته پیاپی در بازارهای جهانی شاهد آن بودیم، بالاخره متوقف شد و روز گذشته نیز شرایط نوسانی را پشت سر گذاشت. در این بین یک پدیده جدید در بازار نفت که کارشناسان معتقدند میتواند بهنوعی فرصتطلبی برخی کشورهای تولیدکننده نفت را تایید کند، انتقال نفت به مقاصد نامعلوم از هر دو طرف تولید و مصرف است. دکتر مهدی عسلی، مدیر کل امور اوپک و ارتباط با مجامع انرژی وزارت نفت و کارشناس ارشد بازار جهانی نفت در این رابطه طی مقالهای ضمن آنکه به بررسی شرایط موجود در این بازار و مولفههای اثرگذار بر آن در دو طرف عرضه و تقاضا پرداخته و معتقد است بخشی از مازاد عرضه نفت مشخص نیست به چه مصرفی رسیده است. به گفته وی، حجم بشکههای گمشده بهخصوص در پایان ژانویه سال جاری میلادی (۲۰۱۵) قابل توجه و حدود ۵/ ۱ میلیون بشکه در روز بوده است. به عقیده این کارشناس انرژی، این موضوع در مورد کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده نفت مصداق دارد. به گفته دکتر عسلی، این احتمال وجود دارد که عربستان سعودی بخشی از تولیدات خود را در شبکه وسیع انبارهای نفت خام در داخل و خارج کشور نگهداری میکند تا هنگامی که قیمتها بهبود یافت به بازار عرضه کند. این کشور مخازن عظیم نفتی ایجاد کرده و مذاکراتی با هند و چین برای ایجاد انبارهای مشترک استراتژیک نفت در این کشورها انجام داده است.
افزایشهای اخیر قیمت نفت؛ موقت یا پایدار؟
دکترمهدی عسلی
مدیر کل امور اوپک و ارتباط با مجامعانرژی وزارت نفت
بازارهای نفت شرایط غیرمتعارفی را تجربه میکنند. در بازارهای مالی این تصور وجود دارد که قیمت نفت به کف خود رسیده و قیمت این منبع مهم انرژی در حال بازگشت به روند بلندمدت خود است، پس شاهد موقعیت بیشتر خرید نسبت به موقعیت فروش قراردادهای آتی نفت در این بازارها هستیم. در بازارهای فیزیکی اما پیدا کردن ظرفیت خالی در انبارها برای نگهداری عرضه مازاد بر تقاضای نفت در دنیا هر روز مشکلتر میشود. به همین دلیل این سوال مطرح است که بازیابی قیمتهای نفت واقعی و پایدار است یا موقت؛ زیرا این احتمال وجود دارد که انباشت غیرمتعارف مازاد عرضه نفت در دنیا در ماههای آینده موجب سقوط قیمتهای نفت به سطوحی به مراتب پایینتر شود.
از اواخر دیماه (نیمه ژانویه) که قیمت نفت از سطوح پایینی خود (حدود ۴۴ دلار) بازگشت و بهتدریج روبه افزایش نهاد حجم قراردادهای نفتی در بازارهای نیویورک (نایمکس) و لندن (آیس) تقریبا دوبرابر شد و موازنه قراردادهای آتی و اختیار افزایش شدیدی پیدا کرد. این وضعیت مترادف با ساختار به اصطلاح کونتانگو در بازارهای مالی نفت است؛ یعنی شرایطی که قیمتهای آتی یا قیمت محمولههای نفت قابل تحویل در ماههای آینده بیش از قیمت نفت در روزهای آینده است. هرچند وضعیت یادشده در بازارهای مالی با انباشت انبارهای نفت در بخش فیزیکی بازار سازگار است، زیرا هنگامی که فعالان در بازارهای نفت انتظار قیمتهای بالاتر نفت در آینده را دارند، منطقی است که نفت را در قیمت پایین کنونی خریده و در انبارها نگهداری کنند تا بعدا در قیمتهای بالاتر بفروشند؛ اما شرایط کنونی از این جهت غیرعادی است که انباشت انبارهای نفت به ابعادی رسیده است که در سالهای گذشته بیسابقه بوده و از سوی دیگر انتظار به افزایش پایدار و قابل توجه قیمتهای نفت نیز مورد تردید است زیرا قیمتهای پایین نفت هنوز نتوانسته تاثیر قابل توجهی در افزایش تقاضا برای نفت در سطح جهانی یا کاهش عرضه نفت، حتی در میادین پر هزینه نفت بگذارد؛ بهطوریکه براساس نفت گزارشهای موسسات انرژی و نفت بینالمللی مازاد جهانی عرضه نفت برای سه ماه اول سال ۲۰۱۵ میلادی بهطور متوسط به ۷/ ۳ (سه و هفت دهم) میلیون بشکه در روز رسیده است.
