نکات مدیریتی
کارمندان خود را از دست ندهیم
مترجم: سیمین راد
اقتصاد جهانی هنوز از شرایط مناسبش دور است. بازار کار نیز بخشی از این اقتصاد کلان به حساب میآید. کارمندان شما نیز بخشی از بازار کار هستند. پس رابطه مستقیمی بین استخدام، اخراج، و کار کارمندان با اقتصاد جهانی وجود دارد.
نویسنده: مایک پریو
مترجم: سیمین راد
اقتصاد جهانی هنوز از شرایط مناسبش دور است. بازار کار نیز بخشی از این اقتصاد کلان به حساب میآید. کارمندان شما نیز بخشی از بازار کار هستند. پس رابطه مستقیمی بین استخدام، اخراج، و کار کارمندان با اقتصاد جهانی وجود دارد. در هر صورت، حضور یک کارمند در یک شرکت دوره مشخصی دارد. وقتی شرایط جهانی اقتصاد نامناسب است، دلیلی وجود ندارد که کارمندان شما نیز به کار در شرکتتان وفادار باشند. حتی پردرآمدترین و کارآمدترین کارمندان شما نیز شاید روزی شرکتتان را ترک کنند. همیشه به خاطر داشته باشید که اقتصاد محل رقابت و اختلاف است. پس شاید این کارمندان موفق و این ستارههای کار نیز روزی با شما وداع کنند. همواره شرکتهای رقیب درصدد جذب کارمندان شما هستند. پس باید به دنبال طرحی باشید که بااستعدادترین کارمندانتان را به راحتی از دست ندهید. آیا راهی برای تضمین این مساله وجود دارد؟ مسلما خیر. اما میتوان به راههای پیشگیری از خروج کارمندان موفق و شایسته فکر کرد و آنها را به اجرا گذاشت. عکس این قضیه نیز صحت دارد. بسیاری از کارمندان از شرکت شما ناراضی هستند. شاید آنها حق داشته باشند. شاید به اندازه تواناییها و قابلیتهایشان از آنها قدردانی نمیشود و حقوق مناسبی در اختیارشان قرار نمیگیرد. نباید به فکر نگهداشتن این کارمندان باشید. اگر بخواهید همه کارمندان خود را همواره حفظ کنید، آنگاه خطر انصراف وجود دارد. چه بسا شایستهترین و منضبطترین کارمند شما نیز از دستتان ناراضی باشد. آنگاه نامههای انصراف از کار به دفتر شما روانه خواهند شد. حتی اگر این انصرافها با مخالفت شما یا هیات مدیره مواجه شود، چه بخواهید چه نخواهید، باید با اصرار آنها مبنی بر خروج از شرکت موافقت کنید. در هر صورت، ما سه پرسش پیش روی شما قرار میدهیم. این پرسشها را از خودتان بپرسید، مدام پیش خودتان تکرار کنید، و خوب به آنها فکر کنید تا نسبت به وضعیت کارمندانتان بیشتر آگاه شوید. اگر جواب شما به این پرسشها منفی بود، آنگاه مطمئن باشید که به زودی کارمندان شایسته و موفقتان شما را ترک خواهند کرد و به دنبال فرصتهای تازه خواهند بود. اگر دوست دارید که استعدادهای خوبتان را از دست ندهید، باید درباره شیوه مدیریتتان بازاندیشی کنید. البته اگر توانستید صادقانه به این پرسشها جواب مثبت بدهید، میتوانید از آینده شرکتتان مطمئن باشید.
پرسش (۱): «آیا من واقعا از نحوه همکاری کارمندان با شرکت آگاه هستم؟ یا، آیا میدانم کارمندان تا چه اندازهای در فعالیتهای شرکت مشارکت دارند؟» گلوبال فورس اخیرا دست به پژوهشی در همین زمینه زده است. طبق آمار و تحلیلهای آنها، ۷۸ درصد از کارمندان گفتهاند که مدیران شرکتشان نسبت به تلاشهای آنها برای موفقیت شرکت آگاه هستند. آنها گفتهاند که آگاهی مدیران نسبت به فعالیتهایشان باعث خرسندی آنها است و به ادامه کارشان انگیزه و انرژی بیشتری میبخشد. مجله تاورزواتسون نیز پژوهش مشابهای را انجام داده است. تحقیقات آنها نشان میدهد که اهدای پاداش به کارمندان نسبت مستقیمی با استمرار حضورشان در شرکت دارد. به گفته این مجله، آن شرکتهایی توانستهاند کارمندان موفقشان را حفظ کنند که نسبت به فعالیتهای آنها آگاه بودند. این شرکتها توانستند با افزایش حقوق و مزایا، با اهدای پاداش و حتی جوایز باعث ادامه همکاریشان با این کارمندان شوند. اگر کارمندان بفهمند که تلاشهایشان بیفایده و بیمزد است، آنگاه دلسرد خواهند شد و به زودی شما را ترک خواهند گفت. اگر آنها حس کنند که توجهی به کارشان نمیشود، به زودی به سراغ گزینههای دیگری خواهند رفت. چه بسا شرکتهای رقیب به سراغ کارمندان خوب شما بیایند. و همین کارمندان شایسته به دردسر آینده شما در جهان کار بدل شوند. پس هرگز نسبت به فعالیتهای کارمندانتان بیاعتنا نباشید.
