سید‌غلامحسین حسن‌تاش کارشناس ارشد انرژی در یک چارچوب سیستماتیک برای تحلیل بازار نفت باید توجه کرد که چهار دسته عوامل روی بازارهای نفت تاثیر می‌گذارند: ۱) عوامل اساسی که به عرضه و تقاضا مربوط می‌شود و همه عوامل موثر بر عرضه و تقاضا: این عوامل همان‌طور که از نامشان پیدا است عامل اساسی تغییر قیمت نفت هستند و اثراتشان بلندمدت و پایه‌ای است و در واقع ساختار بازار را مشخص می‌کنند.

۲) عوامل سیاسی، روانی: که اثراتشان میان مدت است و تا وقتی ‌که یک پدیده سیاسی فعال و موثر وجود دارند و می‌توانند باعث افزایش تقاضا یا کاهش عرضه شوند و عرضه و تقاضا را تحت تاثیر قرار دهند.

۳) عوامل تکنیکی یا فنی: که اثراتشان‌کوتاه‌مدت‌تر است و باز می‌توانند عرضه و تقاضا را تحت تاثیر قرار دهند.

۴) بورس معاملات کاغذی نفت: که اثر سایر بازارها را به بازار نفت منعکس می‌کند. مثلا یک شرکت سرمایه‌گذاری به دلیل خراب بودن وضعیت بازارهای دیگر پول‌ها را به بازار نفت می‌برد و قیمت بازارهای آتی افزایش می‌یابد و روی قیمت روز هم تاثیر می‌گذارد.

در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ قیمت جهانی نفت بالا بود در حالی که در تمام این سه سال، بازار از نظر عوامل اساسی متزلزل بوده است؛ از نظر تقاضا دنیا دچار رکود بوده و دائما هم در این مدت تشدید شده است به‌طوری که غیر از ایالات‌متحده که کمی نرخ‌های رشدش بهبود پیدا کرده، این رکود به مهم‌ترین منطقه رشد تقاضای انرژی یعنی شرق آسیا هم اندک‌اندک سرایت کرده و نرخ‌های رشد هند و چین هم در یکی دو سال گذشته کم کم از این رکود جهانی تاثیر پذیرفته و کاهش پیدا کرده است. در این میان اروپا هم نتوانسته مسائل اقتصادی‌اش را حل کند و از رکود خارج شود.از سوی دیگر عرضه در مناطق غیراوپک به شدت افزایش پیدا کرد، خصوصا در ایالات‌متحده در اثر پدیده‌ای که تحت عنوان انقلاب نفت و گاز شیل نام گرفته است عرضه نفت و گاز افزایش یافت.

بنابراین، عوامل اساسی بازار در سه سال گذشته قیمت‌ها را به سمت پایین ‌کشیده و در تمام این مدت تنها افزایش عرضه غیر‌اوپک (عمدتا آمریکا) از میزان رشد تقاضا در کل دنیا بیشتر بوده یعنی بازار مرتبا با عرضه اضافه مواجه شده است. اما بازار تحت تاثیر مسائل سیاسی روانی و قدری هم تحت تاثیر مساله فوکوشیما بود؛ هر روزه پدیده ژئوپلیتیکی جدیدی اتفاق افتاده و اثرات آن پدیده باعث شده که کاهش عرضه‌ای اتفاق بیفتد و اثرات روانی‌اش باعث شده که اضافه تقاضایی ایجاد شود. طی چند سال اخیر مشکلات لیبی و بحران‌های داخلی این کشور، باعث افت تولید این کشور شده به‌طوری‌که از یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در اواخر دوران قذافی با نوساناتی همراه بوده و گاهی به ۲۰۰ هزار بشکه هم رسیده و حتی گاهی کاملا متوقف شده است. بحران‌های نیجریه هم باعث کاهش تولید این کشور شده بود و عراق هم به‌عنوان کشوری بود که در مسیر رشد تولید بود دچار بحران داعش شد.

