با نگاهی به سیگنالهای طرف عرضه و تقاضا بررسی شد
رشد قیمت نفت؛ موقتی یا پایدار؟
حسین صبوری کارخانه: در این نوشتار تلاش میشود پس از مروری مختصر بر مشخصههای رفتاری قیمت جهانی نفت، مهمترین تحولات بخش عرضه و تقاضای جهانی نفت که زمینههای کاهش ۵۵ درصدی قیمت آن را از ژوئیه ۲۰۱۴ فراهم کردند و پاسخ به برخی از مهمترین سوالات و ابهامات موجود درخصوص نقطه سربهسر هزینه تولید نفت شیل در آمریکا و موضوع کاهش تعداد دکل / سکوهای نفتی، پیشبینی از قیمت جهانی نفت در ماههای پیشرو، ارائه شود.
مشخصههای رفتاری قیمت جهانی نفت
اگر بخواهیم مروری تاریخی بر تحولات قیمت جهانی نفت داشته باشیم، میتوانیم این تحولات را به سه دوره اساسی تقسیمبندی کنیم.
حسین صبوری کارخانه: در این نوشتار تلاش میشود پس از مروری مختصر بر مشخصههای رفتاری قیمت جهانی نفت، مهمترین تحولات بخش عرضه و تقاضای جهانی نفت که زمینههای کاهش ۵۵ درصدی قیمت آن را از ژوئیه ۲۰۱۴ فراهم کردند و پاسخ به برخی از مهمترین سوالات و ابهامات موجود درخصوص نقطه سربهسر هزینه تولید نفت شیل در آمریکا و موضوع کاهش تعداد دکل / سکوهای نفتی، پیشبینی از قیمت جهانی نفت در ماههای پیشرو، ارائه شود.
مشخصههای رفتاری قیمت جهانی نفت
اگر بخواهیم مروری تاریخی بر تحولات قیمت جهانی نفت داشته باشیم، میتوانیم این تحولات را به سه دوره اساسی تقسیمبندی کنیم.
الف)- دوره ۱۰۰ ساله پس از استخراج نفت که قیمت نفت عموما کمتر از قیمتهای چند سال اخیر آن قرار داشته؛ یعنی در محدوده ۳۰ دلار به پایین، ب)- دوره ۳۰ ساله اخیر که قیمت روبه بالا و افزایشی بوده و ج) -دوره ۱۵ ساله اخیر که قیمت پرتلاطم بوده است. یکی از مواردی که در بررسی رفتار قیمت نفت در ۱۵ سال اخیر میتوان به آن اشاره کرد، تکرار نوسانات بزرگ در این بازار در هر دوره ۳۳ ماهه است. این رفتار طی ۱۵ سال گذشته در سالهای ۲۰۰۵، ۲۰۰۸، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ هر ۳۳ ماه یک مرتبه مشاهده شده است. از دیگر خصوصیات رفتاری قیمت نفت، به کشش بالای آن به تحولات بخش عرضه و تقاضا مربوط میشود؛ بهطوریکه مثلا در دوره ۲۰۰۹ به بعد شاهد مازاد تقاضایی در حدود ۲ میلیون بشکه در بازار نفت بودیم و همین امر موجبات افزایش قیمت هر بشکه نفت را از قیمتهای کمتر از ۵۰ دلار به حدود ۱۵۰ دلار فراهم کرد. در شوک کنونی نیز شاهد مازاد عرضهای ۵/ ۱ میلیون بشکهای هستیم که قیمتها را از حدود ۱۰۵ دلار به ۴۵ دلار به ازای هر بشکه کاهش داد.
