از رویا تا واقعیت
امپراتورکارآفرینی (۷)
مترجم: غلامرضا کیامهر
قانون طلایی ۲:
برخی از کارآفرینان ناموفق برای دستیابی به آرزوهایی که خود به تنهایی توان رسیدن به آنها را ندارند، دیگران را وسیله قرار میدهند.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
قانون طلایی ۲:
برخی از کارآفرینان ناموفق برای دستیابی به آرزوهایی که خود به تنهایی توان رسیدن به آنها را ندارند، دیگران را وسیله قرار میدهند. این افراد میتوانند از کارکنان شرکت متعلق به کارآفرین ناموفق باشند که بدون برخورداری از ابزارهای توانمندسازی و صرفا در مقام انجام وظیفه در شرکت به کار مشغولند و از بیم عواقب ارتکاب اشتباه از دست زدن به هر حرکت خلاق و ابتکاری خودداری میورزند. چنین کارفرما و چنان کارکنانی پیوسته گناه شکستها را به گردن یکدیگر میاندازند و برای اشتباهات خود دلیل و بهانه میتراشند. این وضعیتی فاجعهآمیز برای هر کارفرما و هر شرکتی است.
اما کارفرمایانی که الگوهای عملی موفقیت را به کارکنان خود ارائه میدهند از موفقترین کارآفرینان هستند. آنها روش انجام هر کاری را به طور دقیق همراه با دلایل و توجیهات منطقی به کارکنان خود نشان میدهند. استفاده از این روش کارکنان را به همراهی صمیمانه با کارفرما و انجام هرچه شایستهتر وظایف محوله تشویق و ترغیب میکند. کارآفرینان موفق این واقعیت را دریافتهاند که در زمانه ما داشتن استراتژی خشک و سختگیرانه و عاری از چالشهای انگیزشی در شرکتها راه به جایی نمیبرد.
برخی از دیگر دستاندرکاران کسبوکار میگویند اگر شما میخواهید کاری به درستی انجام شود، خودتان باید آن را انجام دهید. آنها بر این باورند که در انجام هیچ کاری نباید متکی به دیگران بود، زیرا هیچ کس به اندازه صاحبان اصلی کار، دلسوزی و دقت لازم را برای انجام کار به خرج نمیدهد.
بله این درست است که هر کاری باید به وجه احسن انجام شود، اما خوب انجام شدن کار به معنای آن نیست که الزاما خود شما راسا آن را انجام دهید، بلکه میتوانید با تقویت مهارتهای فردی دیگران که هر یک کارآفرین موفق است، امکان خوب انجام شدن کار را فراهم سازید.
کمالطلبی خصلت ارزشمندی برای یک کارآفرین است؛ اما شما میتوانید با بهرهگیری خردمندانه از قدرت تاثیرگذاری خود و استفاده از حداکثر توانمندیهای دیگران به کمال مطلوب دست یابید.
کارآفرینان برجسته و موفق به خوبی درک میکنند که چگونه میتوانند افراد قابل اعتماد پیرامون خود را به مشارکت در انجام هر چه بهتر کارها ترغیب و تشویق کنند و از فواید آن بهرهمند شوند. دلایل چندی را میتوان برای درست بودن این نظریه برشمرد:
- تربیت افراد و توانمندسازی آنها برای انجام کارها، به کارآفرینان امکان میدهد تا با صرفهجویی در وقت خود به انجام کارهای بزرگتر، توسعه حوزه کسب و کار، برقراری روابط بهتر با مخاطبان هدف، کسب موفقیت بیشتر و دستیابی به اهداف مورد نظر بپردازند.
- با مشارکت دادن دیگران در آرمانها و چشماندازهای خود میتوانید شور و شوق آنها را در تلاش برای محقق ساختن آن چشماندازها برانگیزید و حق مشارکت آنها را در رسیدن به اهداف مورد نظر تقویت کنید. به یاد داشته باشید که داشتن رفتار شفاف و بیشائبه با کسانی که در خدمت شما هستند، رمز اصلی برای موفقیت در کسب و کار است. زیرا بدون در پیش گرفتن چنین طرز رفتاری چگونه میتوانید از افراد تیم همکار خود انتظار داشته باشید که دقیقا همسو و همجهت با شما برای رسیدن به هدف حرکت کنند.
یک دست صدا ندارد
کسب موفقیت در کسب و کار مستلزم داشتن یاران و همکارانی است که با دل و جان با شما همراه باشند. بیل گیتس اذعان میکند که آنچه دارد از رهگذر جلب یاری و مشارکت همکارانش به دست آورده است، برخلاف آنچه که رسانهها سعی در قبولاندن آن به ما دارند، کمتر کارآفرین موفقی را میتوان سراغ گرفت که با دست تنها و بدون برخورداری از همراهی دیگران به کسب موفقیت نایل آمده باشد. بله، ممکن است جرقه اولیه یک موفقیت پشت میز آشپزخانه در ذهن ما زده شده باشد. اما تا زمانی که نتوانیم حمایت و مشارکت قوی و همهجانبه مجموعهای از افراد را به سوی هدف خود جلب کنیم، احتمال زیادی برای رسیدن ما به اوج قله موفقیت وجود نخواهد داشت. واقعیت انکارناپذیر این است که سهیم کردن دیگران در آرمان و چشماندازی که برای خود ترسیم کردهاید و نیز بهرهگیری از نقطهنظرات مشورتی آنان نقش تعیینکنندهای در دستیابی شما به موفقیت واقعی برای هر بازه زمانی خواهد داشت.
هنر ایجاد شبکههای ارتباطی
بسیاری از صاحبان کسب و کار به دلیل نداشتن توانایی و هنر جمع کردن دیگران به دور خود مجبورند هر روز ساعتهای زیادی از وقت خود را صرف سر و سامان دادن به کسب و کار خود کنند. این یک اشتباه بزرگ است، زیرا آنها در نهایت هیچ فرصتی برای متمرکز کردن افکار خود روی مسائل مورد نظر پیدا نخواهند کرد.
از همه بدتر آنکه خطر تکرار اشتباهات روزهای گذشته روی موضوعات مشابه برای چنین افرادی وجود دارد. پس کار عاقلانه برای صاحبان کسب و کار این است که به جای تکروی، تجربههای خود را با همکاران خود در میان گذارند و از گوهر خرد جمعی برای پیشبرد کارها و رسیدن به موفقیت استفاده کنند. اتخاذ این روش، فرصتهای زیادی را برای یاد گرفتن چیزهای جدید برای کارآفرینان و صاحبان کسب و کار فراهم میسازد، زیرا با ایجاد شبکهای از همکاران همراه، شما به منابعی دسترسی پیدا میکنید که تا پیش از آن به ذهن شما خطور نمیکرده است. شبکهسازی برای انجام کارها، جلب مشارکت دیگران و تجربهاندوزی مستمر، موثرترین ابزار برای تضمین موفقیت شماست.
شما با بیرون آمدن از تار تنهایی و انزوا که به دور خود و کسبوکار خود تنیدهاید و با ایجاد شبکههای ارتباطی فرصت زیادی برای بهرهگیری از قدرت تاثیرگذاری خود به منظور کسب اطلاعات از اوضاع و احوال بازار، برقراری ارتباطهای کاری با تامینکنندگان مصالح و مواد اولیه و ایجاد حوزههای جدید کسبو کار، به دست خواهید آورد. چنانچه شما از عامل درگیر کردن دیگران در کارها و برون سپاری به خوبی استفاده کنید، موفق به شبکهسازیهای بسیار بیشتری خواهید شد.
ارسال نظر