شماری از کارشناسان بازارهای نفت این ایده را مطرح کردهاند که رفتار عوامل فعال در بازارهای مالی نفت آن است که نوسانات دامنهدار قیمت نفت در ماههای گذشته بازارهای مالی را با شگفتی و تا حدی آشفتگی مواجه کرده است. شرایطی که در آنها عوامل بنیادین بازار نفت (عرضه و تقاضا) دچار تغییرات پیشبینی نشده میشوند (که حبابهای مالی از جمله نتایج آن است) میتواند در کوتاهمدت به سرگشتگی بازارهای مالی منجر شود. در هفتههای اخیر بازیگران بازارهای نفت کاغذی با خریدهای میلیاردی خود باعث افزایش قیمتها شدهاند، به این امید که عرضه در قیمتهای کنونی کاهش یافته و تقاضا افزایش خواهد یافت. ساختار کونتاگو بازار نیز نشانه آن است که بازار عرضه نفت را در شرایط کنونی بالا و کمبود عرضه را در آینده پیشبینی میکند؛ اما تفاوت اندک قیمت نفتهای شاخص در بازارهای نقد نشان میدهد که مازاد عرضه نفت موضوعی منطقهای نیست، بلکه جهانی است. نکته آن است که کسی نمیتواند با دقت پیشبینی کند این آیندهای که کمبود عرضه در آن پیش خواهد آمد چه زمانی است و سرگشتگی بازارهای مالی نیز تا حدودی ناشی از این عدم قطعیت است زیرا افزایش قیمت نفت در شرایطی که هر روز بیش از ۲ میلیون و بنا بر برخی برآوردها ۳.۷ میلیون بشکه (به این نکته در سطور زیر برمیگردیم) نفت مازاد بر تقاضا در بازارها عرضه میشود تنها در شرایطی میتواند اتفاق بیفتد که خریداران محمولههای نفتی انتظار داشته باشند که در ماههای آینده سرانجام عرضه نفت کاهش یافته، بازار با مازاد تقاضا مواجه شده و هزینه نگهداری نفت نیز کمتر از تفاوت قیمتهای آتی با قیمت روز نفت شود؛ اما تداوم مازاد عرضه آن با نرخ فزاینده این پیشبینیها را دچار تردید کرده است زیرا هزینه نگهداری دائما افزایش یافته و آثاری از کاهش قابل توجه عرضه نفت در آینده نزدیک بهچشم نمیخورد.
شکاف قیمتهای نقدی نفتهای شاخص در ماههای گذشته اندک بوده است و بهخصوص شکاف بین قیمت نفت شاخص «وستتگزاساینترمدیت» و برنت در ماه ژانویه به حداقل خود رسیدهاست. شکاف بین برنت و نفت شاخص دوبی هم کمتر از ۲ دلار در هر بشکه بوده که حاکی از ضعف برنت بوده و اجازه جریان نفت سبک برنت به بازارهای آسیا در معاملات موسوم به «مبادله آتی برای معاوضه» را میدهد. شکاف نسبتا کوچک بین قیمتهای نقدی نفتهای شاخص از مشخصههای بارز سقوط قیمتهای نفت بوده است تا اواسط دیماه این بازارهای فیزیکی بود که سقوط قیمتها را به بازارهای آتی تحمیل میکرد. از نیمه ژانویه اما بازارهای مالی با انتظار کاهش عرضه و افزایش تقاضا در ماههای آتی هدایت قیمتها را به دست گرفتهاند. مساله آن است که همبستگی بین قیمتهای نقد و خالص خرید سوداگران بازارهای مالی که حاضر به پذیرش ریسک برای دریافت بازدهیهای بالاتر هستند از یکسو و ازسوی دیگر با شاخص بازار سهام (مثلا اساند پور ۵۰۰) در حال حاضر پایین و جهت این دو متغیر واگرا شده است؛ بنابراین سوال آن است که اگر ظرفیت انبارهای نفت قبل از اینکه بازارهای فیزیکی توازن خود را باز یابند (یعنی مازاد عرضه از بین برود) ، چه پیش خواهد آمد؟