تاثیرات قیمتی «تحولات بخش عرضه» نفت
بررسیهای صورتگرفته درخصوص دلایل کاهش شدید قیمت نفت در دوره کنونی، نشان از ردپای تحولات بخش عرضه و البته تا حدودی تحولات بخش تقاضای نفت در جهان دارد. مهمترین فاکتور بخش عرضه نفت، افزایش قابل توجه تولید آمریکا و مهمترین تحول بخش تقاضا، کاهش رشد اقتصادی جهان بهخصوص از ناحیه کشورهای اروپایی و اقتصادهای نوظهوری چون چین، برزیل و ... است. مصرف نفت و سایر مایعات جایگزین آن در آمریکا در حدود ۲۰ میلیون بشکه در روز است که در حال حاضر ۵/ ۱۴ میلیون بشکه آن تولید و بقیه از محل واردات تامین میشود. در سال ۲۰۱۰ این کشور در حدود روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت وارد میکرد که این رقم در حال حاضر به ۵/ ۵ میلیون بشکه در روزکاهش یافته که انقلاب نفت و گاز «شیل» در آمریکا مهمترین دلیل ایجاد چنین تغییری در ساختار بخش عرضه نفت در آمریکا به حساب میآید. بخش نفت شیل نقشی بسیار پررنگ در خروج اقتصاد آمریکا از رکود و بحران سال ۲۰۰۸ و همچنین کاهش قابل توجه نرخ بیکاری در این کشور ایفا کرده است.
تاثیرات قیمتی «تحولات بخش تقاضا»
در بخش تقاضای نفت شاهد نقشآفرینی ۲ عامل اساسی هستیم. عامل نخست، افزایش قابل توجه سهم اقتصادهای نوظهور از کل مصرف جهانی نفت از حدود ۳۵ درصد در سال ۲۰۰۵ به ۵۳ درصد در سال ۲۰۱۳ و در مقابل آن کاهش سهم کشورهای توسعهیافته به همین میزان هستیم و دومین عامل، کاهش رشد اقتصادی جهان که عمدتا از ناحیه اروپا و اقتصادهای نوظهور است.
وابستگی شدید اقتصادهای نوظهور به سرمایهگذاری خارجی موجب ایجاد نوسانات قابل توجه در اقتصاد این کشورها شده است. در سالهای گذشته، اجرای سیاستهای پولی نامتعارف از جانب آمریکا و تا حدی بانک مرکزی اروپا، انگلستان و ژاپن، جذابیت اقتصادهای نوظهور را برای سرمایهگذاران خارجی دوچندان کرده بود. اما با اعلام پایان اجرای این طرح از جانب آمریکا شاهد معکوس شدن این جریانات سرمایهای و ایجاد نوسانات شدید در حوزههایی از قبیل نرخ ارز، نرخ تورم، رشد اقتصادی، تراز حساب جاری و سرمایه در اقتصادهای نوظهور و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی این کشورها در سال ۲۰۱۴ و تداوم آن برای سال ۲۰۱۵ هستیم. در ناحیه یورو نیز با وجودی که تلاشهای بانک مرکزی این ناحیه منجر به خروج از رشد اقتصادی منفی در اواخر سال ۲۰۱۳ شد ولی در سال ۲۰۱۴ مجددا روند نزولی رشد اقتصادی این ناحیه آغاز شد و همین موضوع نیز بانک مرکزی اروپا را مجبور به اجرای سیاست تسهیل کمی حدودا هزار میلیارد دلاری اخیر کرد. اما همچنان درخصوص اثرات مثبت این طرح بر رشد اقتصادی اروپا ابهاماتی اساسی وجود دارد.
