راهکارهای برون‌رفت از گسل‌های نفتی

گروه نفت و پتروشیمی، نسیم علایی: زمانی که می‌گوید مخزن نفت یک موجود زنده است به عینه مردی را می‌بینی که صنعت نفت را به شکل ملموسی درک کرده است. به اعتقاد وی از سرخس تا اروندان یک بستر زنجیره کامل نفتی و گازی دیده می‌شود و خرد کردن صنعت نفت به شرکت‌های مختلف جز آنکه منجر به کاهش بهره‌وری و ضربه زدن به مخازن شده است عایدی دیگری نداشته است.دکتر محمد جواد عاصمی‌پور از مدیران با سابقه صنعت نفت هفته گذشته در بخش اول گفت‌وگوی «دنیای اقتصاد» با عنوان «با کاهش قیمت نفت به جنگ عربستان برویم»، با اشاره به دلایل افت قیمت نفت راهکار ایران برای برون‌رفت از این بحران را ارزان‌فروشی نفت برای تحت فشار قرار دادن کشورهای عربی اعلام کرد و با همین استراتژی که دولت باید توجه بیشتری به مناطق خشکی و میادین نفتی داشته باشد تا با افزایش تولید سهم بیشتری از بازار جهانی نفت به دست آورد به چالش‌هایی اشاره کرد که در حال حاضر متوجه صنعت نفت می‌داند که باید به حل آن اهتمام ورزید. مشروح قسمت دوم این گفت‌وگو در ادامه آمده است.

پارس جنوبی بخشی از داستان است نه همه آن

مدیرعامل اسبق شرکت نیکو با اشاره به اینکه در شرایط کنونی باید افزایش تولید نفت اولویت برنامه وزارت نفت باشد، گفت: این مساله‌ای است که متاسفانه در حال حاضر مهجور مانده است. در واقع وزارت نفت با اختصاص ۷۰درصد بودجه این وزارتخانه به میدان گازی پارس جنوبی از افزایش ظرفیت تولید و صیانت و نگهداشت میادین نفتی غافل مانده است. همان طور که پیشتر اشاره شد مهم‌ترین راهکار برای کسب بازار «ظرفیت‌سازی» است که متاسفانه در بودجه سال آینده نفت، این مهم به فراموشی سپرده شده است.

وی افزود: در حال حاضر تزریق پول به بخش نفت به شکل قطره چکانی صورت می‌گیرد. هرچند میدان پارس جنوبی از اولویت‌های وزارت نفت است و توسعه آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است اما تمرکز بیش از حد به غفلت از بخش‌های دیگر منتهی شده و این اشتباه بزرگی است.

عاصمی پور با تاکید بر اینکه بخش خشکی تنها بخشی است که می‌تواند در بحث ظرفیت‌سازی در کوتاه‌مدت راه نجاتمان باشد تصریح کرد: یکی از مهم‌ترین شاخص‌های بخش خشکی هزینه اندک تولید در این میادین است به‌طوری که این هزینه برای تولید هر بشکه نفت به‌طور میانگین یک دلار است اما در حال حاضر دکل‌های خشکی خوابیده‌اند، سقف اجاره دکل‌های خشکی روزانه ۲۰ هزار دلار است؛ این در حالی است که اجاره‌ دکل‌های آبی بالغ بر ۱۵۰ هزار دلار در روز هزینه دارد؛ جدا از هزینه‌های بالای تولید آن.

