سید محمد اعظمی نژاد* منبع: Mindtools پژوهش‌ها نشان می‌دهد تنها ۴۹ درصد از کارکنان یک سازمان به مدیریت ارشد اعتماد دارند و تنها ۲۸ درصد بر این باورند که مدیران اجرایی منبع معتبر اطلاعاتی هستند. به راستی اعتماد دنیای اطراف ما را می‌سازد و در حال حاضر ما در حال تجربه دوران بحران اعتماد هستیم. در خصوص این بحران؛ سه پرسش اساسی مطرح می‌شود: اول، آیا هزینه قابل اندازه‌گیری برای کاهش سطح اعتماد وجود دارد؟ دوم، آیا منافع ملموسی برای اعتماد بالا وجود دارد؟ سوم، چگونه بهترین رهبران در داخل سازمان خود اعتمادسازی می‌کنند؟ اغلب مدیران پیامدهای سازمانی- اجتماعی ناشی از پایین بودن اعتماد را درک نمی‌کنند؛ چرا که از چگونگی اندازه‌گیری هزینه‌های این عامل آگاهی ندارند. برای بسیاری از افراد «اعتماد» موضوعی غیرقابل سنجش و نامشهود است و به همین دلیل روش‌های بهبود آن را نیز نمی‌دانند. اما واقعیت این است که هزینه‌های واقعی اعتماد پایین در سازمان بسیار واقعی و قابل اندازه‌گیری هستند. تنها در کشور آمریکا، مشخص شده است حدود ۱/۱ تریلیون دلار که بیش از ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی آن کشور است، هزینه عدم اعتماد در آن کشور است. به تجربه می‌توان تخمین زد هزینه‌های پنهان ناشی از اعتماد پایین، دو تا سه برابر میزان واقعی آن است. در مقابل سازمان‌هایی که سطح اعتماد بالایی در خود دارند، با موفقیت در ارتباطات، تعاملات و تصمیم‌گیری‌های خود با سرعتی باورنکردنی حرکت می‌کنند. می‌توان ادعا کرد توانایی برای ایجاد، رشد، گسترش و بازیابی اعتماد میان ذی‌نفعان از صلاحیت‌های بحرانی مورد نیاز امروز رهبران است. اعتماد شایستگی است که می‌تواند با یادگیری، به کارگیری و درک عمیق از آن به دست آید. شما نمی‌توانید بدون اعتماد رهبر تاثیرگذاری باشید. وارن بنیس می‌گوید: «رهبری بدون اعتماد، یک تناقض گویی است» معرفی ابزار اولین کار هر رهبر الهام بخشی تمرکز بر مفهوم اعتماد است. اعتماد بر دو بعد بنا می‌شود؛ منش و شایستگی. منش شامل مواردی چون صداقت، انگیزه و نحوه تعامل با افراد است. شایستگی نیز شامل توانایی‌ها، مهارت‌ها، نتایج و سوابق قبلی است که در کارنامه خود دارید. هر دو بعد کاملا حیاتی هستند. با تمرکز روزافزون جامعه بر اخلاق، بعد منش و شخصیت بیشتر جلب توجه می‌کند، البته در بحث اعتمادسازی موضوع شایستگی به همان اندازه ضرورت و اهمیت دارد. برای مثال ممکن است شما با فردی مواجه شوید که از صداقت وی اطمینان دارید، اما وقتی می‌فهمید فردی است که صلاحیت‌های لازم برای کسب نتیجه‌های مورد نظر را ندارد، به وی اعتماد کمتری می‌کنید. عکس این مطلب نیز صادق است، ممکن است فردی استعداد، شایستگی و سوابق درخشانی داشته باشد، اما اگر فرد صادقی نباشد، اعتماد به وی سخت خواهد بود. بهترین رهبران چارچوب اعتماد را با واژگان اقتصادی در سازمان خود آغاز می‌کنند. وقتی در یک سازمان اعتماد