دو تحلیل خوشبینانه از رشد قیمت نفت
تحلیلهای موجود بهخصوص در بخش رسانهای کشور دلالت بر این دارند که با توجه به بالا بودن هزینه استخراج هر بشکه نفت شیل در آمریکا در مقایسه با سایر حوزههای متعارف نفتی، کاهش قیمت نفت موجب کاهش سرمایهگذاری در تولید نفت شیل این کشور و در نتیجه کاهش تولید نفت آمریکا و نهایتا برگشت قیمتها به کانال صعودی خواهد شد. مورد دوم اینکه، با توجه به حجم قابل توجه تامین مالی حوزه نفت شیل آمریکا از محل اوراق قرضه بنجل (اوراق پرریسک با نرخ بهره بالاتر) و همچنین نرخهای تنزیل ۱۰ درصدی در این حوزههای نفتی و در نتیجه آن افزایش نسبت بدهی به خالص جریان نقدی عملیاتی این صنعت از یک واحد در سال ۲۰۱۱ به حدود ۲ واحد در سال ۲۰۱۴، کاهش قیمت نفت موجب ایجاد اخلال در بازار اوراق قرضه شرکتی آمریکا و انتقال اثرات آن به سایر بازارها خواهد شد و این موضوع در کنار نقش اساسی نفت شیل در خروج اقتصاد آمریکا از بحران سال ۲۰۰۹ و کاهش نرخ بیکاری این کشور میتواند اشتیاق آمریکاییها را برای جبران بخشی از کاهش قیمت نفت دوچندان کند. اگر چه این تحلیلها یا تحلیلهایی از این قبیل میتواند تا حدودی درست باشد، ولی مجموعه تحلیلهای مزبور صرفا با هدف توجیه بازگشت قیمتها به سطوح بالاتر ارائه میشود و لازم است که نیمه پر لیوان هم دیده شود.
۴۱ میلیون بشکه نفت «شیل» ۸۰ دلاری
بنابر جدیدترین گزارش وزارت انرژی آمریکا، در حال حاضر از رقم روزانه ۵میلیونو۴۱۳ هزار بشکه نفت شیل تولید شده در این کشور، رقمی حدود ۹۰درصد آن در ۳ حوزه نفتی ایگل فورد (Eagle Ford)، بِیکِن شیل (Bakken Shale) و پِرمیَن(Permian) تولید میشود که نقطه سربهسر هزینه تولید هر بشکه نفت در این حوزهها (پس از کسر مالیات و سایر هزینهها) در محدوده ۵۵-۴۰ دلار قرار دارد (Rystad Energy). مطالعات انجام شده درخصوص نقطه سربهسر تولید هر بشکه نفت شیل از حوزههای اثبات شده کنونی در آمریکا نشان از سطح ۸۰ دلاری دارد که این سطح میتواند حاوی پیامی مهم برای اقتصاد جهانی و بهخصوص کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی باشد؛ چراکه با توجه به تکنولوژیهای کنونی، توانایی بالقوه تولید روزانه ۴۱ میلیون بشکه نفت از حوزههای نفتی شیل با نقطه سربهسر حداکثر ۸۰ دلاری در آمریکا وجود دارد و این موضوع در کنار جوان بودن تکنولوژی تولید نفت شیل در دنیا میتواند پیامی مهم درخصوص قیمت نفت در بلندمدت و پایان عصر نفت در معادلات بینالمللی به همراه داشته باشد.
تولید نفت شیل و کاهش قیمت نفت
آمارهای منتشر شده توسط وزارت انرژی آمریکا درخصوص وضعیت تولید نفت شیل آمریکا در ژانویه ۲۰۱۵ نشان از تداوم افزایش تولید شیل این کشور و افزایش حدودا ۱۰۰ هزار بشکهای آن در یک ماهه اخیر نسبت به ماه گذشته دارد. همچنین در مقایسه با فوریه ۲۰۱۴، تولید نفت در ۳ حوزه اصلی شیل آمریکا در پایان ژانویه ۲۰۱۵ حدودا یک میلیون بشکه افزایش یافته است (نمودار ۱) با توجه به اینکه نرخ کاهش تولید در چاههای نفتی شیل در مقایسه با سایر چاههای نفتی متعارف بسیار بالا است، کاهش تولید میتواند زیانهای قابل توجهی برای شرکتهای نفتی به همراه داشته باشد. بررسیها نشان میدهد که نرخ تولید هر چاه نفت شیل در سال اول پس از کاهش تولید معادل ۳۶ درصد اوج تولید و در سال دوم پس از کاهش تولید معادل ۷ درصد اوج تولید بوده؛ بنابراین این نرخ کاهش شدید و قابل ملاحظه میتواند یکی از دلایل بسیار موجه برای تولید نفت حتی در قیمتهای سربهسر و پایینتر از سربهسر باشد.