مدیر اسبق شرکت نیکو در ادامه با طرح سوالی اظهارات خود را ادامه می‌دهد: چرا سیاست افزایش تولید در وزارت نفت دنبال نمی‌شود؟ چرا تمرکز وزارت نفت تنها بر پارس جنوبی مانده است؟ چون تمرکز نماینده‌های مجلس تنها روی مسائل منطقه و شهر خودشان است و در مجلس هم همین انتظارات را از وزیر نفت دارند، مثلا گاز‌رسانی به نقاط مختلف یا تامین بنزین پمپ بنزین‌ها انتظاراتی است که از سوی نمایندگان مطرح می‌شود. کسی از وزیر نفت نمی‌پرسد که از ظرفیت میادین نفتی چه خبر؟

وی با بیان اینکه آقای روحانی باید به وزارت نفت بیشتر نظارت کند و باید دلیل انقباضی شدن بودجه میادین نفتی را جویا شود، گفت: چه در زمانی که من سر کار بودم و چه حالا، کسی نمی‌داند در بدنه صنعت نفت چه می‌گذرد. مثلا همه می‌دانند در فلان کارخانه دخانیات چه می‌گذرد اما حتی سازمان برنامه و بودجه کشور هم از سیستم نفتی کشور خبر ندارد. بسیاری از تصمیمات نفتی ملی است و نباید بر اساس سلایق درخصوص آنها تصمیم‌گیری کرد. مثلا توازن بخشی از دیپلماسی انرژی است، نمی‌شود در دورانی یکی بیاید و همه نفت را چینی و روسی کند و در دوران بعد کس دیگری بیاید و بخواهد صنعت نفت را از چینی‌ها و روس‌ها پاک کند. هرچند که در این خصوص تمهیدات خوبی هم انجام شده، مثلا شرکت ملی نفت چین از آزادگان جنوبی رفته است؛ اینها تصمیمات خوبی است اما نباید افراط و تفریط شود.

شرکت‌های پیمانکاری سرمایه کشورند

دکتر عاصمی‌پور با اشاره به وضعیت بد پیمانکاران نفتی گفت: در حال حاضر بسیاری از پیمانکاران در حال تعدیل نیرو هستند. این شرکت‌های پیمانکاری طی سالیان طولانی با دلارهای نفتی به وجود آمده‌اند، اگر دولت در حال حاضر به کمک آنها نرود و موجودیت این شرکت‌ها به خطر بیفتد بعدها پا گرفتن همین شرکت‌های کوچک هزینه زیادی را بر دوش کشور خواهد گذاشت.

به گفته این مدرس دانشگاه صنعت نفت، در حالی که مدام در همه جا از بدهکاران بانکی گفته می‌شود، کسی نمی‌گوید بسیاری از این بدهکاران بزرگ بانکی در واقع طلبکاران بزرگ دولت هستند و دولت طلب آنها را وصول نمی‌کند، اگر دولت دیون این شرکت‌ها را بدهد، شرکت‌هایی که با دلارهای نفتی به وجود آمده‌اند، حداقل سرپا می‌ایستند. وی افزود: این اقدامات مردم را به نظام بانکی کشور بی‌اعتماد می‌کند و موجب خروج سرمایه‌ها از بانک‌ها می‌شود که این به ضرر دولت است. باید توجه داشت که بحران اقتصادی جهانی سال ۲۰۰۹ در پی بی‌اعتمادی مردم به نظام بانکی که به خروج پول از بانک‌ها در آمریکا منتهی شد رخ داد. بنابراین اگر دولت با بانک‌ها مشکل دارد نباید این مشکلات به بیرون از بدنه دولت درز کند.

این استاد اقتصاد افزود: همین پیمانکاران کوچک در بسیاری از حوزه‌ها صنعت نفت را مستقل کرده‌اند. زمانی که من در مناطق نفت‌خیز بودم تولید حتی یک لوله ۵۶ اینچی در داخل مقدور نبود اما در حال حاضر کارخانه‌هایی در کشور هستند که همه نوع لوله‌ای می‌سازند. شرکت صدرا یا جهاد دانشگاهی در زمینه ساخت دکل و حفاری به پیشرفت‌های قابل توجهی دست پیدا کرده‌اند. اینها سرمایه کشورند و با پول نفت به وجود آمده‌اند، نباید بگذاریم از بین بروند.