با توجه به نکاتی که گذشت، داشتن تصویری روشن از تحولات بازار نفت در شرایط کنونی مستلزم نگاهی دقیقتر به عوامل بنیانی یا عرضه و تقاضا و تغییرات انبارهای نفت است. مرور تغییرات بنیانی بازارهای نفت را میتوان از انباشت انبارهای نفت شروع کرد. انبارهای تجاری نفت در ماه ژانویه با یک جهشی روبهرو شد که حاکی از مازاد واقعی عرضه جهانی بر تقاضای نفت است. در برخی ازمناطق انبارها در بالاترین میزان خود در طول تاریخ قرار گرفته است و مازاد عرضه بیشتری در شرف پر کردن بازار است. پوشش مصرف آتی انبارهای تجاری نفت در کشورهای توسعه یافته او-ای-سی-دی تا ۶۰ روز مصرف این کشورها رسیده است. این میزان از بهار سال قبل تا کنون به این سطح نرسیده بود. در واقع حجم انبارهای کشورهای توسعه یافته با ۶۰ میلیون بشکه افزایش در ماه ژانویه به ۵.۳ (هر روز بهطور متوسط ۲ میلیون بشکه) به ۵.۳ میلیارد بشکه رسیده است که نسبت به سال گذشته در این زمان ۸/ ۷ درصد افزایش داشته است. از این میان ۳۶ میلیون بشکه افزایش حجم انبارهای نفت خام بوده است. شواهدی وجود دارد که انباشت انبارهای نفت بیش از این ارقام بوده است و در هر حال با روند موجود حجم انبارهای تجاری نفت خام کشورهای توسعه یافته در نیمه اول سال ۲۰۱۵ به بالاترین میزان در تاریخ خود خواهد رسید (۸۳/ ۲ میلیارد بشکه). عاملی که میتواند این روند را تحت تاثیر قرار دهد عکسالعمل تولیدکنندگان به کاهش قیمتها خواهد بود؛ زیرا تقاضا برای نفت با ثبات بهنظر میرسد.
معمولا مخازن نگهداری نفت خام و فرآوردهها در خشکی، به دلیل هزینه کمتر، سریعتر از مخازن در دریا پر میشوند. در ماههای اخیر و با پر شدن مخازن خشکی تلاشهایی برای فراهم کردن مخازن روی آب و در دریا برای نگهداری مازاد عرضه نفت صورت گرفته است. بر اساس گزارشها تا ۱۱ نفتکش عظیم و بسیار بزرگ ازابتدای سال میلادی برای نگهداری نفت خام اجاره شدهاند. هر چند هنوز این انبارهای روی آب پر نشده ولی با پیشبینی ادامه روند کنونی علاوه بر ۱۱ نفتکش عظیم یاد شده ۲۰ نفتکش بسیار بزرگ هم بهصورت معاملات اختیار اجاره شده است. در ماه ژانویه انبارهای روی خشکی مخصوصا در آمریکا بهسرعت افزایش یافته و به بالاترین میزان خود در تاریخ صنعت نفت آمریکا رسیده است. با ادامه روند موجود تا ماه آوریل (اردیبهشت) ظرفیت فیزیکی انبارهای کوشینگ اوکلاهاما پر خواهد شد که در اینصورت میتواند تاثیر قابل توجهی بر قیمت نفت شاخص وستتگزاس اینتر مدیت در مقابل برنت داشته باشد. انبارهای کوشینگ اوکلاهاما هماکنون به ۶۵ درصد ظرفیت عملیاتی خود که ۷۰ میلیون بشکه است، رسیده و بهطور متوسط هر هفته ۲ میلیون بشکه به این میزان افزوده میشود. خارج از اوکلاهاما نیز انبارهای نفت آمریکا به ۴۱۸میلیون بشکه رسیده است که رکورد تازهای برای این کشور محسوب میشود. انباشت انبارهای نفت در آمریکا شکاف بین قیمت نفت شاخص وست تگزاس اینتر مدیت با برنت را که در اوایل سال تقریبا از بین رفته بود مجددا افزایش داده و به ۶ دلار در هر بشکه رسانده است که با انباشت بیشتر انبارهای نفت آمریکا این روند نیز ممکن است تشدید شود.قیمتهای پایین نفت انگیزه زیادی برای پر کردن انبارهای راهبردی نفت خام چین نزد مقامات آن کشور ایجاد کرده است. تولید و واردات نفت خام چین در ماه دسامبر سال گذشته میلادی حدود ۱۱.۵۲ میلیون بشکه نفت خام بود که حدود ۱۰.۵۴ میلیون بشکه آن در پالایشگاههای آن کشور فرآوری شده است. با توجه به کاهش ۳۲۰ هزار بشکهای انبارهای تجاری چین در ماه یاد شده بهنظر میرسد در دسامبر گذشته حدود ۱.۲۹ میلیون بشکه به حجم انبارهای استراتژیک نفت خام آن کشور افزوده شده باشد. از آنجا که حجم انبارهای تجاری بنزین چین هم در دسامبر سال میلادی گذشته ۶/ ۱۳ درصد افزایش یافت بهنظر میرسد بهرغم کاهش قیمتهای نفتخام تقاضا برای فرآوردههای نفتی در چین تضعیف شده باشد.
