بازگشت رقابت دیرینه شرق و غرب برای دریافت معتبرترین جایزه ادبی جهان
محتملترین گزینههای نوبل ادبیات ۲۰۱۵
آدونیس، موراکامی، راث و اوتس بیشترین شانس را دارند
گروه فرهنگ و هنر: اسفند ماه سال گذشته بود که دبیرخانه آکادمی سوئد برای اهدای جایزه نوبل ادبیات، تازهترین گزارش درباره نامزدهای پذیرفتهشده در رقابت 2015 را اعلام کرد و گفت که 198 نفر برای فهرست اولیه این جایزه انتخاب شدهاند.
این دبیرخانه تاکید کرده بود که بهزودی رقم ۱۹۸ به ۲۰ الی ۲۵ اسم تقلیل خواهد یافت و تا پایان ماه مه فهرست فینالیستها به ۵ اسم محدودشده و رسما اعلام خواهد شد. اکنون که ۱۰ روز تا اعلام رسمی برنده نوبل ادبیات زمان باقی است، گمانهزنیها درباره اسامی پنجگانه روز به روز بیشتر میشود و هربار منتقدان ادبی و رسانههای معتبر حوزه ادبیات در جهان بیش از پیش درباره این مهمترین جایزه ادبی بینالمللی اظهارنظر میکنند. نکته جالب در این میان آن است که حضور هاروکی موراکامی و آدونیس در میان گمانهزنیهای مطرح جهانی و رقابت با نویسندگان بزرگی از جهان غرب مانند فیلیپ راث، بار دیگر ماجرای رقابت شرق و غرب را برای تصاحب جایزه نوبل پر رنگ کرده است.
اگرچه جایزه نوبل ادبیات در میان جوایز ادبی جهان جایگاه ویژه و منحصربهفردی دارد، اما همیشه شرایط و ضوابط حاکم بر اهدای این جایزه مورد تشکیک و تردید منتقدان برجسته ادبیات و حتی مردم بوده است.
در تعاریف رسمی اعلام شده جایزه نوبل ادبیات یکی از پنج جایزه نوبل است و هرسال به نویسندهای داده میشود که به گفته آلفرد نوبل «برجستهترین اثر با گرایش آرمانخواهانه» را نوشته باشد. منظور از «اثر» در این رویداد، معمولاً مجموعه کارهای نویسندهاست، اگرچه گاه در متن مربوط به جایزه از آثار مشخص نیز نام برده شدهاست. اما با این وجود، منتقدان این جایزه اعتقاد دارند که معیارهای جایزه نوبل مشخص نیست و انتخابهایش گاهی غافلگیرکننده بودهاند. مثلا نویسندگان بزرگی همچون لئو تولستوی، ولادیمیر ناباکوف، مارسل پروست، ازرا پاوند، توماس هاردی، آنتوان چخوف، مارک تواین، هنریک ایبسن، جیمز جویس، امیل زولا، خورخه لوییس بورخس و کارلوس فوئنتس جایزه نوبل نگرفتند.
از سوی دیگر، گاهی نویسندگانی نوبل گرفتهاند که در عرصه بینالملل چندان مطرح و شناختهشده نبودهاند.
به هر حال جایزه نوبل تا کنون ۱۰۹ بار برگزار شده و آخرین دوره آن با اهدای جایزه به نویسنده فرانسوی،پاتریک مودیانو برگزار شد.
در طول ۱۱۴ سال گذشته به غیر از پنج سال - که به علت جنگ امکان برگزاری جایزه وجود نداشت- هر سال این مراسم برگزار شده و در طول این ۱۰۹ دوره به ۱۱۲ نویسنده و شاعر جایزه اهدا شده است. در واقع در سه دوره جایزه نوبل بهطور مشترک به دو نفر تعلق گرفته است.
برنده جایزه نوبل یک مدال طلا، دیپلم افتخار و جایزه نقدی دریافت میکند که میزان جایزه نقدی به درآمد بنیاد نوبل در آن سال بستگی دارد.