وجود نداشته باشد، می‌توان در آن پیامدهای بزرگ اقتصادی را پیش بینی کرد. با کاهش اعتماد ملاحظه می‌شود فرآیندهای تصمیم‌گیری طولانی‌تر می‌شود و هزینه‌ها بالاتر می‌رود و در نتیجه باید در انتظار سود سهام منفی یا غیرقابل قبول برای شرکت بود. بنابراین رهبران شایسته با ایجاد فضای اعتماد سعی در بهبود وضعیت اقتصادی سازمان دارند. بهترین رهبران پس از آن بر اعتمادسازی در سازمان، به عنوان یک هدف صریح و شفاف تمرکز می‌کنند. بنابراین برای این هدف نیز برنامه‌ریزی، اندازه‌گیری و بهبود در نظر گرفته می‌شود. باید تاکید کرد که اعتماد موضوعی کاملا مرتبط با مدیریت و رهبری سازمان است. تحول واقعی با ایجاد اعتبار در سطح فردی آغاز می‌شود. پایه‌ریزی اعتماد در اعتبار فردی شما وجود دارد و این برای هر رهبر می‌تواند متفاوت باشد. اعتبار هر فرد بازتاب مستقیمی از نحوه تعاملات یا مذاکرات او است. زمانی که میزان اعتبار یک رهبر بالاتر می‌رود، می‌تواند به سرعت فضای ایجاد اعتماد را توسعه دهد. رفتارهایی برای اعتمادسازی رهبران سازمانی که از سطح اعتماد بالا و قابل قبولی در سطح دنیا برخوردار هستند، رفتارهای مشترکی برای ایجاد اعتماد دارند. از این ابزارهای رفتاری برای ایجاد اعتماد می‌توانید استفاده کنید: ۱) مستقیم و صریح صحبت کنید. ۲) با دیگران با احترام رفتار کنید. ۳) شفافیت ایجاد کنید. ۴) به اشتباهات خود اعتراف کنید. ۵) از خود وفاداری نشان دهید. ۶) نتیجه‌گرا باشید. ۷) همیشه به بهبود فکر کنید. ۸) واقعیت‌ها را بپذیرید. ۹) انتظارات خود را به روشنی بیان کنید. ۱۰) برای پاسخگویی تمرین کنید. ۱۱) ابتدا گوش کنید. ۱۲) به تعهدات خود پایبند باشید. ۱۳) اعتماد را گسترش دهید. با توجه به نقش و مسوولیتی که در سازمان خود به عهده دارید، ممکن است شما بیشترین یا کمترین تاثیر را بر افراد داشته باشید. با این وجود همواره می‌توانید در نقطه شروع بیشترین اثرگذاری و نفوذ فوق‌العاده‌ای از خود به نمایش بگذارید: اعتماد به نفس داشته باشید؛ توانایی خود را برای هدف‌گذاری و رسیدن به آنها؛ برای حفظ تعهدات و ماندن بر سرحرفی که می‌گویید و ایجاد ارتباطات اعتمادساز بالا ببرید. ایجاد و گسترش اعتماد یکی از وظایف رهبران است، اما فراموش نکنید به جای ایجاد یک اعتماد کور بدون وجود انتظارات و پاسخگویی، نیاز است اعتمادی هوشمند همراه با انتظارات روشن و پاسخگویی نظام یافته ایجاد کنید. بهترین رهبران همواره گرایش به تصمیماتی براساس اعتماد دارند. بهترین رهبران تاثیر اعتماد در ۳۶۵ روز سال را می‌دانند. اعتماد زیربنا و تاثیرگذار در کیفیت ارتباطات، تعاملات، کارهای پروژه‌ای، سرمایه‌گذاری‌های کسب و کار و هر تلاشی است که مشغول به آن هستند. اعتماد کیفیت لحظات زندگی ما را تعیین می‌کند و می‌تواند بر آینده و زندگی حرفه‌ای ما تاثیر بگذارد. *عضو هیات رییسه کمیته تخصصی توسعه- انجمن مدیریت منابع انسانی ایران (hrjournalist.blogfa.com)