در توضیح دلایل وجود مازاد قابل توجه در عرضه جهانی نفت لازم است به رفتار اوپک و کشورهای غیراوپک تولیدکننده نفت توجه شود. در ماه ژانویه سال جاری (۱۰ دیماه تا ۱۰ بهمنماه) اوپک حدود ۵/ ۳۰ میلیون بشکه در روز نفت تولید کرده است. این میزان تولید که بیشتر از سقف تعیین شده در کنفرانس وزرای این سازمان برای کل تولید اوپک است این تلقی را دامن میزند که اوپک مایل است با حفظ فشار بر قیمتهای نفت به خروج سریعتر تولیدکنندههای پرهزینه از بازار کمک کند. کشورهای عربستان سعودی، کویت و امارات حدود ۲۶۰ هزار بشکه در روز نسبت به سطح تولید در دسامبر سال گذشته میلادی به تولید خود اضافه کردند. در مقابل تولید عراق و لیبی به دلایل مختلف رویهمرفته ۴۶۰ هزار بشکه کاهش پیدا کرد. افزایش تولید عراق در ماههای آینده انتظار میرود اما در مورد لیبی نمیتوان این انتظار را داشت. تولید کویت به بیشترین مقدار خود در سطح ۹/ ۲ میلیون بشکه در روز رسیده است که در قرن ۲۱ میلادی دومین رقم بالای تولید نفت این کشور بعد از تولید ۰۱/ ۳ میلیون بشکهای آن در جولای ۲۰۱۳ بوده است.
نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد عربستان سعودی، کویت و امارات سیاست تولید در سطح حداکثر ممکن را دنبال میکنند. سیاست عربستان در این مورد حتی با تغییر پادشاه و بسیاری از وزرای دولت آن کشور بدون تغییر باقی ماند که نشانهای از بلندمدت بودن سیاست عربستان در این مورد است؛ هر چند نشانههایی از تاثیر کاهش درآمدهای نفت بر رفتار هیات حاکمه عربستان گزارش شده است. یک نکته در سیاست نفتی عربستان که ممکن است کمتر جلب توجه کرده باشد انباشت قابل توجه نفت خام توسط عربستان در انبارهای خود در مناطق مختلف دنیا است. حجم انبارهای نفت خام عربستان در سال گذشته همواره بالاتر از دامنه انبار نفت خام آن کشور در سه سال گذشته بوده و هماکنون به ۳۰۰ میلیون بشکه میرسد که با حجم انبارهای نفت خام تجاری آمریکا حدود ۴۰۰ میلیون، چین حدود ۳۲۵ میلیون و اروپا حدود ۱۵۰ میلیون بشکه قابل مقایسه است.
در این میان افزایش تولید آنگولا و تا حدود بسیار کمتری نیجریه توجه کمتری به خود جلب کرده است. آنگولا در ماه ژانویه حدود ۲۰۷ هزار بشکه به تولید روزانه خود اضافه کرد که برای این کشور آفریقایی قابل توجه است. هرچند حملات تروریستی بوکوحرام در نیجریه ریسک فعالیتهای اقتصادی و افزایش تولید نفت در آن را بهشدت افزایش داده است و بنابراین هرگونه افزایش تولید در این کشور در شرایط حاضر اندک و غیرپایدار خواهد بود.
