نوآوری برای نیازهای ویژه بازار ایران
نوشته سیدکامران باقری* بخش نهم سالها است که برخی بازارهای ایران دستها را به نشانه تسلیم در برابر امواج کالاها و محصولات وارداتی بالا برده و چیرگی مطلق نامونشانهای خارجی در آن بازارها دیگر کسی را به شگفتی نمیاندازد. برای نمونه کافی است قدمی در بازار محصولات الکترونیک بزنیم تا دامنه گسترده این چیرگی را دریابیم. تنها جنس کمیاب و نایاب در این بازار، محصولاتی با نشان «ساخت ایران» است. این تسلیم دردآور بر یک پیشفرض نانوشته استوار است که: «خلاقیت و نوآوری درخور دیگران است و شأن ما همان مصرفکنندگی است.
نوشته سیدکامران باقری* بخش نهم سالها است که برخی بازارهای ایران دستها را به نشانه تسلیم در برابر امواج کالاها و محصولات وارداتی بالا برده و چیرگی مطلق نامونشانهای خارجی در آن بازارها دیگر کسی را به شگفتی نمیاندازد.
برای نمونه کافی است قدمی در بازار محصولات الکترونیک بزنیم تا دامنه گسترده این چیرگی را دریابیم. تنها جنس کمیاب و نایاب در این بازار، محصولاتی با نشان «ساخت ایران» است. این تسلیم دردآور بر یک پیشفرض نانوشته استوار است که: «خلاقیت و نوآوری درخور دیگران است و شأن ما همان مصرفکنندگی است.»
این پدیده یک ویژگی خود تشدید شونده هم دارد؛ بهگونهایکه در گذر زمان این تسلیم ابعادی فزاینده مییابد و چه بسا نسل بعدی چیزی به نام کالای ایرانی را در این بازارها به یاد نخواهد آورد؛ اما این نوشته به نکتهای فراتر از این واقعیت دردناک میپردازد: در این نایابی نوآوری تکلیف نیازهای ویژه بازار ایران چه میشود؟ اگر نیازهایی وجود دارند که ویژه ایران هستند و مبتکران اروپایی و آمریکایی یا چینی و کرهای به دنبال پاسخگویی نوآورانه به آنها نیستند، شاید فرصتهای نوآوری درخشانی برای شرکتهای ایرانی در پیوند با آنها وجود داشته باشند.
حقیقت این است که کاستیهای گذشته در حوزه نوآوری و توسعه فناوری، نوعی شکاف فناوری میان صنعت ایران و کشورهای پیشرو به وجود آورده است. از سوی دیگر سرعت پیشرفت فناوری هم زیاد شده و امواج محصولات و فناوریهای بهبود یافته وارداتی هردم از راه میرسند و با ضربات پیاپی خود مجالی برای عرض اندام اقدامات پراکنده داخلی نمیگذارند و هرگونه تلاش برای پرکردن این شکاف را دشوارتر میکنند. این جملات البته به معنای ناامیدی نیست. ما ایرانیان چارهای جز ورود به عرصه نوآوران جهانی نداریم. بیشک آینده تاریکی در انتظار کشورهایی است که تنها مصرفکننده و تهماندهخوار دیگران باقی بمانند؛ بنابراین باید نوآوری را از جایی شروع کرد که شانس کامیابی بیشتری داشته باشد. در آن صورت میتوان نوآوری را تمرین کرد و به آرامی دامنه آن را گسترش داد؛ اما آیا چنین فرصتهایی به راستی وجود دارند؟
پاسخ به پرسش بالا میتواند مثبت باشد. در بازار ایران نیازهایی وجود دارد که ویژه ایران و ایرانی است. چنین مینماید که این نیازها به سه دلیل تاکنون مورد توجه نوآوران خارجی قرار نگرفتهاند: (۱) آنها عمدتا از وجود این فرصتها بیخبرند؛ (۲) پاسخگویی به این نیازهای ویژه برای آنها اقتصادی نیست؛ و (۳) آنها دانش و توانمندی لازم را برای نوآوری در این زمینهها ندارند. با توجه به رکود نوآوری بومی در صنعت کشور، این حوزهها شاهد نوعی سکون کامل شدهاند. گویی چرخ زمانه در این حوزهها متوقف شده و همه چیز رنگ کهنگی به خود گرفته است. به بیان سادهتر، خارجیها به این نیازهای ویژه ایران نپرداختهاند و داخلیها هم به دنبال نوآوری نبودهاند. از قضا بهترین فرصتهای نوآوری در پرداختن به همین نیازها بیپاسخ مانده است. البته حضور نوآورانه و قدرتمند در این حوزهها حتی میتواند فرصت حضور در بازارهای خارجی را پیش روی شرکتهای ایرانی بگشاید. گستره تمدنی ایران زمین (شامل کشورهای فارسی زبان یا با آداب و فرهنگ مشابه) میتواند اولین بازار بالقوه صادراتی باشد؛ اما اجازه دهید با بیان نمونهای از این نیازها و پاسخگویی نوآورانه به
آنها، این فرصتهای طلایی نوآوری را بهتر بشناسیم.
