ویژگیهای مدیریت یک تیم متنوع
نویسنده: Mark Lanfear مترجم: مینو ابوالفضلی منبع: Lab Manager مفهوم یک محیط کار متنوع در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی معنا یافت، اما این مفهوم تا حد زیادی در چارچوبهای فرهنگی و جامعهشناسی قرار گرفته بود. امروزه برنامههای تنوع شرکتی که تفاوتهای موجود را ارج مینهند وجود دارند که در بسیاری موارد به فرصتهای ویژه و دینامیکی برای اقلیتها، زنان و دیگر گروهها که از گذشته تاکنون در فرهنگ شرکتها کمتر به آنها توجه شده، تبدیل شدهاند. این برنامهها در جهت رسیدن به موفقیت و حقوق برابر کاری به این گروههای اقلیت کمک میکند و شکی وجود ندارد جنبههای متنوع و چندفرهنگی که آنها ایجاد میکنند، به نفع همه خواهد بود.
نویسنده: Mark Lanfear مترجم: مینو ابوالفضلی منبع: Lab Manager مفهوم یک محیط کار متنوع در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی معنا یافت، اما این مفهوم تا حد زیادی در چارچوبهای فرهنگی و جامعهشناسی قرار گرفته بود. امروزه برنامههای تنوع شرکتی که تفاوتهای موجود را ارج مینهند وجود دارند که در بسیاری موارد به فرصتهای ویژه و دینامیکی برای اقلیتها، زنان و دیگر گروهها که از گذشته تاکنون در فرهنگ شرکتها کمتر به آنها توجه شده، تبدیل شدهاند. این برنامهها در جهت رسیدن به موفقیت و حقوق برابر کاری به این گروههای اقلیت کمک میکند و شکی وجود ندارد جنبههای متنوع و چندفرهنگی که آنها ایجاد میکنند، به نفع همه خواهد بود. اکنون که دهه دوم قرن بیستویکم را میگذرانیم، تنوع در محیط کاری هنوز در راس مسائلی است که ذهن مدیران شرکتها را به خود مشغول کرده است، اما یکی از جنبههای نسبتا مهم این تنوع در محیط کاری که امروزه توجه زیادی را به خود جلب میکند، به کارمندان مسن برمیگردد (افرادی که بعد از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدهاند). از آنجا که تعداد زیادی از آنها در حال بازنشسته شدن هستند و جوانان جای آنها را میگیرند، پس نیروی کار امروز از نظر سنی بسیار متنوع است.
این تنوع، چالشهایی به همراه دارد. به این مثال توجه کنید: در یک آزمایشگاه تنی چند از مدیران در دهه ۵۰ زندگیشان سعی دارند در کنار جوانان پرشوری که در اوایل دهه ۲۰ زندگیشان قرار دارند، کار کنند. یا حتی یک خانم جوان را در اواخر دهه ۳۰ زندگیاش تصور کنید که هنوز احساس میکند کاملا جوان است و باید بر فردی که در محدوده سن والدین او است، مدیریت کند. سناریوهای اینچنینی بیشماری وجود دارند و همه آنها فرصتهایی برای مدیران ایجاد میکنند که احساس خوب یا بدی در مورد کار خود داشته باشند.
بهطور کلی، وقتی پای رویکردها و دیدگاهها نسبت به محل کار به میان میآید، شباهتها و تفاوتهای محسوسی بین نسلهای مختلف وجود دارد. مثلا یک کارمند قدیمی در مقایسه با یک کارمند نسل جدید، چگونه با مشکلات برخورد میکند؟ هر نسلی چه ارزشهای خاص و ویژهای ارائه میکند؟ با توجه به اینکه امروزه نسلهای مختلف در محیط کاری با هم مخلوط شدهاند، مدیران باید با همان جدیتی که به دیگر تنوعهای کاری در شرکتشان میپردازند، با این نوع تنوع مواجه شوند. در یک محیط کاری که از نظر سنی تنوع فراوانی وجود دارد، ارزشها و نظرات هم کاملا متفاوتند. به همین دلیل یک سبک مدیریتی واحد که برای همه کاربرد داشته باشد و همه کارمندان را به یک چشم ببینند، دیگر موثر نخواهد بود.
