مسیری سریع  برای ارتقای شغلی

تا حالا از اینکه چرا برخی از افراد ترفیع شغلی گرفته و برخی دیگر نمی‌گیرند، تعجب کرده‌اید؟ یا هرگز به این فکر کرده‌اید که چگونه شانس ارتقای مقام را به عنوان مجری عالی، خواهید داشت؟ بدیهی است پاسخ ساده‌ای برای این سوال‌ها وجود ندارد. افراد به دلایل متعددی ترفیع شغل می‌گیرند؛ برخی از این دلایل منصفانه و عادلانه هستند و برخی نیستند. زندگی همین است. با این حال چنانچه خواهان افزایش فرصت‌هایی در سازمان خود، بالا رفتن از نردبان ترقی و فزونی مسوولیت‌های خود هستید، استراتژی مهمی در این باب وجود دارد که می‌توانم آن را با شما در میان بگذارم. این استراتژی در ظاهر ساده می‌نماید، اما در عمل به این آسانی نیست. آن استراتژی به شرح ذیل است:

کارهای کارفرمای خود را انجام دهید

اینک توضیح می‌دهم چگونه این مهم را انجام دهید. فردی که می‌تواند در پروسه ترفیع بسیار به نفع یا علیه شما اقدام کرده و به شما برای ترفیع کمک کند یا مانع آن شود، فقط سرپرست اصلی شماست. چه چیزی تعیین می‌کند او کدام طریق را در قبال شما پیش خواهد گرفت؟ چگونگی ایفا و انجام وظایفتان، مهم است، اما همه چیز این است که از شما چه درک و برداشتی داشته باشند.

شما می‌توانید زندگی کارفرمایتان را برایش سهل‌تر نموده و درک مثبت و قوی را خلق کنید. این کار راحت است اگر بتوانید:

از حجم کاری کارفرما بکاهید.

امور سختی را که دغدغه کارفرما است، حذف کنید.

از بروز مشکلاتی که کارفرما به طور معمول مسوول آنها است، جلوگیری کنید.

به این ترتیب شما برای کارفرما مفیدتر می‌شوید. این امر خوبی است و مورد توجه قرار می‌گیرد.

البته که انجام آن به این آسانی‌ها هم نیست؛ زیرا در عین حال ‌که می‌خواهید برای کارفرمایتان مفید واقع شوید، خواهان بر عهده گرفتن مسوولیت‌هایش نیستید. برای رهایی خود از این بن‌بست، اموری را بر عهده بگیرید که رییستان خواهان انجام آنها نیست. باید بدانید که رییس مخصوصتان کاملا می‌داند که شما چه اموری را می‌توانید انجام دهید و می‌داند از شما چه انتظاراتی دارد. ما آن را آگاهی از محدودیت اختیار و عمل شما (کارمند) می‌نامیم.

برخی از نکاتی که به شما کمک می‌کنند به شرح ذیل است:

باید بدانید چه بخش «شغل رییس» است که او را کلافه می‌کند. بهترین راه برای درک این موضوع این است که از خودتان بپرسید: چه نوع مشکلاتی است که او را به شدت آزار می‌دهد؟

ببینید با توجه به موقعیت و جایگاه شغلی خود در سازمان می‌توانید کمکی برای رفع مشکلاتی که کارفرمایتان را کلافه می‌کند، انجام دهید (غالبا می‌توان کاری انجام داد).

تصمیم بگیرید که بهتر است در مواقع بروز مشکل کمک کنید یا خیر. اگر می‌دانید که کارفرمایتان به اندازه کافی مطلع است، احتمالا این را هم می‌دانید که محدودیت‌های اختیارات و اقدامات شما چه می‌تواند باشد. با این حال همواره این را مد نظر داشته باشید و همواره راهکارها را پیشاپیش به کارفرمایتان ارائه دهید و اگر نیاز است با کسب اجازه، آنها را به مرحله اجرا برسانید. با این کار کارفرمایتان کمتر احساس می‌کند که به قلمروی مدیریتی او وارد می‌شوید.

هیچ‌کدام از این موارد را به گونه‌ای انجام ندهید تا این طور تداعی شود که شما سعی در «کسب امتیاز» یا اداره کردن کارفرمایتان دارید. شما به کارفرمایتان کمک می‌کنید؛ زیرا می‌خواهید بهترین قابلیت‌های خود را معرفی کنید. آن هم به گونه‌ای که اگر اقدامات شما کار افراد را سهل‌تر کرد ولی کسی به آن توجه نکرد، اهمیتی برایتان نداشته باشد. این طرز تفکری است که نمی‌گذارد شما کارمند خودخواه و فریب‌کار به نظر برسید.

هیچ تضمینی در زندگی وجود ندارد، از همین رو من هم تضمینی نمی‌دهم. اما می‌گویم تقریبا همه کسانی که دیده‌ام با سرعت در سازمان خود پیشرفت کرده‌اند، این قابلیت را از خود نشان داده‌اند که می‌توانند زندگی کارفرمایشان را سهل‌تر کرده و کاری کنند که او بهتر به نظر برسد.

و نکته مهم در این مورد چیست؟ همه برنده‌اند؛ با این شیوه سازمان کارآتر می‌شود، شما یک کار خوب را انجام می‌دهید و زندگی کارفرمایتان اندکی سهل‌تر می‌شود.