افزایش تولید غیراوپک بهخصوص آمریکا در حال حاضر عامل اصلی افزایش عرضه جهانی نفت است و سوال مهم آن است که در میان کشورهای غیراوپک قیمتهای پایین نفت نخست تولید کدام کشورها را کاهش خواهد داد. در حال حاضر از ۸۲ کشور غیراوپک تولیدکننده نفت تنها ۱۶ کشور دارای تولید نفت بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز هستند. تولید در نیمی از این کشورها در حال کاهش است که قیمتهای کاهنده نفت میتواند این فرآیند را تسریع کند. در نتیجه واردات غیراوپک تاثیر مهمی در موازنه عرضه و تقاضای جهانی نفت خواهد داشت.
افزایش تولید آمریکا در سالهای گذشته طبعا بزرگترین عامل وضعیت کنونی بازار نفت بوده است. کاهش واردات نفت به آمریکا و صادرات فرآوردههای نفتی از این کشور طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ میلادی در مجموع به ۶.۶ میلیون بشکه در روز رسیده که پیشبینی میشود کاهش یابد. روسیه در حال حاضر با ۷۲۴/ ۱۰ میلیون بشکه در روز بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان است. هزینه تولید نفت در این کشور عموما پایین است و سقوط ارزش روبل نیز در حال حاضر به پایین بودن هزینه تولید نفت در روسیه کمک میکند. اما با توجه به مشکلات تحریم اقتصادی غرب و قدیمی بودن میادین نفت این کشور پیشبینی میشود در سال جاری میلادی تولید روسیه حداقل ۲۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد. روند کاهشی تولید در میادین قدیمی دیگر مناطق مانند دریای شمال، مکزیک، آرژانتین و چین نیز انتظار میرود تشدید شود. مناطقی که انتظار میرود تولید در آنها افزایش یابد آمریکا، برزیل و کانادا است که هر سه کشور دارای ظرفیتهای بالایی در این مورد هستند. انتظار میرود در سال جاری میلادی (۲۰۱۵) این سه کشور به ترتیب حدود ۸۹۰ هزار، ۳۴۰ هزار و ۱۵۰ هزار یا در مجموع حدود یکمیلیون و۳۸۰ هزار بشکه در روز به عرضه نفت خام اضافه کنند.
در همین حال رشد جهانی تقاضا برای نفت چندان قوی نیست. تنها در آمریکا رشد تقاضا برای نفت قابل توجه است و آن هم نه به دلیل کاهش قیمتها بلکه به دلیل رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری در این کشور. دپارتمان انرژی دولت آمریکا پس از چند مرتبه تجدید نظر در برآوردهای خود سرانجام افزایش تقاضا برای نفت در دوره ۶ ماه دوم سال ۲۰۱۴ میلادی نسبت به سال ۲۰۱۳ را حدود ۷۵ هزار بشکه در روز اعلام کرده است و پیشبینی میشود رشد تقاضا برای سال ۲۰۱۵ میلادی در آمریکا بهطور متوسط در حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز باشد. در ماه ژانویه رشد مصرف نفت در آمریکا حدود ۲۶۰ هزار، چین ۱۸۰ هزار، هندوستان ۱۵۰ هزار و خاورمیانه ۲۱۵ هزار بشکه در روز بوده است. در مجموع پیشبینی میشود رشد تقاضا در سال ۲۰۱۵ میلادی نسبت به سال قبل حدود ۸۰۰هزار بشکه در روز باشد. اعتبار برآوردهای تقاضا برای نفت ناشی از کاهش قیمتها بیشتر به رشد تقاضا در آمریکا بستگی دارد، زیرا در سایر مناطق دولتها با افزایش مالیاتها یا کاهش سوبسیدها مانع از انتقال آثار کاهش قیمت نفت به فرآوردهها شدهاند. یک نکته در مورد عرضه و تقاضای نفت چین ممکن است برای مقامات مسوول فروش نفت ما قابلتوجه باشد و آن احتمال افزایش ۵۰۰ هزاربشکهای واردات نفت چین در سال ۲۰۱۵ است. تقریبا نیمی از این رقم به دلیل افزایش تقاضا و نیمی به دلیل کاهش عرضه نفت خام در آن کشور خواهد بود.