بدون شک در ابتدا تفاوتهای زیادی در کار کردن با نسلهای مختلف به چشم میخورد، ولی واقعا ما آنقدرها که به نظر میرسد هم با هم تفاوت نداریم و کارکردن در یک محیط کاری با تیمهای متنوع بهتر از هر چیز دیگری به ما آموزش میدهد. به عنوان مثال، بر اساس نتایج تحقیق اخیر «شاخص نیروی کار جهانی کلی» (KGWI) که سالانه موضوعات جاری در محیط کار افراد مختلف سراسر دنیا را بررسی میکند، نحوه نگرش همه ما به آینده شغلیمان بهطور چشمگیری تغییر یافته است. حتی کارمندان مسنتر شرکتها که مدت زمان بیشتری بهکار مشغول بودهاند، همانند کم سن و سالترها دریافتهاند که امروزه کارمندان تغییرپذیرتر و محیط کاری منعطفتر از گذشته شده است که این موضوع منجر به افزایش مشاغل پیمانکاری و این حس عمومی که همه ما باید مسوول پیشرفت مسیر کاری خود باشیم، میشود.
به بیان دیگر، انعطافپذیری در محیط کار، چیزی است که تمام کارمندان و نسلهای مختلف آن را درک میکنند، گرچه کارمندان مسنتر ممکن است در اکثر کارهای خود آن را تجربه نکرده باشند، اما از دیدگاه مدیریتی، یک شرکت با انعطافپذیری بالاتر میتواند حس رضایت بیشتری در میان کارمندان ایجاد کند.
در کل، کارمندان امروزی کار در محیطی را ترجیح میدهند که احساس کنند کارفرما به آنها ارزش میدهد و میخواهند در آن محیط مورد تشویق و ترغیب مدیران قرار گیرند و دارای سطحی از اختیار و قدرت باشند.
اما به هر حال طبق سناریوهای دیگر، کارمندان از نسلهای مختلف میتوانند همچنان زندگی کاری خود را به صورت کاملا متفاوت تجربه کنند. این موضوع گاهی باعث میشود مدیران به اقدامی متعادلکننده روی آورند تا ارتباط موثری با همه اعضای تیم داشته باشند. بهعنوان مثال، کارمندان میانسال، یعنی افرادی که اکنون بین ۳۵ تا ۴۵ سال دارند، به سختکوشی عادت دارند، اما کاملا به خود متکی هستند و میدانند اگر مهارتهای مورد نیاز شغل خود را داشته باشند، میتوانند به خوبی از عهده انجام کارها برآیند. آنها میدانند که مطلوب مدیران هستند، اما گروه مسنتر که در حال بازنشسته شدن هستند، ممکن است آمادگی مالی لازم برای مواجه شدن با خرج و مخارج زندگی پس از بازنشستگی را نداشته باشند و همچنین ممکن است در برابر هجوم نسلهای جدیدتر، اعتماد به نفس کافی نداشته باشند.
همه این عواطف و احساسات متفاوت در نسلها، بر نحوه کار آنها اثرگذار است و لزوم اتخاذ سبکهای مدیریتی مختلف را یادآوری میکند که میتواند با نیازهای همه افراد سازگاری داشته باشد. هر سازمانی باید دریابد که چگونه میتواند به بهترین شکل «تنوع» جدید محیط کاری را مدیریت کند.
با توجه به اینکه انتظار میرود تنوع سنی در محیط کار افزایش یابد، افرادی که میدانند چگونه افراد مختلف را در کنار هم جمع کنند، بدون شک به هماهنگی و بازدهی شغلی بیشتری میرسند.
ارسال نظر