نکات مدیریتی
در شراکت، بزرگتر همیشه بهتر نیست
نویسنده: نوئل فدریکو
مانند بسیاری از شرکتهای کارآفرین دیگر، Dreamstime کارش را به آهستگی شروع کرد، اما با ایدهای که با گذشت زمان به نوبه خود رشد کرد و حالا یکی از برجستهترین آژانسهای عکاسی آرشیوی در جهان است.
مترجم: ستاره بابایی
نویسنده: نوئل فدریکو
مانند بسیاری از شرکتهای کارآفرین دیگر، Dreamstime کارش را به آهستگی شروع کرد، اما با ایدهای که با گذشت زمان به نوبه خود رشد کرد و حالا یکی از برجستهترین آژانسهای عکاسی آرشیوی در جهان است. نوئل فدریکو مدیر بازرگانی و مسوول امور مالی این شرکت با بیش از ۲۳ سال سابقه کار در زمینههای مدیریت بازرگانی، مالی و توسعه از تجربههای خود میگوید:
در طول فرآیند توسعه، ما هرگز بیش از آنچه دراختیار داشتیم هزینه نکردیم، بنابراین در خصوص خدمات بیرونی اغلب با شرکتهای کوچک کار میکردیم چون ارزان تر از شرکتهای بزرگ و شناخته شده بودند. همین طور که بزرگ و بزرگتر میشدیم درآمدهایمان نیز افزایش مییافت، حالا دیگر زمانی که کار به تصمیمگیری در مورد این میرسید که چه کسی را به کار بگماریم و برای خدمات بیرونی با چه کسی کار کنیم، میتوانستیم میدان بازی را در دست بگیریم.
ناگهان، شرکتهای بزرگتر و شناخته شده تری چون شرکتهای روابط عمومی و SEO را مقابل رویمان دیدیم که مایل بودند با ما کار کنند و شروع به گسترش روابطمان کردیم تا از خدمات برخی از این شرکتهای بزرگ و صاحب نام بهره ببریم.
همین که وارد فرآیند دریافت پیشنهادهای کاری این شرکتها شدیم، در میان سیلابی از معرفی نامههایی گرفتار شدیم که با پاور پوینتهایی جامع و دلفریب خدمات متنوع شان را معرفی میکردند و تاکید میکردند که تا چه حد میتوانند «کمککننده» باشند و عنوان میکردند که شرکت مذکور چه شگرف است و چه موفقیتهایی تاکنون داشته است.»
در این میان، بین حجم انبوهی از مدارک گیج شده بودیم و از خود میپرسیدیم که چرا این موسسات بزرگ نمیتوانند خیلی ساده چکیدهای از اهم خدمات و هزینه هایشان را به ما ارائه کنند.
متعجب بودیم که چرا در جلسه اول ملاقاتمان با هر شرکت صاحب نامی که وارد مذاکره میشویم، به شکلی کاملا مشابه کارش را معرفی میکند، حرف و حرف و همچنان خبری از اصل موضوع نیست و هیچ نشان روشنی از اینکه نتیجه چه طور ارزیابی میشود و کار به چه صورت انجام خواهد شد، نمیتوان دید.
عجیب اینکه، بعضی از این شرکتها طوری برخورد میکردند که یعنی ما خیلی خوش شانس هستیم که میتوانیم در حضورشان باشیم، در صورتی که این ما بودیم که میخواستیم آنها را استخدام کنیم.
بعد از اینکه تعدادی از این شرکتها را برگزیدیم تا با آنها کار کنیم، این یعنی که آنها را به عنوان «بهترین از بهترینها» باور کرده بودیم، روابط خود را شروع کردیم و جزئیات کارمان را با این افراد، که برای «کمک» به ما استخدام شده بودند، در میان گذاشتیم. مدتی گذشت و ما قاعدتا باید کنفرانسهای تلفنی داشتیم و گزارشهای دلپذیری از آنچه انجام شده بود میدیدیم، اما همچنان نتایج ملموسی به چشم نمیآمد.
وقتی کار را با شرکتی کوچکتر شروع میکنید همان طور که ما و تیم اجرایی مرکزی خود شروع کردیم، دوست دارید که از نزدیک به آنچه بر کارتان میگذرد، نظارت کنید. سوالاتی میپرسید که شرکتهای بزرگتر نمیپرسند و چیزهایی را مورد بررسی قرار میدهید که شرکتهای بزرگ وقتی برای پرداختن به آنها ندارند. این کار را میکنید چون برای رسیدن به اینجا سخت تلاش کردهاید و در مورد موفقیتهایش حساس هستید.
شرکتهای بزرگ زیرمجموعههای زیادی دارند و همان طور که ما دریافتهایم، افرادی که در این زیرمجموعهها مشغولاند جد و جهد بالای کارآفرینان را ندارند: الزامی ندارند، زیرا حقوق و مزایای زیادی میگیرند . وقتی شما کارآفرین هستید، اگر کارتان نگیرد یا سودی نداشته باشد، چیزی به شما پرداخت نخواهد شد، پس همه چیز به خودتان بستگی دارد.
بنابراین منتظر شدیم و منتظر شدیم، اما نتیجهای نداشت. وقتی علت را جویا شدیم پاورپوینتهای زیبای بیشتری نصیب مان شد و البته گزارشهای مفصلتر همچنان نتیجهای به همراه نداشت. در حیرت بودیم که چه طور امکان دارد شرکتی به این عظمت نتواند کار را آن طور که تقبل کرده است انجام دهد. باز هم کمی منتظر شدیم و هزینههای زیادی پرداخت کردیم و در نهایت منصرف شدیم. شماری از مناسباتی که با شرکتهای بزرگ داشتیم در واقع برای کسب و کارمان زیان آور بودند زیرا اوضاع به درستی پیش نمیرفت و نتیجه اش برای ما افت مالی بود. از سوی دیگر، در برخی از پروژهها از دست دادن زمان در درازمدت به ضرر ما تمام شد.
غالبا در عرصه تجارت به ما میآموزند که بزرگتر همان بهتر است، شرکتهای بزرگ با نامهای تجاری شناخته شده همان چیزی هستند که شما باید مشتاق کار کردن با آنها باشید، این چیزی است که به ما گفته شده بود. اما حقیقت چیز دیگری است؛ حقیقت این است که افراد و شرکتهایی که نتیجه بخش باشند بهترند.
ما بعد از تجربه این اشتباه «بزرگتر بهتر است» دریافتیم که افراد و شرکتهایی که کمتر حرف میزنند، کنفرانسهای تلفنی کمتری برگزار میکنند و کمتر برای معرفی خودشان نمایش بازی میکنند، اغلب همانهایی هستند که میتوانند به سرعت در کسبوکارتان رونق ایجاد کنند.
اخیرا با شرکتی کار میکنیم که آشناییمان از طریق یک ایمیل دو پاراگرافی شروع شد. زمانی که ما درخواست طرح و پیشنهاد کردیم، آنها تنها هفت مورد اساسی و مقدار هزینه ماهانه برای کاری که باید انجام دهند را برایمان ارسال کردند. یعنی فقط تبادل دو ایمیل و یک کنفرانس تلفنی ۲۰ دقیقهای. این شرکت ظرف مدت سه ماه خدماتی به ما ارائه داد که بیشتر از اقدامات شرکت بزرگتر مشابه در طول یک سال بود. بنابراین بزرگتر همیشه بهتر نیست. موثر بودن اصل است، همیشه همین طور بوده است.
ارسال نظر