راه‌های نابودی سریع کسب و کار - ۲۱ اردیبهشت ۹۱

جواد رنجبر

بخش سوم و پایانی

۱۱- صبحانه را تنها بخورید: یک برنامه پیشنهادی برای مدیران وقت شناس و فکور و صبور ملاقات‌های غیررسمی با متخصصین، اساتید دانشگاه، مدیران مجرب دولتی، روزنامه‌نگاران و مدیران سایر کارخانه‌ها است. بهترین زمان برای چنین ملاقات‌هایی زمان صبحانه است. مدیران موفق می‌توانند صبحانه مفصلی را تدارک ببیند و چنین افرادی را دعوت نمایند تا رابطه سازنده‌ای میان اهل فکر و اندیشه، به عنوان نخبگان فکری و اهل عمل، به عنوان نخبگان اجرایی، ایجاد شود. مدیر کارخانه در این برنامه‌ها از آخرین وضعیت فعالیت‌های مرتبط با صنعت در دانشگاه‌ها، تحقیقات علمی و تصمیات دولتی باخبر می‌شود و با گفت‌وگو درباره کارخانه و فعالیت‌های آن از دیدگاه‌های کارشناسی و جدید بهره می‌گیرد. در این جلسات بسیاری از مسائل که در حالت عادی مبهم یا حل نشدنی می‌نماید، روشن می‌شود. کارخانه داری ترکیب پیچیده‌ای از علوم مختلف است و طبعا ملاقات‌های مستقیم با صاحب‌نظران برجسته هر رشته در محل کارخانه کمک بسیاری به پیشبرد امور می‌کند.

۱۲- رازنگه‌دار باشید: راز داری صفت بسیار پسندیده‌ای است؛ اما نه در کارخانه. مدیران سنتی که همه چیز را در دل خود نگه می‌دارند و مدیران میانی و پرسنل را در جریان امور قرار نمی‌دهند، بیش از آنکه مردانی قوی و صبور به نظر آیند مردانی خودخواه تلقی خواهند شد. پوشش و پوشیده عمل کردن در نهایت به ضرر مدیر تمام می‌شود. وقتی تمام اطلاعات، نزد یک نفر است تنها اوست که مسوولیت دارد و باید پاسخگو باشد و بقیه می‌توانند به راحتی با اعلام اینکه از موضوع خبر ندارند، خود را از مسوولیت مبری بدانند. پوشیده داشتن اطلاعات رسمی مردسالارانه است و به مخفی کردن دخل و خرج خانه از زن خانه شباهت دارد. این رسم همان گونه که در خانه مرد را از یاری، همفکری و همراهی زن محروم می‌کند در کارخانه نیز مدیر را از همفکری و مشارکت مدیران و پرسنل محروم

می‌کند.

۱۳- جلسات مداوم بدون دستور برگزار کنید: جلسات طولانی و بدون دستور و صورتجلسه یکی از تهدیدات مدیریت است که در ایران نیز مرسوم است. در حالی که جلسات منظم دو جانبه به ویژه بین مدیر ارشد و مدیران میانی با دستور کار مشخص و تصمیمات روشن بهترین راه رتق و فتق امور کارخانه است، افتادن در دام جلسات گروهی با عناوین مختلف، بدترین شکل اداره امور است. جلساتی که گاه با کسالت و گاه با پرخاش و روحیه تلافی جویانه پیش می‌رود. در این جلسات به تدریج جلسه و حواشی آن اهمیت می‌یابد و موضوعات به حاشیه رانده می‌شود. روابط کاری نیز یا تحت تاثیر صحبت‌ها و موضع‌گیری‌های جلسه به انحراف کشیده می‌شود یا جلسات تحت تاثیر مسائل بیرون از جلسه قرار می‌گیرد و زیر سایه رقابت‌ها و رفاقت‌های کاری پیش می‌رود.

۱۴- دروغ بگویید: دروغ گویی بدترین صفت بشری است و شاید به همین دلیل است که در آموزه‌های دینی از آن به عنوان مادر همه فسادها یاد شده است. دروغ‌گویی در کارخانه چه به صورت وعده‌های بی‌سرانجام باشد و چه به صورت تبلیغات دروغین یا قراردادهایی بدون پشتوانه ضربه کاری نهایی را به کارخانه وارد می‌کند. جالب است که دروغگوها کم‌کم در دروغ‌هایی که می‌گویند، غرق می‌شوند و وضعیت دروغین خود را باور می‌کنند. دروغ جایگاه کاذبی به مدیر و کارخانه و حتی شاید به برند بدهد که دقیقا مغایر با اصل اساسی واقع‌بینی است.

۱۵- تعداد هندوانه‌ها را زیاد کنید: معروف است که برداشتن زیاد هندوانه فورا باعث می‌شود هندوانه‌ها بیفتد و بشکند، به همین راحتی. برخی از مدیران کارخانه توسعه را با زیاد کردن تعداد هندوانه‌ها اشتباه می‌گیرند و به نام توسعه و پیشرفت هر کاری را می‌پذیرند و هر طرحی را قبول می‌کنند. گاه این کارها هیچ ربطی به هم ندارد و هر کدام نیاز به تخصص و منابع مالی گسترده‌ای دارد.

خط‌مشی مشخص کارخانه مهم‌تر از عوض کردن شاخه‌های متعدد است.

۱۶- رقبا را جدی نگیرید: برخی از مدیران هیچ توجهی به رقبای خود ندارند و شاید خود را برتر از آنها می‌دانند. برخی نیز معتقدند هر کس براساس سرنوشتش زندگی و فعالیت می‌کند. اما واقعیت معمولا به این سادگی نیست. رقبا با همان استعدادهای خدادادی که در اختیار دارند برنامه‌ریزی می‌کنند و مسیر بهتری را برای کسب و کار می‌یابند و با استفاده بهتر از قدرت خلاقیت و ابتکار محصولات بهتری را به بازار عرضه می‌کنند و موفق‌تر می‌شوند. رقیب شناسی یکی از مهم‌ترین اصول مدیریت کارخانه است و باید رقبا دقیقا از آغاز تا انجام فعالیت‌هایشان به درستی شناخته شوند و با رعایت اخلاق حرفه‌ای در برابر ابتکارات و اعمال آنها برنامه‌ریزی‌های دقیقی کرد تا مشکل عقب ماندگی و تاخیر پیش نیاید.