در جدول همراه دو نکته قابلتوجه بهچشم میخورد. اول آنکه اگر اوپک راعرضهکننده نهایی بدانیم که بازار را متوازن میکند (نقشی که این سازمان بهطور تاریخی ایفا کرده اما در کنفرانس اخیر این نقش را حداقل موقتا کنار گذاشت) در آن صورت اطلاعات مندرج در جدول نشان میدهد که در دو سال اخیر اوپک همواره بیش از تقاضا برای نفت خود تولید کرده است. طبعا این سیاست سقوط قیمتهای نفت را (در مقابل حفظ سهم بازار اوپک) در پی داشته است. دیگر آنکه میزان مازاد عرضه نفت همواره معادل میزان افزایش حجم انبارها نبوده است. به عبارت دیگر بخشی از مازاد عرضه نفت مشخص نیست به چه مصرفی رسیده است. حجم بشکههای گمشده بهخصوص در پایان ژانویه سال جاری میلادی (۲۰۱۵) قابل توجه و حدود ۵/ ۱ میلیون بشکه درروز بوده است. با توجه به حجم بالای بشکههای گم شده در ماه گذشته گمانهزنیهایی توسط کارشناسان در این مورد صورت گرفته است.
محاسبات مربوط به تولید و واردات نفت خام و نفت تحویلی به پالایشگاهها در دسامبر گذشته برای کشور چین نشان میدهد که محل مصرف حدود ۲/ ۱ میلیون بشکه در ماه دسامبر درچین نامشخص است. گزارشهایی وجود دارد که چین و همچنین هندوستان دارای انبارهای راهبردی نفت هستند و منطق حکم میکند که در قیمتهای پایینکنونی برای پر کردن این انبارها اقدام کنند. از سوی دیگر برخی از کشورهای خاورمیانه و مخصوصا عراق و عربستان نفت را مستقیما برای تولید برق میسوزانند. حجم این موارد رویهمرفته حدود ۶۰۰ هزار بشکه در روز تخمین زده میشود. از طرف دیگر بخشی از نفت تولید شده در خطوط لوله تازه ایجاد شده یا انبارهایی که (عمدتا کشورهای در حال توسعه) نفت در آنها در آمارهای رسمی بینالمللی منعکس نمیشوند، نگهداری میشود.
در نهایت این احتمال نیز وجود دارد که عربستان سعودی بخشی از تولیدات خود را در شبکه وسیع انبارهای نفت خام در داخل و خارج از کشور نگهداری میکند تا هنگامی که قیمتها بهبود یافت به بازار عرضه کند. عربستان در داخل کشور مخازن عظیم نفتی در ریاض، جده، ابها، مدینه و قسیم ایجاد کرده و در خارج از کشور انبارهایی در رتردام هلند و در جنوب شرقی آسیا داشته و مذاکراتی با هند و چین برای ایجاد انبارهای مشترک استراتژیک نفت در این کشورها انجام داده است. همانطور که در نمودار مشخص شده است، حجم انبارهای نفت خام این کشور در حال حاضر حدود ۳۰۰ میلیون بشکه است که نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است. این افزایش مسلما ناشی از تحویل بخشی از تولیدات نفت این کشور به انبارهای نفت خود طی سال گذشته بوده است. این راهبرد میتواند برای پیگیری چند هدف بهطور همزمان اجرا شده باشد. ازآنجاکه گاز تولیدی عربستان عمدتا گاز همراه نفت است، حفظ تولید نفت در حد ۹.۶ میلیون بشکه در روز میتواند گاز همراه کافی برای تولید برق مورد نیاز کشور را تولید کند تا کشور مجبور به سوزاندن نفت در نیروگاههای برق نباشد. از سوی دیگر تحویل بخشی از تولیدات به انبارهای نفت میتواند با کاهش عرضه نفت به بازار مانع سقوط قیمتها به حدودی شود که از نظر دولت عربستان مورد قبول نیست. در عین حال دولت عربستان سیاست رسمی خود مبنی بر عدم کاهش تولید و حفظ سهم در بازار را هم اجرا کرده است.
برای اطمینان از نحوه مصرف یا انبار بشکههای گم شده در جدول همراه به اطلاعات دقیقتری از تولید و مصرف و واردات نفت از کشورهای عمده و نیز تغییرات حجم انبارهای تجاری و استراتژیک نفت در سراسر جهان نیاز است. با این حال بهنظر میرسد موارد یاد شده در بالا مصرف بخش قابلتوجهی از این نفت گزارش نشده را شامل میشود.
