مترجم: هاشم اطیابی

بخش سوم

آیا جنرال موتورز با واگذاری اولین سهام خود به مردم، شهرت پیشین خود را باز می‌یابد؟

Knowledge@Wharton: آیا تصور می‌کنید جنرال موتورز، خودروهای جدیدی را در دستور کار خود داشته باشد که بتواند در سال‌های آتی، مشتریان را شگفت‌زده کند؟ دوم آن که آیا این شرکت در حال حاضر خودرو‌هایی - مثل ولت (Volt) یا کروز (Cruze) _ را در اختیار دارد که احتمالا بتواند نظر افراد را نسبت به این شرکت، تغییر داده تا دوباره خودرو‌های ساخت جنرال موتورز را مورد توجه قرار دهند؟

مک‌دافی: از این جهت تعدادی از مدل‌های جنرال موتورز دارای آینده بسیار درخشانی بوده و تقریبا تمامی رده‌ها یا فضاهای مختلف را شامل می‌شوند. از بدو ساخت محصولات زیر مجموعه بیوک، همچون لاکروسی که مورد توجه هستند، تغییرات جزئی اتفاق افتاده است. این محصولات، مشتریان وفاداری داشتند و محتاطانه‌‌تر با آنها برخورد می‌شد. چیز واقعا‌ تازه‌ای در خط تولید بیوک وجود نداشت. البته بیوک در یکی از کنایه‌های بین‌المللی جالب درباره برند‌ها، مدت‌ها پرفروش‌ترین برند جنرال موتورز به حساب می‌آمد. آنها خودرو‌هایی با طرح ضربدری هستند و در حوزه‌ای قرار داشتند که شرکت‌های آمریکایی آهنگ حرکت خود را برای حرکت به سوی آنها کند می‌کردند و آن ماشین‌های شاسی‌بلند بود. اکینوکس که سر و صدای زیادی به راه انداخته، فروش بسیار خوبی دارد. شما از ولت و کروز نام بردید. کروز [که خودرویی جمع و جور و دارای دو صندلی عقب و جلو می‌باشد] با محصولات تویوتا و هوندا به سختی رقابت می‌کند و بررسی‌های بسیار خوبی روی آن انجام می‌پذیرد. و البته ولت، وسیله نقلیه جدید الکتریکی است که از اندک طراحی منحصر به فرد برخوردار است و همه چشم انتظار دیدن آن هستند. بازار شایعه در مورد این محصول یقینا، داغ، قیمت آن بالا و میزان تقاضا نا‌مشخص است. اما این خودرو به جنرال موتورز کمک می‌کند تا به عنوان شرکت سازنده محصولاتی مطرح شود که همگام با آخرین پیشرفت‌های فناوری به پیش می‌روند.

فکر کنم لازم است به این کار ادامه بدهند. این مساله تاحدی به موضوع کیفیت (محصول) شباهت دارد: رد کوچکی از محصولات جدید و هیجان انگیز [شرکتی را به مسیر تازه‌ای سوق می‌دهد]. اما باید در نظر داشت که با ارائه محصولات جدید می‌توان به این نیروی حرکتی تداوم بخشید.

Knowledge@Wharton: در مورد مساله مالکیت جنرال موتورز باید گفت که شریک سرمایه‌گذاری مشترک اصلی این شرکت در شانگهای با عنوان سائیک موتورز (SAIC Motors)، حدود ۱ درصد از سهام جنرال‌موتورز را خریده است. معانی ضمنی این مساله چیست؟ این مساله چه مطالبی را درباره رابطه آنها بازگو می‌کند؟

مک‌دافی:‌ خوب این مساله بیانگر آن است که آنها رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند. این رابطه‌ای است که طی سال‌های متمادی وجود داشته و احتمالا طی این مدت از انتقال دانش اولیه و تخصص فناوری به شریک چینی در قبال دستیابی به بازار نیز فراتر رفته است. شرکت چینی اقدام به تولید تعدادی از خودرو‌های خود کرده و این مساله به شماری از حوزه‌های دیگر نیز تسری یافته است. این موضوع را در عبارات بزرگ‌تر نمادین همچون «شرکت چینی در حال خرید کمپانی آمریکایی دارای نشان اختصاصی است» مشاهده نمی‌کنم. این مساله واقعا بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی است که به طور معمول مشاهده می‌کنیم. تصور می‌کنم می‌توان گفت که این نوعی رأی اطمینان بوده و همچنین نشانه همکاری است که برای مدتی داشته‌اند و هنوز هم ادامه دارد.

Knowledge@Wharton: البته واگذاری سهام اولیه شرکت جنرال موتورز، شایعه‌های زیادی را درباره این شرکت به وجود آورده است، اما واقعا چه چیزی ‌تغییر کرده است؟ قطع نظر از مالکیت دولتی که بخشی از آن را تشکیل می‌دهد، جنرال موتورز جدید با جنرال موتورز قدیمی چه فرقی دارد؟ منظورم به لحاظ شرایط داخلی این شرکت است مثل مدیریت و شاید ساختار مدیریتی و نوع مدیریت. آیا پس از تبدیل شرکت قدیمی به شرکت جدید، چیزهای مهمی تغییر کرده است؟

مک‌دافی: در نتیجه این ورشکستگی، چیزهای زیادی تغییر کرده است. جنرال موتورز، برند‌هایی همچون پونتیاک، هامر و سترن را کنار‌گذاشته است. آنها کارخانه‌های زیادی را بستند. در حال حاضر جنرال موتورز قدیم در قالب شرکت جداگانه‌ای به فعالیت می‌پردازد و به تدریج، کل اموال موجود در آن به هر طریق ممکن به فروش می‌رسند. پس آنها با یک حرکت نزولی مقداری از دارایی‌های خود که دارای کمترین میزان بهره‌وری بوده یا چندان مفید نبودند را از ترازنامه خود خارج کردند. البته مدیر نیز چندین بار عوض شد. پس از پایان ورشکستگی، یک بار مدیر عامل عوض شد. خب در ابتدا فریتز هندرسون مدیر عامل موقت بود و زمان زیادی در این سمت باقی ماند و اندکی بعد رییس اد ویتاکری، بازنشست شد و الان هم دان‌کرسون در این سمت مشغول به کار است. تعدادی از اعضای هیات مدیره جدید نیز عوض شدند و با انتصاب اعضای جدید هیات مدیره، صاحبان جدید که در میان آنها شاغلین سازمان‌های دولتی و اتحادیه‌ها بودند، اداره و کنترل آن را به دست گرفتند. فکر کنم به تمامی تغییرات جدید اشاره کرده‌ باشم. تمامی این موارد سرپوشی بر این واقعیت است که جنرال موتورز توانسته است به مرور زمان و در حوزه‌هایی همچون ساخت، طراحی محصول و مدیریت تامین‌کنندگان به پیشرفت‌هایی دست پیدا کند. هدف از اقدامات یاد شده، ادامه حرکت به سوی رشد و پیشرفت بود. از این رو این آمیزه‌ای از مزایایی که پیش از این وجود داشته و تا اندازه‌ای به واسطه بحران مالی و صنعتی و ورشکستگی، کنار گذاشته شده بودند، سبب ایجاد نوعی سازماندهی مجدد شد که غالبا در تدابیر محرمانه و مبتنی بر برابری مشاهده می‌شوند و پس از آن بود که تغییرات مدیریتی زیادی به عمل آمد تا شرکت را به مسیر جدیدی هدایت کنند.

منبع: Knowledge@Wharton