چگونه تناسب نوآوری را اندازهگیری کنیم؟
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: Innovationmanagement
بدن انسان میتواند تشبیه جالبی در درک چالش نوآوری پیش روی سازمانهای امروزی باشد. بدن نسبت به تقاضاها خود را وفق و نسبت به آنها واکنش نشان میدهد. هرچقدر تقاضا بزرگتر باشد، واکنش قویتر خواهد بود. اگر شما و سازمانتان بخواهید در این جهان پیشرفت کنید، باید ماهیچههای نوآوری خود را قویتر سازید. چرا که میدانیم تنها توانمندترینها نجات مییابند.
متاسفانه بسیاری از سازمانها از بوروکراسیهای زیاد رنج میبرند، چرا که اشتیاق و خلاقیت کارمندان را نابود میسازد و بهجای استفاده از فرصتهایی با پتانسیل بالا و دفاع از یک آینده روشن، واقعیتهای بازار را انکار میکنند.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: Innovationmanagement
بدن انسان میتواند تشبیه جالبی در درک چالش نوآوری پیش روی سازمانهای امروزی باشد. بدن نسبت به تقاضاها خود را وفق و نسبت به آنها واکنش نشان میدهد. هرچقدر تقاضا بزرگتر باشد، واکنش قویتر خواهد بود. اگر شما و سازمانتان بخواهید در این جهان پیشرفت کنید، باید ماهیچههای نوآوری خود را قویتر سازید. چرا که میدانیم تنها توانمندترینها نجات مییابند.
متاسفانه بسیاری از سازمانها از بوروکراسیهای زیاد رنج میبرند، چرا که اشتیاق و خلاقیت کارمندان را نابود میسازد و بهجای استفاده از فرصتهایی با پتانسیل بالا و دفاع از یک آینده روشن، واقعیتهای بازار را انکار میکنند. این سازمانهای از شکل افتاده خودشان را در حالی مییابند که نمیتوانند بیشتر از سه ماه پیشرو را ببینند؛ چرا که نمیتوانند متفاوت فکر کنند، سریع تصمیم بگیرند و موثرانه همکاری کنند. برای رقابت موفقیتآمیز و برنده شدن در اقتصاد جهانی امروز که به سرعت در حال حرکت است، به اندازه کافی توانمند نیستند.
اندازهگیری تناسب نوآوری
برای مواجهه با چالشهای نوآوری پیشرو، شناخت چگونگی عملکرد سازمانتان ضروری است. دانستن نتیجه اندازهگیریها مانند درصد درآمد محصولات در سه سال گذشته، مفید اما ناکافی است. شما به درک عمیقتری از توانمندیها و موانع نوآوری نیاز دارید. باید بدانید که برای استفاده از پتانسیل کامل توانمندیهای نوآورانه چه چیزی موثر است و چه چیزی موثر نیست. بدون یک چارچوب یا هر نوع استاندارد برای کمک به تحلیلتان مجبور خواهید بود تا در سطح توانمندی سازمانتان عمل کنید.
بر پایه پژوهشی که در مورد بنگاههای پیشرو در سراسر دنیا (مانند P، Panera Bread، IBM، Toyota، Swisscom، Phillips Stanford University، Kaiser Permanente) انجام دادیم، درباره آنچه نوآوری را موفقیتآمیز میسازد نکات زیادی آموختیم. تحقیقی نیز در این زمینه انجام شد که بر ۱۰ عامل موفقیت در نوآوری تمرکز میکند.