نکته پایانی در تحلیل ما از بازارهای نفت، بالا بودن سود فعالیتهای پالایشگاهی در شرایط کنونی به دلیل سقوط قیمت نفت خام است. بالا بودن حاشیه سود در فرآیندهای پالایشگاهی موجب افزایش استفاده از ظرفیتهای پالایشگاهی در سراسر دنیا شده است. نظر به وجود مازاد ظرفیت پالایشگاهی در دنیا افزایش بهرهبرداری از ظرفیتهای پالایشگاهی بهطور اجتنابناپذیری در ماههای آینده منجر به مازاد عرضه فرآوردههای نفتی شده و حاشیه سود را کاهش خواهد داد. اما در حال حاضر حاشیههای سود در بازارهای جنوب شرقی آسیا، اروپا و آمریکا به اندازه کافی بالا است. حاشیه سود برای دیزل در اروپا تا زمانی که نفت زیر ۶۰ دلار باقی بماند حدود ۱۵ دلار در هر بشکه است. هر چند در حال حاضر بازار فرآوردههای نفتی در توازن نسبی است با اینحال گزارشها حاکی از ضعف تقاضا برای حمایت از ادامه حاشیههای سود بالا است.
در بازارهای فرآورده جنوب شرقی آسیا حاشیه سود بالا و در عین حال بازار با مازاد عرضه مواجه است. معمولا برنامه سالانه تعمیر و نگهداری پالایشگاهها در ماههای مارس و آوریل انجام میشود و با پیشبینی کاهش فعالیت پالایشگاهها و کاهش ۶۷۰ هزار بشکه ظرفیت پالایشگاهها برای تعمیر و نگهداری تاثیر مازاد عرضه بر حاشیه سود فعلا احساس نمیشود. استفاده از ظرفیت پالایشگاهها در کره جنوبی که بزرگترین صادرکننده فرآوردههای نفتی آسیا است به ۹۵ درصد رسیده است در حالیکه این نرخ در سنگاپور و ژاپن بالای ۹۰درصد است. تقاضای فرآوردهها از سوی کشورهای آفریقایی به تداوم سودآوری بالای فعالیتهای پالایشگاهی در منطقه کمک کرده است. تا پایان سال میلادی جاری معادل ۱۲/ ۱ میلیون بشکه به ظرفیت پالایشی منطقه اضافه خواهد شد. این پالایشگاهها رویهمرفته معادل ۵۰۰ هزار بشکه بنزین به عرضه فرآوردههای نفتی آسیا اضافه خواهند کرد.
بازار سوخت جت با توجه به امکان تجارت این فرآورده از عرضهکنندگان آسیایی در بازارهای سنگاپور (خرید) و آمریکا (فروش) قوی است و برخی از پالایشگاهها از تولید گازوئیل به سوخت جت با توجه به تفاوت قیمت دو فرآورده روی آوردهاند.
در اروپا فعلا برنامههای تعطیلی برخی از پالایشگاهها با توجه به حاشیه سود بالای فعالیتهای پالایشگاهی کنار گذاشته شده است. ستانده پالایشگاهی در اروپا نسبت به سال قبل یک میلیون بشکه در روز افزایش یافته و پالایشگاهها در ۸۴ درصد ظرفیت خود کار میکنند. بازار بنزین به دلیل سرما و ریزش برف در بخش بزرگی از آمریکا که تقاضای جادهای برای بنزین را محدود کرده تضعیف شده است. تقاضای کشورهای غرب آفریقا و آمریکای لاتین نیز قوی نیست بهخصوص پس از کاهش ارزش پول ملی نیجریه در مقابل دلار که واردات فرآوردههای نفتی از اروپا را گرانتر کرده است. برای مدت کوتاهی قیمت نفتا در بازار اروپا بالاتر از قیمت نفت خام برنت قرار داشت اما در حال حاضر این شرایط تغییر کرده است. سال قبل نفتا حدود ۱۴ دلار زیر قیمت برنت بود به دلیل افزایش تقاضا از آسیای جنوب شرقی اما این فاصله هماکنون به حدود ۳ دلار در هر بشکه رسیده است.
قیمت گازوئیل در اوایل فوریه به دلیل اعتصاب کارگران در تعدادی از پالایشگاههای آمریکا تقویت شد. شماری از مسوولان اتحادیه کارگران فرآوردههای نفتی آمریکا با همتایان اروپایی خود برای بالابردن استانداردهای پالایشگاهها در آمریکا و اروپا ملاقاتهایی کردهاند. اروپا هماکنون فرآوردههای با کیفیت بهتری از روسیه که پالایشگاههای خود را نوسازی کرده است و نیز از پالایشگاههای خاورمیانه و آسیا این موضوع موجب انباشت انبار فرآوردههای نفتی در هلند و بلژیک شده است.
