شهروندی شرکتی، مسوولیت اجتماعی شرکتی، مسوولیت شرکتی و پایداری شرکتی مفاهیمی ‌هستند که امروزه در دنیای کسب کار بسیار شنیده می‌شوند و به نوعی توجه به این مفهوم را در دنیای کسب و کار نشان می‌دهد، زیرا هدف نهایی و غایی توجه به مسوولیت‌های شرکت، پایداری کسب و کار شرکت است.

شهروندی شرکتی، عمدتا به فعالیت‌های بشر دوستانه و توسعه جوامع اشاره دارد، در حالی که مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها فعالیت‌هایی فراتر از الزامات قانونی شرکت است که به منظور یک‌پارچه کردن اثرات اقتصادی اجتماعی زیست محیطی شرکت در راستای استراتژی شرکت انجام می‌شود و به مثابه یک سیستم عمل می‌کند.
مسوولیت شرکتی که مفهوم جدیدتری است به طبیعت فلسفه و احساس مسوولیت پذیری اشاره دارد که به نوعی در ارتباط با همه ذی‌نفعان شرکت وجود دارد و پایداری شرکتی و مسوولیت‌پذیری شرکتی نیز که مفهومی‌است که در دو سال اخیر عمدتا به مباحث مدیریتی وارد شده است، به نوعی جمع بندی تمام مباحث گفته شده است. «شورای کسب و کار جهان برای توسعه پایدار» در تعریف پایداری شرکتی می‌نویسد: پایداری شرکت‌ها یعنی پذیرش مسوولیت‌های اقتصادی زیست محیطی و اجتماعی در استراتژی شرکت به گونه ای هماهنگ تا شرکت‌ها را قادر سازد سودها و منافع پایداری را برای تمامی‌ذی نفعان و نسل‌های حاضر و آینده فراهم آورد.
وین ویسر از صاحب‌نظران برجسته این حوزه می‌گوید: از نقطه‌نظر برنامه‌ریزی و مدیریت استراتژیک سازمان، تکامل مسوولیت‌پذیری شرکتی در حوزه کسب وکار را می‌توان به ۵ دوره تقسیم نمود: حرص و طمع، امور خیریه، بازاریابی، مدیریت و مسوولیت‌پذیری؛ که هریک از آنها به ترتیب نمایانگر مراحل مختلف مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها هستند که عبارتند از: تدافعی، خیرخواهانه، ترویجی، استراتژیک و سیستماتیک. هر یک از این دوران‌ها و مراحل مضامین متفاوتی در ارتباط با رویکرد سازمان نسبت به این مقوله و سطح یکپارچگی مسوولیت‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و اجتماعی در ابعاد مختلف کسب و کار دارند.
هدف اصلی این است که با قرار داشتن در عصر مسوولیت‌پذیری، بنگاه‌های اقتصادی باید به سمت رویکرد مسوولیت اجتماعی شرکتی سیستماتیک که همان پایداری و مسوولیت‌پذیری شرکتی است حرکت نمایند؛ در غیر این صورت بحران‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و اخلاقی که با آنها مواجه هستیم، حل نخواهند شد. جدول زیر دوران‌ها و مراحل مختلف مسوولیت اجتماعی شرکتی و ویژگی‌های هر یک را تشریح می‌نماید.


پرسش اصلی پیش‌روی مدیران این است: آیا می‌خواهید که کسب و کار شما بخشی از مشکل باشد یا بخشی از راه‌حل؟ در این راستا، اصول، دستورالعمل‌ها، استانداردها، چارچوب و سیستم‌های مدیریتی گوناگونی توسعه یافته‌اند که مدیران سازمان بتوانند در مسیر پایداری و مسوولیت‌پذیری شرکت حرکت نمایند. نمونه‌هایی از این موارد عبارتند از:
معاهده جهانی سازمان ملل متحد؛
استاندارد ISO26000؛
استاندارد ISO۱۴۰۰۰؛
برنامه تجارت اخلاقی؛
اصول راهنمای کسب و کار برای مقابله با رشوه و فساد مالی؛
اصول OECD برای راهبری شرکتی؛
رهنمودهای گزارش‌دهی GRI؛
اصول سرمایه‌گذاری مسوولانه
کلید موفقیت در این عرصه این است که مدیران نحوه مصداق یافتن این موضوع در کسب و کار خود را شناسایی و درک نمایند و نسبت به برنامه‌ریزی استراتژیک و عملیاتی مقتضی در سازمان خود اقدام نمایند. هر کدام از این اصول، دستورالعمل‌ها و سیستم‌های مدیریتی زمانی می‌توانند به بهترین نحوه مورد استفاده قرار بگیرند که در راستای استراتژی اصلی شرکت که مفاهیم پایداری و مسوولیت‌پذیری در آن لحاظ شده‌اند، باشند.