کلاف سردرگم صادرات گاز کشور
اندیشکده سیاستگذاری صنعتی امیرکبیر
موضوع صادرات گاز اگرچه همواره یکی از موضوعات مورد بحث و تبادل نظر در محافل کارشناسی کشور بوده است؛ اما همواره در سایه سنگین صادرات نفت، مورد بیتوجهی قرار گرفته است. اگرچه هر یک از پروژههای صادرات گاز دارای چالشهای خاص خود است؛ اما علت عدم توفیق ایران را باید در چالشهای کلان یافت. ایران بهعنوان دارنده ذخایر عظیم گاز طبیعی که به بازارهای تقاضای گاز دسترسی دارد و همچنین با توجه به موقعیت استراتژیکی که در منطقه دارد، دارای پتانسیل بالایی برای صادرات گاز و در حالت کلیتر، تجارت این منبع انرژی است.
اندیشکده سیاستگذاری صنعتی امیرکبیر
موضوع صادرات گاز اگرچه همواره یکی از موضوعات مورد بحث و تبادل نظر در محافل کارشناسی کشور بوده است؛ اما همواره در سایه سنگین صادرات نفت، مورد بیتوجهی قرار گرفته است. اگرچه هر یک از پروژههای صادرات گاز دارای چالشهای خاص خود است؛ اما علت عدم توفیق ایران را باید در چالشهای کلان یافت.ایران بهعنوان دارنده ذخایر عظیم گاز طبیعی که به بازارهای تقاضای گاز دسترسی دارد و همچنین با توجه به موقعیت استراتژیکی که در منطقه دارد، دارای پتانسیل بالایی برای صادرات گاز و در حالت کلیتر، تجارت این منبع انرژی است. در این شرایط انتظار میرود وزارت نفت با اتخاذ تدابیر صحیح، شرایط را برای حرکت کشور در راستای راهبرد تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه فراهم کند.
بهرغم این موضوع، مرور اخبار حوزه صادرات گاز نشان میدهد حال و روز صادرات گاز در کشور نهتنها رو به بهبود نیست؛ بلکه تعاملات گازی آن با کشورهای منطقه دچار چالشهای جدیتری شده است. نمونههایی از این اتفاقات را میتوان در مورد قطع واردات گاز از ترکمنستان، کاهش قیمت گاز در قرارداد صادراتی به ترکیه، عدم پیشرفت قرارداد صادرات گاز به پاکستان و عمان و تعویق چندباره اجراییشدن صادرات گاز به عراق مشاهده کرد. اگرچه عدم موفقیت هریک از این پروژهها دارای دلایل و شرایط مختص به هر پروژه است؛ اما در نگاهی کلانتر، میتوان دلایل عدم توفیق ایران در صادرات گاز را بهصورت زیر برشمرد:
1- تقلیل مساله صادرات گاز در حد تعاملات بین شرکتی: توافقات مربوط به قراردادهای صادرات گاز بهویژه به روش خط لوله به دلیل گرهخوردن با مسائل امنیتی-سیاسی، معمولا در سطح دولتها انجام میگیرد. به بیان دیگر، دولتها صادرات گاز با خط لوله را بهعنوان یک ابزار قوی سیاست خارجی مینگرند که علاوه بر منافع اقتصادی، دارای منافع بسیار فراوان سیاسی-امنیتی است. بنابراین مجموعه دولت به ویژه وزارتخانههای خارجه و انرژی درگیر این موضوع هستند. مثال بارز این موضوع روسیه است.
در این کشور علاوه بر مدیرعامل شرکت گازپروم و وزیر انرژی این کشور، شخص رئیسجمهور، بسیاری از پروژههای صادرات گاز نظیر نورد استریم را پیگیری و مشکلات پیشآمده برای این خط لوله را از طریق مذاکره با کشورهای حوزه دریای بالتیک برطرف کرده است. این در حالی است که در ایران در دوران دولتهای متمادی وزارتخارجه نقشی برای خود در این حوزه قائل نبوده و تلاشی در پیشبرد پروژههای صادراتی نکردهاست. در این شرایط وزارت نفت هم با توجه به نوپا بودن صادرات گاز در کشور بهطور متمرکز در این مورد برنامهریزی کلان نکرده و مسوولیت خود را به درستی ایفا نکردهاست.
2- نبود برنامه کلان برای صادرات گاز: قراردادهای موجود و پیشنهادی برای صادرات گاز کشور، نشاندهنده نبود یک برنامه کلان برای صادرات گاز کشور است. اظهار نظرهای مختلف مسوولان مهمترین دلیل بر نبود یک برنامه واحد برای صادرات گاز است. برخی از برنامههای اعلامی بسیار دور از واقعیت و بدون توجه به نحوه تخصیص بهینه گاز به دیگر مصارف گاز در کشور از جمله تزریق گاز، نیاز بخش صنعت و نیروگاهها ارائه شده است. بنابراین با توجه به ابعاد اقتصادی-امنیتی صادرات گاز و مصارف مختلف آن در کشور، ضروری است یک برنامه کلان صادرات گاز بر مبنای کار کارشناسی تدوین شود و رویکرد تجارت گاز وزارت نفت بر این اساس شکل گیرد.
3- نبود متولی واحد برای صادرات گاز: شاید مهمترین دلیل عدم موفقیت وزارت نفت در حوزه صادرات گاز، نبود متولی واحد برای این حوزه باشد.ریشه این موضوع نیز به عدم یکپارچگی در تولید و توزیع گاز بازمیگردد؛ بهگونهای که از ابتدا اکتشاف و تولید گاز بهطور کامل در اختیار شرکت ملی نفت قرار داشته است؛ اما به تدریج توزیع گاز در کشور به شرکت ملی گاز سپرده شده است. در این بین صادرات گاز هرگز متولی واحد نداشته و در دولتهای مختلف بین این دو شرکت تابعه وزارت نفت جابهجا شده است.اگرچه این موضوع در دولتهای گذشته نیز وجود داشته است اما با توجه به وجود مازاد گاز در دوره فعلی و بنابراین جدی شدن موضوع صادرات گاز، باید وزارت نفت این ساختار نادرست را اصلاح کرده و برای صادرات گاز یک متولی واحد در نظر بگیرد.
در این بین وزارت نفت اگرچه متوجه این بلاتکلیفی صادرات گاز در کشور شده و با واگذاری صادرات با خط لوله به شرکت ملی گاز(غیر از خط لوله صادرات گاز به عمان) و واگذاری صادرات با ال.ان.جی به شرکت ملی نفت (به علاوه خط لوله صادرات گاز به عمان) در اصلاح این روند تلاش کرده است. اما قاعدتا در این شرایط هر یک از دو شرکت تلاش خواهد کرد صادرات خود را حداکثری کند که این موضوع بدون در نظر گرفتن تمامی وجوه مساله صادرات گاز و روشهای آن بهصورت یکپارچه ممکن است در راستای حداکثر کردن منافع ملی کشور نباشد. با توجه به مطالب گفته شده، برای بهبود وضعیت تجارت گاز کشور، ضروری است وزارت نفت اولا صادرات گاز را در اولویتهای کاری خود قرار دهد و در این راه از کمک وزارتخارجه و دیگر نهادهای سیاست خارجی کشور استفاده کند. ثانیا برنامه کلان صادرات گاز کشور را تدوین کند و ثالثا با اصلاح ساختار، صادرات گاز را به یک دستگاه محول کند تا تجارت گاز کشور رویکردی واحد را دنبال کند.
ارسال نظر