در صنعت موسیقی غربی دستگاهی به نام تیونر وجود دارد که کمترین میزان نوسان را در سازها نشان میداد، اما جای خالی چنین محصولی در موسیقی ایرانی و حتی موسیقی شرقی به شدت احساس میشد. در واقع تیونرهای غربی نمیتوانستند فواصل کوچکتر از نیمپرده (ویژه موسیقی شرقی) را تشخیص دهند. بنابراین جای خالی تیونری که بتواند این نتها را شناسایی یا نرمافزاری که بتواند آنها را تولید کند در بازار ایران بسیار مشهود بود. در سال ۱۳۷۷ شرکت صوت آذین بهمنظور پاسخگویی به این نیاز ویژه بازار موسیقی سنتی ایرانی که تا آن زمان بیپاسخ مانده بود، شکل گرفت.
نخستین محصول نوآورانه این شرکت در سال ۱۳۷۸ روانه بازار شد. کشش بازار و استقبال چشمگیر اهالی موسیقی کشور از تیونر ربع پردهای (یعنی محصولی که بتواند ربع پردههای تولیدشده توسط سازهای موسیقی ایرانی را شناسایی کرده و نمایش دهد) باعث شد که نوآوریها تداوم یابد و ویژگیهای بهتری بر محصول اولیه افزوده شود. تاکنون چند نسل از این محصول با موفقیت وارد بازار ایران شده است. در گام بعدی این محصول در کشورهایی عرضه شد که جمعیت ایرانی قابل توجهی در آنها حضور دارند (همچون بازار آمریکا با چند صد هزار ایرانی). اما این جریان نوآوری در همین جا متوقف نشد. ازآنجاکه موسیقی ترکی مشابهتهایی با موسیقی ایرانی دارد، این دستگاه میتوانست با تغییراتی وارد بازار ترکیه شود. به تازگی این شرکت توانسته با طراحی و ساخت نمونه ویژهای از این محصول که متناسب با موسیقی ترکی باشد، وارد بازار بزرگ موسیقی در کشور ترکیه شود.
تجربه موفق این شرکت و تیونر ربع پردهای ساخت این شرکت، تنها یک نمونه از فرصتهای درخشان نوآوری برای نیازهای ویژه بازار ایران است. جالب اینجاست که تعداد این فرصتها کم نیست؛ اما لازم است شرکتها دیدگاه خود را تغییر دهند تا این فرصتها را بشناسند و برای پاسخگویی نوآورانه به آنها برنامهریزی کنند. فشار ویرانگر رقبای نوآور خارجی در این فضاها کمرنگتر است. بنابراین، تمرین نوآوری در این فضاها کمخطرتر همراه با شانس موفقیت بیشتر است. پرداختن به نیازهای ویژه بازار ایران میتواند باعث تقویت نوآوری بومی و زمینهساز گسترش نوآوری به فضاها و بازارهای دیگر باشد.
*مشاور مدیریت نوآوری و مالکیت فکری (kambagheri@yahoo.com)
ارسال نظر