فرهنگ کسب و کار
فرهنگ کسب و کار در استرالیا
بخش سوم
سبک مدیریت استرالیایی
مدیران به هیچ روی نمیبایست خود را بالاتر از سایر همکاران ببینند. همه برابر هستند و فقط نوع شغل افراد متفاوت است. بنابراین هر گونه شیوه مدیریتی مستبدانه، با واکنش تند از سوی اکثر استرالیاییها همراه شده، میتواند سریعا موجب برانگیختگی حس خصمانه در آنان شود.
کوشان غلامی
بخش سوم
سبک مدیریت استرالیایی
مدیران به هیچ روی نمیبایست خود را بالاتر از سایر همکاران ببینند. همه برابر هستند و فقط نوع شغل افراد متفاوت است. بنابراین هر گونه شیوه مدیریتی مستبدانه، با واکنش تند از سوی اکثر استرالیاییها همراه شده، میتواند سریعا موجب برانگیختگی حس خصمانه در آنان شود. پذیرش شیوههای مشارکتی و مشورتی در مدیریت بسیار سودمند خواهد بود. این شیوه از مجموع و برآیند نظرات همه افراد تشکیل شده، امکان مباحثات آزاد را فراهم میآورد. در حقیقت، به چالش کشیدن عقاید روسا در جلسات بحث آزاد، نه تنها حمل بر بیادبی و بی احترامینمیگردد، بلکه نشانهای از یک رویکرد کاملا متعهدانه و حرفهای است. عمل گرایی یک شاخص کلیدی است؛ ماموریت را با سرعت به اتمام رساندن، بسیار مهمتر از توجه و مداقه در دستورالعملها و سلسله مراتب است.
همسو با شیوه ارتباطی مستقیم استرالیاییها، مناظرات بین مدیران ارشد و مدیران اجرایی، ممکن است از بیرون بسیار مناقشهآمیز و حتی گاه مشاجرهگونه به نظر برسند؛ در حالی که واقعا به ندرت این گونه است. این شیوه تعامل عمدتا به عنوان اثربخشترین شیوه برای نیل به اهداف به شمار میرود.
مدیران استرالیایی معمولا رغبتی به گوشه گیری از سایر اعضای تیم خود ندارند. آنها غالبا مایلاند «یکی از بچهها» باشند و به صورت «یک رفیق خوب» دیده شوند. شیوه رفتاری معاشرت صرف مدیران با مدیران، بهزعم افراد بسیار ناخوش و ناهنجار قلمداد شده، عمدتا منجر به جبههگیری سایرین میشود.
جلسات در استرالیا
وقت شناسی در استرالیا به عنوان یک اصل مهم شناخته میشود؛ البته با ذکر این قاعده که جلسات معمولا با ۵ الی ۱۰ دقیقه تاخیر آغاز میشوند. به علاوه، مرسوم است که پیش از پرداختن به موضوع اصلی جلسه، چند دقیقه گفتوگوهای غیرکاری صورت پذیرد. (ورزش مضمون بسیار متداولی برای این قبیل گفتوگوها است.)
استرالیا را میتوان در زمره کشورهایی با فرهنگ«پس برنامهریز» قرار داد؛ بدین معنا که به نسبت، پیشآمادگی اندکی برای حضور در جلسات (به استثنای جلساتی که در حضور مشتریان برگزار میگردند) انجام میگیرد.
جلسات را غالبا میتوان نشستهایی برای بحث آزاد پیرامون هر موضوع به شمار آورد که در طی این بحث آزاد، راهی برای حرکت به پیش پدیدار میشود. این رویکرد به خوبی با رویکرد برابری خواهی استرالیاییها همخوانی دارد. هنگامی که مسیر حرکت به پیش، در جلسه مورد اجماع نظر و توافق قرار گرفت؛ برای تکمیل جلسه، یک جدول زمان بندی شده کاری تدوین میشود. پیش آمادگی افراطی برخی اشخاص برای حضور در جلسات میتواند منجر به بروز این احساس منفی در حاضران نسبت به آنان گردد که میکوشند عقاید خود را به دیگران دیکته کنند.
چنانچه دستور جلسهای نیز تدوین شده باشد، اصولا در بسیاری موارد از آن تبعیت دقیق صورت نمیگیرد. اگر موضوع مهمی در حین بحث آزاد پیش آید، آن را صرفا به دلیل آن که در دستور جلسه نیامده است، کنار نمیگذارند.
کار گروهی در استرالیا
دیده شدن به عنوان یک بازیکن خوب در تیم، بخش فوقالعاده مهمیاز روح استرالیایی است؛ چنانکه تکروی و انزوا بدون شک منجر به طرد شدن فرد از سایر همکاران میشود. ایجاد احساس مثبت و خردمندانه در یک دپارتمان سازمانی یا یک تیم پروژه، میتواند یک عملکرد مدیریتی کلیدی به شمار رود و جلسات الحاقی (همراه با صرف غذا و نوشیدنی) به شکلی پویا مورد حمایت قرار میگیرند.
ناگفته پیدا است که هر کس بخواهد خود را برجستهتر از سایر اعضای تیم نشان دهد یا بکوشد از سایر همکاران، پلکانی برای ترقی خود بسازد، بازیکن خوبی در تیم به شمار نخواهد رفت. لبه تیز رقابت را میبایست به سوی تیمهای رقیب نشانه رفت و نه به سوی سایر اعضا و همکاران تیم؛ رقابت در استرالیا چنین معنایی دارد.
مردم استرالیا
یک نگاه به ترکیب جمعیتی استرالیا نشان میدهد که ۶۳ درصد افراد مقیم استرالیا مهاجرند. البته خود استرالیاییها (که Aussie یا Ozzy نامیده میشود) هم خیلی قدمت ندارند.
در برخورد با استرالیاییها هم اصلیت فرد تغییری در رفتارشان ایجاد نمیکند. آنها رفتار خوبشان را با همه دارند. خیلی زود صمیمی میشوند، یک تعارف کوچک بکنید به خانهتان هم رفت و آمد میکنند. خانواده برایشان مهم است. اهل گشت و گذار و لذت بردن از زندگی هستند. پیرمردها و پیرزنهایشان اینقدر با انرژی هستند که آدم تعجب میکند. بازنشستههایشان به جای نشستن در خانه و افسرده شدن، در جاهای مختلف داوطلبانه و بدون دریافت حقوق کار میکنند.
ارسال نظر