ابهام کاهش دکل / سکوهای نفتی
یکی از شاخصهای مهم پیشبینی وضعیت آتی تولید، تعداد دکلهای نفتی است. طبق آمار جدیدی که توسط شرکت بیکر هیوز (Baker Hughes) منتشر شده (نمودار ۲) تعداد دکلهای نفتی در جهان از ۳۵۹۸ واحد در ژانویه ۲۰۱۴ به ۳۳۰۹ واحد در ژانویه ۲۰۱۵ کاهش یافته است.
در دسامبر ۲۰۱۴ تعداد کل دکلهای نفتی معادل ۳۵۷۸ واحد بوده که در ژانویه ۲۰۱۵ شاهد کاهش ۲۶۹ واحدی کل دکلهای نفت در جهان بودهایم. بر اساس دادههای مزبور، تعداد کل دکلهای نفتی در آمریکا نیز که در ژانویه ۲۰۱۴ معادل ۱۷۶۹ واحد و در دسامبر ۲۰۱۴ معادل ۱۸۸۲ واحد بود، در ژانویه ۲۰۱۵ با ۱۹۹ واحد کاهش نسبت به ماه پیش به ۱۶۸۳ واحد رسیده است. بر این اساس، بخش عمدهای از کاهش تعداد
دکل/ سکوهای نفتی در جهان طی دوره مورد اشاره، مربوط به حوزه تولید نفت آمریکا بودهاست. ولی، نگاهی به آمار تعداد دکلهای نفتی و نیز تولید نفت شیل آمریکا در ژانویه ۲۰۱۵ نشان میدهد روند افزایشی دکلهای نفتی حوزه نفت شیل آمریکا تا سال ۲۰۱۲ ادامه داشته و روند نزولی آن از همین سال آغاز شده است. در عین حال، در ۲ سال اخیر نیز تعداد این دکلها تقریبا بدون تغییر بوده است، ولی نکته مهم اینجا است که سرانه تولید هر دکل/سکوی نفتی طی این دوره به شدت افزایشی بوده است. در نمودارهای ۳ تا ۵ روند تولید سرانه هر دکل نفتی در سه حوزه اصلی تولید نفت شیل آمریکا به همراه تعداد کل دکلها در این حوزهها نشان داده شده است. همانطور که ملاحظه میشود، با اینکه روند تعداد دکلها از سال ۲۰۱۳ به بعد روندی ثابت بوده ولی شاهد افزایش تولید سرانه هر دکل و در نهایت افزایش تولید نفت شیل آمریکا هستیم. این موضوع نشان از کاهش روز به روز هزینه سرانه هر دکل نفتی و
به تبع آن کاهش نقطه سربهسر استخراج آن به دلیل جوان بودن تکنولوژی استخراج نفت در حوزههای نفت شیل و وجود ظرفیت بالقوه بالای تغییرات تکنولوژیک در این حوزههای نفتی در سالهای پیشرو دارد. بنابراین با توجه به توضیحات ارائه شده، کاهش تعداد دکلهای نفتی در آمریکا طی ماههای اخیر نمیتواند مربوط به حوزههای نفتی شیل باشد بلکه عمدتا مربوط به حوزههای نفتی متعارف به اصطلاح Lower ۴۸ یا همان حوزههای نفتی ساحلی (Onshore) واقع در ایالتهایی است که در سالهای گذشته نیز تولید از این حوزههای نفتی به شدت رو به کاهش بوده و به تدریج جای خود را به حوزههای نفتی غیرمتعارفی چون «شیل» دادهاند. نکته مهم در این خصوص، بازدهی بسیار اندک و در عین حال هزینه بالای این دسته از حوزههای نفتی در آمریکا است که کاهش قیمت نفت بنابر آنچه تحلیلگران حوزه انرژی میگویند، بیشترین تاثیر کاهشی را بر این حوزهها خواهد داشت؛ بنابراین کاهش دکلها یا سکوهای نفتی نیز طی ماههای اخیر مربوط به این حوزههای نفتی است. برآوردها نشان از تاثیر کاهشی ۲۰۰ هزار بشکهای در روز در کاهش تولید نفت بر این حوزههای نفتی آمریکا دارد.
