اضافهکاری؛ عامل افزایش نابرابری جنسیتی در دستمزدها
نویسنده: Sarah Green مترجم: مریم رضایی منبع: HBR یانگجو چا، استادیار دانشگاه ایندیانا و کیم ویدن، استاد دانشگاه کورنل، در مقالهای تازه گزارش کردهاند که پاداش اضافهکاری در آمریکا در حال افزایش است و این افزایش، اختلاف دستمزدهای دریافتی بین زنان و مردان را به امری ابدی تبدیل میکند. آنها در مصاحبهای در مورد تحقیق خود توضیح میدهند: • آیا به طور طبیعی بیشتر کار کردن به معنای دریافت پول بیشتر نیست؟ آیا این روال از قدیم وجود نداشته است؟ چا: در ۱۵ سال نخستی که ما مطالعه میکردیم، از سال ۱۹۷۹ تا اواسطه دهه ۹۰ میلادی، آمارهای به دست آمده در مورد وضعیت نیروی کار نشان میدهد، ساعات کاری طولانی، حتی بعد از سازگار کردن دستمزدها با میزان تحصیلات و تجربه کارمندان، از نظر مالی به ضرر آنها بوده است.
نویسنده: Sarah Green مترجم: مریم رضایی منبع: HBR یانگجو چا، استادیار دانشگاه ایندیانا و کیم ویدن، استاد دانشگاه کورنل، در مقالهای تازه گزارش کردهاند که پاداش اضافهکاری در آمریکا در حال افزایش است و این افزایش، اختلاف دستمزدهای دریافتی بین زنان و مردان را به امری ابدی تبدیل میکند. آنها در مصاحبهای در مورد تحقیق خود توضیح میدهند:
• آیا به طور طبیعی بیشتر کار کردن به معنای دریافت پول بیشتر نیست؟ آیا این روال از قدیم وجود نداشته است؟
چا: در ۱۵ سال نخستی که ما مطالعه میکردیم، از سال ۱۹۷۹ تا اواسطه دهه ۹۰ میلادی، آمارهای به دست آمده در مورد وضعیت نیروی کار نشان میدهد، ساعات کاری طولانی، حتی بعد از سازگار کردن دستمزدها با میزان تحصیلات و تجربه کارمندان، از نظر مالی به ضرر آنها بوده است. کارمندانی که در هفته ۵۰ ساعت یا بیشتر کار میکردند، در مقایسه با کارمندانی که استاندارد ۴۰ ساعت کار در هفته را رعایت میکردند، دریافتی کمتری به ازای هر ساعت داشتند. اگر کارمندان حقوقبگیر را که برای اضافهکاری پاداش مستقیمی دریافت نمیکنند، در نظر بگیرید، معنی این موضوع مشخص میشود: اگر حقوقی همسطح همکارتان دریافت میکنید، اما ساعات کاری شما بیشتر است، دریافتی شما به ازای هر ساعت کمتر میشود. اگر اضافهکاری شما را در آستانه ارتقای شغلی قرار دهد یا مزایای غیرمالی از شغلتان به دست آورید، بهطور غیرمستقیم پاداش گرفتهاید؛ اما در بیشتر سالهای دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی، اضافهکاری لزوما به معنی دریافت پاداش مستقیم به ازای هر ساعت کار نبود.
ویدن: به هر حال، یکی از یافتههای کلیدی ما این است که روند دریافتی کم به ازای کار زیاد، به مرور زمان از بین رفته است. در اواسط دهه ۹۰ میلادی، افرادی که اضافهکاری داشتند، در مقایسه با کارمندان تمام وقت با سطح تحصیلات، تجربه و دیگر ویژگیهای مشابه، دستمزد بیشتری دریافت میکردند. در اواخر دهه گذشته، کارمندانی که اضافهکاری داشتند در مقایسه با همتایان تمام وقت خود، در هر ساعت، ۶ درصد بیشتر دریافتی داشتند.
• این درست است، اما نباید اینگونه باشد که وقتی ساعات بیشتری کار میکنید، باید پاداش بیشتری بگیرید؟
چا: به یاد داشته باشید که ما در مورد پرداخت ساعتی صحبت میکنیم، نه کل پرداختها. ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که فردی که اضافهکاری دارد، در هر ساعت بیشتر از یک کارمند تحصیلکرده و تماموقت دریافتی دارد.