بیع متقابل در بودجه جاری

وی واگذاری بخش «نگهداشت» میدان‌های نفتی به پیمانکاران کوچک را به‌عنوان راه‌حلی برای نجات پیمانکاران کوچک برشمرد و گفت: در صورتی که هزینه نگهداشت میدان از هزینه‌های جاری جدا شود بسیاری از مشکلات تامین سرمایه این فرآیند حل می‌شود، چرا‌که زمانی که بودجه نگهداشت و تولید به بودجه جاری وصل باشد از آنجا که بودجه جاری یک ساله است، مدیر مناطق نفت‌خیز نمی‌تواند قراردادهای ۳ ساله ببندد.

وی با بیان اینکه «طلاق» منابع مالی پروژه‌های نگهداشت تولید از بودجه جاری بهترین راهکار برای برون‌رفت از وضعیت فعلی است، اظهار کرد: پروژه‌های نگهداشت تولید منابع بیشتری را می‌طلبد و حضور ردیف‌های این پروژه در بودجه جاری، مدیران شرکت‌های بهره‌بردار را با چالش‌های بسیاری مواجه می‌کند لذا بهتر است با تعریف بسته‌های مالی به‌صورت فاینانس، همان کاری که در بحث توسعه میادین صورت می‌گیرد در این‌باره نیز در دستور کار قرار گیرد.عاصمی‌پور تاکید کرد: با وضعیت فعلی نمی‌توان به اهداف مهمی نظیر ظرفیت‌سازی، صیانت از مخازن نفت و گاز، حضور در میان بازیگران بزرگ نفت جهان و... دست یافت زیرا همه چیز به بودجه جاری منوط شده است لذا با تدوین برنامه‌های دقیق و فاینانس منابع به‌صورت ۳ تا ۵ ساله می‌توان بر مشکل کاهش طبیعی تولید مخازن چیره شد.

وی افزود: برای تامین سرمایه بخش حفاری هم می‌توان مانند بخش توسعه عمل کرد. در بخش توسعه گفته می‌شود زمانی که به تولید زود هنگام رسیدید و ۳ ماه هم از تولید گذشت، می‌توانید از بخش درآمدهای نفتی هزینه‌ها را برداشت کنید. در واقع می‌توان به شرکت‌های حفاری نیز گفت که شما دکل‌ها را علم کنید و زمانی که آن چاه به تولید رسید از محل تولید همان چاه هزینه‌های خود را برداشت کنید؛ یعنی بیع متقابل در بودجه جاری. با آوردن این کار ساده به بخش تولید می‌توان ظرفیت‌سازی کرد. امروزه هزینه تولید جدید در مناطق نفت‌خیز صدها برابر بیشتر از هزینه افزایش ظرفیت تولید است.

به گفته دکتر عاصمی‌پور بحث «نگهداشت» که رفتار مخزن را تعیین می‌کند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است به‌طوری‌که امروزه موازنه قدرت دولت به حساب می‌آید. وی در این خصوص گفت: مهندسی نفت دو قانون طلایی دارد، اول اینکه برای نگهداشت تولید باید متناسب با رفتارمخزن ۱۰ هزار روز ظرفیت‌سازی کنید و دوم تولید به موقع و صیانتی است که درصورتی که انجام نشود بخش قابل توجهی از نفت درون مخزن از بین می‌رود.وی با بیان اینکه مخزن یک موجود زنده است و با انجام هر رفتاری، عکس‌العملی نشان می‌دهد، اظهار کرد: بحث نگهداشت میدان بخشی از فرآیند توسعه میدان است و در صورتی که مورد توجه قرار نگیرد میدان تخریب می‌شود. زمانی که یک میدان تخریب شده را به پیمانکار می‌دهید کاری برای آن نمی‌تواند بکند و این یکی از دلایل اصلی تحقق پیدا نکردن بسیاری از تعهدات در قراردادهای بیع‌متقابل است، چرا که تولیدکننده اصلی بخشی از MDP پروژه نیست.