محتملترین گزینههای نوبل ادبیات ۲۰۱۵
اتفاق جالبی که درباره جایزه نوبل ادبیات وجود دارد آن است که آکادمی سوئدی نوبل معمولا پیش از برگزاری مراسم اهدای جایزه، برندگان جایزههای تمام رشتههای مختلف را اعلام میکند به جز ادبیات؛ اما با این وجود احتمالا نویسندهای که پس از «پاتریک مودیانو» موفق به دریافت به این عنوان معتبر بینالمللی میشود، روز ۱۵ اکتبر یعنی تا ۱۰ روز دیگر معرفی خواهد شد.
سوتلانا آلهیوویچ
سوتلانا آلهیوویچ نویسنده و روزنامهنگار اهل کشور بلاروس است که برای نگارش کتابهای مستند در قالب مصاحبه شهرت دارد. «پسران زینکی» و «چهره غیرزنانه جنگ» از جمله آثار این نویسنده هستند که زندگی در زمان جنگ شوروی سابق و دوران پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی را به تصویر میکشند. کتابهای آلهیوویچ امسال طرفداران زیادی پیدا کرده و نامش در صدر فهرست سایتهای گمانهزنی کسب جایزه نوبل به چشم میخورد.
هاروکی موراکامی
نام هاروکی موراکامی مشهورترین نویسنده حال حاضر کشور ژاپن، چند سالی است در آستانه معرفی برنده نوبل هم بر سر زبان طرفداران و هم مخالفانش میافتد. موراکامی را «ستاره راک ادبیات مدرن» میدانند و برخی معتقدند کارهای او در حد دریافت جایزه نوبل نیست. بازار این حواشی در حالی هر سال داغ میشود که نویسنده «جنگل نروژی» در وبسایت خود این جریانها را آزاردهنده خوانده و گفته است که هیچ فهرست رسمی از نامزدهای نهایی وجود ندارد.
نگوگی وا تیونگو
نگوگی وا تیونگو نویسنده کنیایی هم چند سال است مورد علاقه وبسایتهای شرطبندی ادبی شده است. وا تیونگو از دهه ۱۹۷۰ نگارش رمان را به زبان کیکویویی شروع کرد و از سال ۱۹۶۴ با کتاب «بچه گریه نکن» وارد دنیای نویسندگان انگلیسیزبان شد. این نویسنده در دهه ۱۹۷۰ چند سالی را در زندان و سپس در تبعید گذراند، اما اوایل قرن بیستویکم به خاک کنیا بازگشت. به گزارش وال استریت ژورنال، وا تیونگو در مصاحبهای که سال ۲۰۱۳ با خبرگزاری سوئدی «TT» درباره برنده جایزه نوبل انجام داد، گفت که دوست دارد این جایزه را به خودش بدهند.
فیلیپ راث
فیلیپ راث را بزرگترین رماننویس در قید حیات آمریکایی میدانند چون روایتهایی که در داستانهایش میآورد، شدیدا و عمیقا آمریکایی است. «آلن ماسی» درباره راث نوشته است: صدای راث صدای دهههای گذشته است؛ سالهایی که ما آنها را با عنوان قرن آمریکایی میشناسیم.
جویس کرول اوتس
جویس کرول اوتس،نویسنده آمریکایی که طی سالهای متمادی بیش از ۴۰ رمان، نمایشنامه، مجموعه داستان کوتاه، مجموعه شعر و کتابهای غیرداستانی به نگارش درآورده، مسلما از سوی کتابدوستان یکی از مهمترین شانسهای دریافت نوبل است. هواداران اوتس میترسند محبوبیت بیشازحد او مانع آکادمی نوبل برای اعطای جایزه به او بشود، اما این آکادمی سوئدی با اختصاص دادن نوبل ۲۰۱۰ به «ماریو بارگاس یوسا» رماننویس مشهور پرویی این فرضیه را نقض کرد.