تحریم‌های ایران که بخشی از تولید نفت کشور را از بازار نفت خارج کرده نیز جزو عوامل سیاسی روانی بوده است و همچنین مسائل سوریه و بحران اوکراین که نسبت به رسیدن گاز کافی از طریق روسیه به اروپا نا‌اطمینانی ایجاد کرد وجود داشته است.

در بخش عوامل تکنیکی در سال ۲۰۱۱ سونامی در فوکوشیمای ژاپن رخ داد که فعالیت نیروگاه دای‌ای‌چی را متوقف کرد و فشار افکار عمومی باعث شد که ژاپنی‌ها مجبور شوند کل نیروگاه‌های اتمی‌شان را از مدار خارج کنند و برق ژاپن از طریق نیروگاه حرارتی که از سوخت‌های فسیلی استفاده می‌کنند تامین شود، بنابراین تقاضای ژاپن برای سوخت‌های فسیلی افزایش پیدا کرد که این هم برای مدتی و تا بخشی از سال ۲۰۱۳ روی بازار موثر بود.

بنابراین در حالی که عوامل اساسی بازار، قیمت را به سمت پایین می‌کشید، عوامل سیاسی، روانی و فنی بودند که قیمت را بالا می‌کشیدند و طبیعتا قابل پیش‌بینی بود که با آرام شدن این عوامل، قیمت نفت نزولی خواهد شد. بر همین اساس هوشمندی این است که برنامه‌ریزی‌ها بر مبنای عوامل اساسی باشد، چون برنامه‌ را نمی‌توان بر مبنای عوامل کوتاه‌مدت و میان‌مدت سامان‌دهی کرد. بالاخره در سال ۲۰۱۴ عوامل سیاسی و فنی تقلیل پیدا کردند و همان‌طور که در نمودار بالا مشخص است میزان افزایش تولید غیراوپک از عوامل کاهنده نیز سبقت گرفت و قیمت‌ نزولی شد.

اگر کسی با ساختار منحنی تقاضای نفت آشنا باشد و بداند که نفت یک کالای ضروری است از شدت سقوط قیمت نیز متعجب نمی‌شود. نفت یک کالای ضروری است؛ به لحاظ تئوریک می‌دانیم که کالای ضروری منحنی تقاضایش حالت عمودی دارد و مطالعات اقتصاد‌سنجی زیادی که در این زمینه انجام شده است نیز این را نشان می‌دهد که کشش منحنی تقاضا پایین است، معنایش این است که یک اضافه عرضه کم می‌تواند باعث کاهش خیلی زیاد قیمت نفت شود.

در مورد سال ۹۴ که تقریبا با سال ۲۰۱۵ میلادی همزمان است، برآورد اغلب مراجع معتبر پیش‌بینی کننده عرضه و تقاضا این است که با توجه به مشکلات اقتصاد جهانی، تقاضا کماکان ضعیف خواهد بود و عرضه غیر‌اوپک نیز در حال افزایش خواهد بود و نهایتا تقاضا برای نفت اوپک باز‌هم کمتر خواهد شد. بنابراین تزلزل بازار ادامه خواهد یافت و در غیاب یک بحران شدید سیاسی یا فنی که قابل پیش‌بینی نیستند، قیمت‌ها ضعیف خواهند بود. البته در هرحال قیمت‌های پایین‌تر نفت مقداری تقاضا را بالا می‌برد و مقداری هم از عرضه خواهد کاست، اما نه به میزانی که تعادل بازار را در قیمت‌های گذشته برقرار کند. بنابراین اگر اوپک نسبت به کاهش تولید به میزان کافی اقدام نکند تزلزل قیمت‌ها ادامه خواهد یافت و در حال حاضر چنین عزمی در اعضای تاثیرگذار اوپک دیده نمی‌شود.

با توجه به مواردی که ذکر شد به نظر می‌رسد قیمت‌ پیش‌بینی برای بودجه سال ۹۴ بالا و غیر‌محتاطانه است، خصوصا اینکه در صورت حل و فصل پرونده هسته‌ای ایران و کاهش تحریم‌ها تزلزل قیمت جهانی نفت بیشتر هم خواهد شد.

بهای غیر احتیاطی نفت در بودجه94