آیا این کار عادلانه است؟ این سوال بیشتر فلسفی است و بستگی به این دارد که آیا این کارمندان در مقایسه با همتایان تماموقت خود به صورت ساعتی بهرهوری بیشتری دارند یا اینکه آیا کارفرمایان از ساعات کاری طولانی به عنوان معیاری برای رتبهبندی کارمندان یا طرح فرضیاتی برای میزان نقش او در نتایج نهایی کارها استفاده میکنند، یا نه. در اقتصاد دانش-محور امروز، بهخصوص در شرایطی که کارها به شکل تیمی سازماندهی میشود، تشخیص بهرهوری افراد بهطور مستقیم کار بسیار سختی است. در نبود معیارهای سنجش مستقیم بهرهوری و مشارکت کارمندان، کارفرمایان میتوانند از تعداد ساعات کاری به عنوان یک سیگنال استفاده کنند.
• چه میشود اگر ویژگی افراد پرکار، در مقایسه با کارمندان معمولی تمام وقت تغییر کند؛ یعنی تحصیلات یا بهرهوری آنها بیشتر شود؟ آیا این تغییر میتواند توضیح دهد چرا آنها دریافتی ساعتی بیشتری دارند؟
چا: تغییر ویژگیهای افرادی که امروز اضافهکاری دارند، در برابر افراد در ۳۰ سال پیش، میتواند بخشی از داستان باشد، اما کل آن نیست. اول اینکه کلیه مدلهای ما با تحصیلات و تجربه نیروی کار سازگار است و برخی از آنها نیز با خود شغل همخوانی دارند. نمیتوان گفت افزایش دستمزد کارمندانی که زیاد کار میکنند صرفا به دلیل این است که آنها نسبت به همتایان خود در گذشته، تحصیلات یا مهارتهای شغلی بالاتری دارند.
دوم اینکه دادههای ما نشان میدهد افزایش دستمزد کارمندان پرکار در مشاغلی که اضافهکاری در آنها متداول است، بیشتر بوده است. این الگو مطابق با استدلالی است که در برخی مشاغل، انتظار میرود کارمندان ساعات بیشتری کار کنند و افرادی که نتوانند این انتظار را برآورده کنند با کاهش دستمزد ساعتی مواجه میشوند.
• در مورد کدام مشاغل صحبت میکنید؟
ویدن: افرادی که ساعات کاری طولانی دارند، این روزها بیشتر بر مشاغلی که اصطلاحا به آنها «مشاغل خود-محور» گفته میشود، متمرکزند. این اصطلاح را لویس کوزر جامعهشناس برای مشاغلی که نیازمند توجه و تمرکز ویژه، وفاداری و تعهدات زمانی هستند، بهکار برده است. پزشکان، وکلا، مهندسان و حتی دانشگاهیان در زمره افرادی هستند که مشاغل خود-محور دارند. دادههای ما نشان میدهد افزایش اضافهکاری طی دهههای ۸۰ و ۹۰ و نیز افزایش دستمزد ساعتی برای ساعات کاری طولانی، در این نوع مشاغل پررنگتر بوده است.
چا: البته مدیران هم در این دسته قرار میگیرند. آنها هم از نظر کار کردن در ساعات طولانی و نشان دادن شایستگی حرفهای و وفاداری به شرکتی که در آن فعالیت میکنند، تحتفشار هستند. به طور کلی، بیشترین افزایش اضافهکاری در دهههای ۸۰ و ۹۰ در مشاغل حرفهای و مدیریتی رخ داده است. فرهنگ این نوع مشاغل به گونهای است که در آنها هم کارفرما و هم کارمند باید بدانند که «نیروی کار ایدهآل» کسی است که همواره کار میکند، به طوری که گویی زندگی خانوادگی ندارد.
• این میتواند حرکت خوبی به سوی یافته اصلی تحقیق شما باشد: اینکه پاداش اضافهکاری بخشی از دلیلی است که باعث میشود زنان همچنان درآمد کمتری نسبت به مردان داشته باشند. در مورد این رابطه توضیح میدهید؟
چا: با اینکه در دهههای ۸۰ و ۹۰ درصد کارمندانی که ۵۰ ساعت یا بیشتر در هفته کار میکردند افزایش یافته بود، اما همچنان اختلاف جنسیتی در اضافهکاری - یعنی اختلاف بین درصد مردان و زنانی که اضافهکاری داشتند - تقریبا ثابت بود.