پرسش (۲): «آیا رابطه دوستانه و آزادی با کارمندان خود دارم؟ یا، آیا رابطه من و کارمندانم به نحوی بوده است که فضای شرکت را نیز تغییر بدهد؟» ترس متقابل بین کارمند و مدیر آفت کار است. همواره باید تلاش کرد تا بر ترس غلبه شود. بهترین راه برقراری ارتباط بین مدیران و کارمندان شرکت است. شما به عنوان مدیر یک شرکت باید بتوانید بر ترس کارمندان غلبه کنید، با آنها دوست باشید، و این دوستی را به فضای شرکت نیز وارد سازید. غلبه بر ترس از جمله عواملی است که باعث افزایش تولید، بهرهوری، فعالیت، و تغییر در مناسبات داخلی شرکت میشود. اگر نخواهید بر این ترس غلبه کنید، یعنی اهمیتی به ترک و انصراف کارمندانتان نمیدهید. باید بتوانید بر این ترس متقابل غلبه کنید و رابطهای دوستانه و آزاد بین خود و کارمندان برقرار سازید. پس باید بتوانید مناسبات رییس و مرئوس را کنار بزنید تا کارمندان نسبت به شما نگران نباشند. یادتان نرود که این ترس در رابطه میتواند عدم امنیت کاری منجر شود. یکی از مهمترین دلایل استمرار حضور کارمندان در یک شرکت همین تضمین امنیت کاری آنها است. ترس آنها از شما نه تنها باعث افزایش احساس امنیت نمیشود، بلکه هر لحظه شرکت شما را در خطر فروپاشی قرار میدهد. افزایش امنیت کارمندان فرصتی است که شرکت در اختیار آنها قرار میدهد. آنها باید حس کنند که فضای شرکت به نفع همکاری، مشارکت، همکوشی، و دوستی گشوده شده است. پس آنها نیز باید به نوبه خود از این فرصت متقابل نهایت استفاده را ببرند. به این ترتیب، بهرهوری و فعالیت کارمندان شما افزایش مییابد، و گامی بلند در جهت استمرار حضور آنها در شرکت برداشته شده است.
پرسش (۳): «آیا برنامهها و سیاستهای کلی شرکت در راستای رفاه کارمندان است؟، یا آیا توانستهام در مقام مدیر یک شرکت خط مشی مناسبی را برای رفاه کارمندان اتخاذ کنم؟» اگر نسبت به رفاه کارمندان دغدغه داشته باشید، آنها نیز نسبت به رشد و ترقی شرکت دغدغه خواهند داشت. اگر آنها حس کنند که شما به فکرشان هستید، آنها نیز به فکر شما خواهند بود. این یک اصل مهم کاری است و در هر شرکتی صدق میکند. پژوهشهای گلوبال فورس نشان میدهند که تنها ۱۰ درصد از کارمندان نسبت به منافع شرکتشان دغدغه جدی دارند. اکثر آنها به گلوبال فورس گفتند که شرکتها نسبت به رفاه آنها دغدغهای ندارند. نزدیک به ۹۰ درصد از کارمندان مدعی بودند که رفاه در زندگی و کار آنها هنوز به دغدغه واقعی مدیران بدل نشده است. بیتردید اگر شما هم حس کنید که اهمیت زیادی برای مدیرتان ندارید، سریعا شرکت را ترک میکنید و به شرکت دیگری میروید. کارمندان باید مطمئن شوند که یک شرکت به فکر زندگی و رفاه آنها است. آنها باید حس کنند که مهمترین فرصت در همین شرکت نهفته است. پس سعی کنید تا پیگیر مسائل و دغدغههای آنها باشید و بیش از همه به رفاه آنها اهمیت بدهید.
ارسال نظر