چشمانداز یکساله قیمت نفت
با توجه به اینکه پیشبینیها از نرخ رشد اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۵ چندان مناسب نیست و با توجه به تقویت روزافزون اقتصاد آمریکا در ماههای اخیر و انتظار تداوم آن در ماههای پیشرو و اثرات نامطلوب آن بر وضعیت اقتصادهای نوظهور، در سال ۲۰۱۵ همچنان بازار نفت با مازاد عرضه مواجه خواهد بود و نوسانات کوتاهمدت قیمت نفت همانند آنچه که در هفتههای اخیر شاهدیم بیش از هر چیزی به بنیانهای بازارهای آتی نفت و ایجاد وضعیت کنتانگو (Contango) در شرایط کنونی بر میگردد. شرایط کنتانگو در بازارهای آتی به وضعیتی اطلاق میشود که قیمت یک کالا در قرارداد آتی یک ماهه از قیمت آن کالا در قراردادهای آتی بلندمدت (مثلا ۶ ماهه) به حدی کمتر باشد که برای سوداگران و سفتهبازان، خرید قرارداد یک ماهه یا خرید نقدی کالا و اقدام به فروش آن در سررسیدهای بلندمدت (در اینجا ۶ ماهه) بازدهی مناسبی ایجاد کند. در این شرایط تقاضای فیزیکی کالا به شدت افزایش یافته و به همراه این تقاضا نیز شاهد افزایش قابل توجه ذخایرآن نیز خواهیم بود که این موضوع خود دلالت بر سوداگرانه و مقطعی بودن این نوع تقاضا دارد. در بازار جهانی نفت نیز فاصله بین قراردادهای آتی یک ماهه و ۶ ماهه در یک ماه اخیر از ۴ دلار به ۸ دلار افزایش یافت و درست همزمان با این افزایش، شاهد افزایش قابل توجه موجودی نفت در جهان بودیم. مطابق با بررسیهای صورت گرفته در بازارهای آتی نفت، در حال حاضر هزینه ذخیره هر بشکه نفت با استفاده از روشهای معمول ذخیرهسازی، در حدود ۲ دلار و با استفاده از روشهای پرهزینهای چون ذخیرهسازی شناور معادل ۴ دلار است. بر همین اساس است که با افزایش مابهالتفاوت قراردادهای یک ماهه و ۶ ماهه از سطح ۴ دلار شاهد افزایش قابل توجه تقاضای فیزیکی و در نتیجه آن ذخایر جهانی نفت نیز بودیم. به هر حال آنچه انتظار میرود این است که این تقاضای فیزیکی در کوتاهمدت میتواند نقش اثر برگشتی را بازی کرده و موجبات افزایش قیمتها را فراهم کند و این چیزی است که در روزهای اخیر نیز شاهد آن بودهایم و انتظار میرود این افزایش قیمت تا زمانی ادامه یابد که فاصله قراردادها به کمتر از ۴ دلار برسد. در حال حاضر این فاصله از ۸ دلار به ۶ دلار کاهش یافته و به نظر میرسد در صورت افزایش قیمت هر بشکه نفت به محدوده ۶۵ دلار و با فرض ثابت بودن سایر شرایط (سیاسی و...) شاهد متعادل شدن بازار نفت در کوتاهمدت و مجددا شروع روند کاهشی آن در ماههای آینده به دلیل اثرات کاهنده عرضه ذخایر نفتی پیشین به بازار (از محل فروش قراردادهای بلندمدتتر در بازارهای آتی ) باشیم.
ارسال نظر