مردان همچنان نسبت به زنان اضافهکاری بیشتری داشتند و بنابراین افزایش دستمزد هم به طور نامتناسبی به مردان تعلق میگرفت و این شرایط اختلاف میانگین دستمزد بین زنان و مردان را بیشتر کرده بود. تحلیل ما نشان میدهد اگر دستمزد ساعتی برای اضافهکاری در آن زمان یکسان بود، اختلاف کلی جنسیتی در دستمزدها حدود ۱۰ درصد بیشتر از آنچه وجود داشت، کاهش مییافت.
ویدن: اثر این اضافهکاری در مفهوم حسابداری، بسیار قابل توجه بود. در حقیقت، این اثر آنقدر قوی بود که اثر متقابل افزایش سطح تحصیلات زنان را جبران کند. نتیجه نهایی این بود که اختلاف جنسیتی دستمزدها، اگر اختلاف جنسیتی در تحصیلات یا تجربه کاری به تنهایی اثرگذار بود، آنقدر که انتظار میرفت کاهش نیافت.
چا: بخش جالب دیگری از داستان این است که زنان حرفهای که در سطح مدیریتی فعالیت میکنند، کمتر از همتایان مرد خود میتوانند از پاداش اضافهکاری بهره ببرند.
من در یکی از تحقیقات قبلی خودم نشان دادم که زنانی که نیروی کار حرفهای و مدیر هستند، احتمال اینکه همسرانشان هم اضافهکار بمانند بیشتر است. ساعات کاری بیشتر این زوجها باعث میشود آنها مشارکت کمتری در امور خانه و نگهداری از فرزندان داشته باشند. اما اگرچه ممکن است اینگونه زوجها توانایی مالی بیشتری برای استخدام افرادی که کارهای خانه را انجام دهند داشته باشند، اما هنوز هم فرهنگ نقش مهم مادران در امور خانه به شدت وجود دارد. در این شرایط، زنان حرفهای و مدیر، تحتفشار زیادی قرار میگیرند، چون مسلما نمیتوانند هم نیروی کار ایدهآل با ساعات کاری طولانی و هم مادر ایدهآلی باشند.
• اگر دستمزد اضافهکاری در طول زمان زیادتر شده، چرا در دهه گذشته تعداد کسانی که بیش از ۵۰ ساعت در هفته کار میکنند، کاهش یافته است؟
چا: پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد. شاید این امر اثر افزایش بیکاری و سپس روند احیای آن بعد از رکودهای اقتصادی اخیر باشد.
البته دادههای بررسیهای دیگر نشان میدهد بسیاری از کارمندانی که در بازارهای کمدرآمد کار میکنند، ترجیح میدهند ساعات کاری طولانیتری داشته باشند، اما نمیتوانند چنین مشاغلی را پیدا کنند. شاید این اتفاق به این معنی است که رویکردها نسبت به ساعات کاری، به خصوص در میان جوانان در حال تغییر است و افراد بیشتر به دنبال این هستند که بین کار و زندگی خانوادگی تعادل برقرار کنند. به هر حال، این الگو مطمئنا باید مورد بررسی قرار گیرد.
ویدن: بخشی از رشدی که در نابرابری درآمد به وجود آمده ناشی از ۳ روندی است که به شدت به هم پیوستهاند: کاهش تولید، رشد بخش خدمات و از بین رفتن قدرت اتحادیهها. در نتیجه، در مشاغل یدی و خدماتی، فرصتهای کمتری برای اضافهکاری کارمندان وجود دارد. در عوض، کارمندانی که دستمزدهای کم میگیرند، مجبورند چند شغل کمدرآمد پاره وقت یا تمام وقت داشته باشند و ساعات بیشتری کار کنند تا همان دستمزد استاندارد را به دست آورند.
این احتمال هم وجود دارد که اضافهکاری در رشد نابرابری درآمدی بین توزیع درآمد بالا و متوسط نقش داشته باشد. با افزایش دستمزد اضافهکاری، به خصوص در مشاغل حرفهای و مدیریتی، کارمندانی که میتوانند ساعات طولانی کار کنند، از همتایان خود که مشاغل تمام وقت داشتند، پیش میافتند. در دنیایی که حقیقتها نقض میشوند و مردان و زنان فرصتهای برابری برای ساعات طولانی کار دارند، این پیش افتادن، نابرابری دستمزد را افزایش میدهد، بدون اینکه بر میانگین اختلاف جنسیتی دستمزدها اثری داشته باشد.
ارسال نظر