ضعف مدیریت و تصمیم‌های سلیقه‌ای

یکی از ایراداتی که دکتر عاصمی‌پور به مدیریت صنعت نفت وارد می‌داند تفکیک مناطق نفت‌خیز و همچنین یکپارچه نبودن فرآیند تولید در یک میدان نفتی است. وی در این خصوص گفت: شرکت مناطق نفت‌خیز مانند مادری است که بچه‌ای را پرورش می‌دهد اما ما این مادر را در تربیت بچه دخیل نمی‌کنیم. در واقع بهره‌برداری به عهده مناطق نفت‌خیز است بعد شرکت «متن» برای آن برنامه توسعه می‌نویسد! این به معنای گسل مدیریتی در نفت است که به این صنعت ضربه می‌زند. باید «متن» را به مناطق نفت‌خیز برگردانیم.

وی تصریح کرد: استراتژی تنظیم در ساختار نفت به لحاظ سیاسی و ایجاد گسل‌های مدیریتی در مناطق خشکی بزرگ‌ترین‌ ضربه را به مدیریت یکپارچه ما در خشکی وارد کرد. علاوه بر اینکه این مناطق نفت‌خیز باید یکپارچه شود ابزار توسعه نیز که همان شرکت‌های توسعه است لازم است به آن برگردانده شود. شرکت «پتروپارس» و شرکت «پترو ایران» شرکت‌های توسعه‌ای هستند که در حال حاضر به نوعی زیر‌مجموعه شرکت نیکو هستند؛ در حالی که شرکت نیکو یک موسسه مالی است. پتروپارس باید زیر مجموعه شرکت نفت و گاز پارس باشد و پترو ایران را می‌توان به فلات قاره داد که این کار موجب حفظ زنجیره ارزش می‌شود. در واقع از زایش یک چاه تا مرگ آن باید دست یک مدیریت یکپارچه باشد، این نتیجه گزارشی است که توسط ۱۳۰ متخصص صنعت نفت مورد مطالعه قرار گرفته اما همگی بایگانی شدند. وی خاطرنشان می‌کند: جدا کردن توسعه و تولید بزرگ‌ترین اشتباه مدیران اسبق بود زیرا این دو مقوله به شکل باور نکردنی وابسته به هم هستند و توسعه باید توسط بهره‌بردار و تولید‌کننده صورت گیرد زیرا شناخت دقیقی از رفتار مخزن و نحوه تولید از آن دارد و نه شرکتی که تمام اطلاعاتش تئوری و به دور از منطق و واقعیت‌های عملیاتی است. مدیر اسبق شرکت نیکو از تفکیک مناطق نفت‌خیز نیز گلایه کرد و گفت: شرکت‌های نفتی مانند گچساران، آغاجاری و... در واقع روی یک مخزن کار می‌کنند و عملکرد هر یک روی عملکرد دیگر شرکت تاثیر می‌گذارد. این شرکت‌های نفتی کارخانه نیستند که جدا از هم کار کنند، اینها همه یک بستر نفتی است و از هم جدا نیستند، باید اینها را یکپارچه کرد. وی در ادامه از برخی متخصصان نفتی نام برد که در حال حاضر به اندازه توانایی‌شان مورد استفاده قرار نگر‌فته‌اند. دکتر عاصمی در این باره گفت: کشور و صنعت نفت در شرایط دشواری است و مانند زمان جنگ به مردان عمل در حوزه نفت نیاز دارد. آقای کاظم‌پور که در دوران جنگ معاون امور بین‌الملل بود یا دکتر عادلی نباید در پست‌هایی قرار بگیرند که زیاد کارآیی ندارد. باید آنها را در پست‌های کلیدی‌تر در سازمان قرار داد. عاصمی‌پور در پایان گفت: مدیریت نفت باید توجه داشته باشد که در حال حاضر شرایط عوض شده و در این ۸ سال اتفاقاتی بر کشور گذشته که بسیاری از ساختارهای کشور را تغییر داده است. این جدا از این است که در این‌مدت نظام منطقه و سیاست جهانی هم تغییر کرده است و این تغییرات فکر نو و ایده نو می‌طلبد و نمی‌توان با همان استراتژی قدیمی صنعت نفت را توسعه داد.