در آمریکا صادرات فرآوردههای نفتی به حالت ثابت خود رسیده است. آخرین آمار از ماه نوامبر ۲۰۱۴ نشان میدهد که صادرات فرآوردههای آمریکا در ماه یادشده با افزایش ۱۵۴ هزار بشکهای نسبت به سال قبل به حدود ۳.۹ میلیون بشکه رسیدهاست. زمستان دیر رس در آمریکا موجب تقویت بازار نفت کوره و گازوئیل شد با این حال انبار ۱۳۴.۵ میلیون بشکهای فرآوردهها در آمریکا که ۲۰.۷ میلیون بشکه بیش از حجم انبار فرآوردهها در زمان مشابه سال قبل است فشار بالقوه انبار بر قیمتها را نشان میدهد. آمریکا هنوز واردکننده خالص بنزین است و در ماه ژانویه ۶۱۶ هزار بشکه در روز بنزین وارد کرده است. در مقابل ۴۳۰ هزار بشکه در روز بنزین صادر کرده است. در جدول زیر انواع فرآوردههای نفتی در بازارهای عمده ارائه شده است.
بهطور خلاصه میتوان گفت برای تغییرات عرضه و تقاضا در شرایط سقوط قیمت نفت واضح است: عرضه باید کاهش و تقاضا افزایش یابد. اما تعیین سرعت و نحوه این تغییرات آسان نیست. نیروهای بخش عرضه نفت کند عمل میکنند. با فرض انتظارات قیمت و هزینه آن، عواملی که عرضه را تحت تاثیر قرار میدهد هزینههای نسبی عملیاتی تولید کنونی و نرخ بازدهی پروژههایی است که برای تولید آینده آماده میشوند. در هر دومورد سیاستهای مالی دولت بر ماحصل اثر میگذارد. علاوه بر در دسترس بودن تامین مالی عکسالعمل بخش فیزیکی و مالی بر حوادث جغرافیای سیاسی نیز نیز بر ادامه پروژه تاثیرگذار است.
مهمترین عامل اثرگذار بر تولید نفت خام در حال حاضر درجه تحرک رو به جلو مناطق تولید نفت شیل در آمریکا است. حتی با کاهش حفاریها بهبود بازدهی حفاریهای باقی مانده تاثیر سقوط قیمت را خنثی کرده و رشد کلی تولید را حفظ کرده است. تصمیمگیری برای حفاری یک میدان نفتی به متغیرهایی بیشتر از قیمت امروز نفت بستگی دارد.
رفتار کنونی اوپک، آن را از عوامل تعیینکننده قیمت نفت حذف میکند اما بازار هنوز این موضوع را باور ندارد و فکر میکند ممکن است اوپک سرانجام به توافقی برای کاهش تولید دست یابد. بخش تقاضا نیز تحت تاثیر سیاستهای مالی دولتها، عدم تقارن تاثیر قیمت بر تقاضا در افزایش و کاهش و انتقال ناقص اثر کاهش قیمتها بر مصرف به دلیل اختلالهای قیمت و دخالتهای دولتها قرار دارد. تغییرات قیمت اثر جایگزینی و نیز اثر درآمدی بر مصرفکنندگان دارد. تغییرات نرخ ارز، اثر تغییرات قیمت بر رشد اقتصادی و قیمت سایر کالاها و سایر عوامل اندازهگیری تاثیر کاهش قیمت نفت بر تقاضا برای نفت را پیچیده میکند.
با انباشت بیسابقه انبارهای نفت انتظار میرود در ماههای آینده تاثیر انبارها بر قیمتهای نفت بیش از پیش تعیینکننده شود. حتی با بهبود شرایط اقتصادی نیز این حجم از مخازن انباشته شده نفت مانع از افزایش قابل توجه قیمتها خواهد شد. بنابراین در چارچوب عوامل بنیادی با تحرکی که در تولید نفت غیرمتعارف ایجاد شده و با کندی که در بخش تقاضا ملاحظه میشود در ماههای آینده بهجای افزایش قیمتها ممکن است با سقوط بیشتر قیمتهای نفت مواجه شویم. مخصوصا باید توجه کرد افزایش اخیر در قیمتها میتواند عکس العمل تولیدکنندگان غیراوپک برای کاهش تولید خود را به تاخیر اندازد و در این فاصله نفت بیشتری مازاد بر تقاضا تولید و انبار شود که ابعاد و عمق سقوط بعدی را دوچندان کند.
ارسال نظر