این ۱۰ عامل عملگرهای برجسته را از سازمانهایی با شرایط ضعیف (که خودشان را برای ارسال راهحلهای نوآورانه به بازار در شرایط ثابت نامناسب میبینند) جدا میکنند. این عوامل شامل موارد زیر میشود:
۱- رهبری نوآوری
۲- پاسخگویی مدیریت
۳- تعهد کارمندان
۴- آموزش نوآوری
۵- اسپانسرها و منابع
۶- ابزارهای نوآوری
۷- ایدههای دستیابی به موفقیت
۸- فرهنگ همکاری
۹- اشتیاق بازار
۱۰- نوآوری باز
سطح توانمندی سازمان شما توسط تناسب افرادتان در ایجاد ارزش از طریق پیادهسازی ایدههای جدید تعیین میشود. بهجای اتخاذ یک نگرش نوآورانه مجزا، ما معتقدیم که این وظیفه هر فرد است تا درباره چگونگی ایجاد یک آینده بهتر تفکر کند. در حقیقت، نوآوری نیاز به حرکت از بالا به پایین و از پایین به بالا دارد. فرهنگ نوآوری تشخیص میدهد که ایدههای خوب میتوانند از هر جایی بیایند. این فرهنگهای تعاونی، نوآوری را بهعنوان یک ورزش تیمی میبینند و میدانند که از چشماندازهای متفاوت راهحلهای جدید بیرون میآید.
راهبرد مسیر
راههای بسیاری وجود دارند که شما میتوانید برای ساخت یک برنامه توانمند که نوآوری ایجاد میکند استفاده و در کارکنانتان ایدههای بالقوه ایجاد کنید. با تجهیز به دیدگاههایی که پژوهش در اختیار شما میگذارد میتوانید اقدامات خود را به سوی نقاطی که بزرگترین تاثیر را دارند هدفگذاری کنید. هدف نهایی این است که از نتایج پژوهش استفاده کنید تا مطمئن شوید که نیروی کار شما برای آینده از نظر انعطاف، انطباق، اشتیاق و پاسخگویی متناسب است. رهبران موفقی را یافتیم که پتانسیل نوآوری بنگاه خود را با الهام بخشیدن به سایرین در مورد آنچه امکانپذیر است، اطمینان یافتن از درک اهمیت نوآوری توسط همه افراد و با ایجاد آنچه ممکن است در ابتدای امر شبیه یک پارادوکس ناممکن به نظر بیاید یعنی ایجاد یک نظم و ترتیب در نوآوری را افزایش میدهند. این رهبران از نظر استراتژیک و سیستماتیک این ترتیب را از طریق یک ترکیب واحد از منابع، فرآیندها، ابزارها و ارزشهایی که به هر فردی اجازه همکاری میدهد میسازند گرچه تطبیق دادن را برای رقبا دشوار میسازد. از افراد در کلیه سطوح انتظار میرود از رهبر سازمان پیروی کنند، از طرز فکرهای نوآورانه استقبال کنند و به مهارتهای موردنیاز برای دستیابی به بالاترین سطح توانمندی نوآورانه دست یابند.
منافع متناسب بودن
بنگاههایی که برپایه سطح بالایی از تناسب نوآوری بنا شدهاند، از داشتن هر فرد در سازمان، یا هر آنچه ایده ایجاد میکند - میتواند یک مولد ایده، منتور، اسپانسر، تسریعکننده یا عضوی از تیم باشد- منفعت میبرند. این سازمانها از منافع بسیاری بهره خواهند برد:
• یک منبع بینهایت از ایدههایی با پتانسیل بالا
• سرعت و زیرکی در اجرا
• بهبود مستمر در عملکرد
• مشتریان وفادار
• تعهد و رضایت کارمندان
نوآوری یک ابزار قدرتمند برای تعهد کارمندان پیشنهاد میدهد. از شما دعوت میکند تا خلاقیتتان را به اشتراک بگذارید و ایدههایی را که مالکیت، رضایت و وفاداری میسازند در سازمان شرکت دهید. سازمان ایدههای ارزشمند را از کارمندانی که احساس ارزش میکنند بهدست میآورد.
سازمان شما تا چه حد متناسب است؟
اگر میخواهید بدانید که امتیاز سازمانتان چند است، چه مهارتهایی برای افزایش و رشد مورد نیاز است و اگر سوالاتی در مورد این مطالعه و چگونگی بهبود سرعت، انعطافپذیری و تاثیر تلاشهای نوآورانهتان دارید، حتما در تماس با شرکت مشاوره Enterprise Development Group۱ تعلل نکنید.
پینوشت:
1- یک شرکت مشاوره بینالمللی در زمینه نوآوری
ارسال نظر