آدونیس
آدونیس شاعر معروف سوری است که از دهه ۱۹۶۰ کشور خود را به اجبار ترک کرده و در پاریس زندگی میکند. بیش از یک دهه است که او را یکی از شایستهترین چهرههای ادبی برای کسب جایزه نوبل میدانند. آدونیس از سوی بسیاری، بزرگترین نویسنده عربزبان محسوب میشود. شعرهای او آمیزهای از فضای ادبیات سوررئال فرانسوی، نمادگرایی خاورمیانهای و دنیای اساطیر است. از زمان درگیریهای سیاسی و نظامی سوریه، برخی معتقدند اعطای جایزه نوبل به آدونیس میتواند بار سیاسی داشته باشد، اما آکادمی اعلام کرده است که فاکتورهای غیرادبی در تصمیمگیری آنها تاثیری ندارد.
سهم ایران از نوبل ادبیات
اما هر سال در آستانه معرفی برنده جایزه نوبل ادبیات، گمانهزنیها در این زمینه بالا میگیرد و ما ایرانیها هم به این فکر میکنیم که هنوز نتوانستهایم در این جایزه جهانی سهمی داشته باشیم.
از ایران نام احمد شاملو از یکسو و محمود دولتآبادی از سوی دیگر بهعنوان یکی از گزینههای کسب نوبل ادبیات مطرح بوده است؛ شاملو، شاعر بزرگ نوگرای ایرانی و دولت آبادی، نویسنده دومین رمان بلند جهان یعنی «کلیدر» که در فهرست طولانیترین رمانهای جهان منتشرشده در ویکیپدیا، پس از اثر معروف «مارسل پروست» یعنی «در جستوجوی زمان از دسترفته» در رتبه دوم قرار دارد، همواره در میان ادب دوستان ایرانی از امیدهای ایران برای دریافت جایزه نوبل ادبیات بهشمار میرفتهاند. کسب جوایز بینالمللی متعدد از سوی این دو چهره ادبی بزرگ، گمانهزنیها درباره احتمال کسب جایزه نوبل را تقویت میکرده است اما از آنجا که جایزه نوبل ادبیات تنها به افراد زنده اهدا میشود، با مرگ احمد شاملو، احتمال ورود جایزه نوبل ادبیات به ایران عملا نصف شد و هماکنون تنها دولتآبادی است که امید کسب این جایزه توسط ایران را زنده نگاه داشته است.
نام دولتآبادی در عرصه بینالمللی در چند سال اخیر پیشتر هم مطرح شده است. او در دوره قبلی جایزه بوکر آسیا با رمان «کلنل» نامزد بود.
خود او در این باره گفته است: من قضاوت نمیکنم؛ ولی شخصا اطلاع دقیق دارم که در سال ۱۳۶۵-۱۳۶۴، محمود دولتآبادی از ایران کاندیداتوریاش روی آنتنها رفت؛ و از آن زمان هم، یکی ـ دو ـ سه بار من رفتم تا پای نوبل. ولی به هر حال، به دیگری تعلق گرفت. من شخصا مدعیام که من از بسیاری از نویسندگانی که نوبل گرفتند، نویسندهتر هستم.
با این وجود هنوز ایرانیان نتوانستهاند جایزه نوبل را کسب کنند و عمده کارشناسان این موضوع را به عدم انتشار ترجمههای مناسب از آثار داستانی و شعری بزرگان ادبیات معاصر ایران ارتباط میدهند.
چرا شاملو نوبل نگرفت؟
یدالله مفتون امینی / شاعر
در موضوع ادبیات معاصر ایران و جایزه نوبل خود من هم علاقهمندم و پیگیر بودهام. از جمله در سال ۷۸ مطابق با سال ۹۹ میلادی برای دیدن دخترم به سوئد رفته بودم که مصادف بود با مراسم جایزه «استیگ داگرمن» برای شاملو. در دهکده الوکانبری و در بین جمعیت عازم به آنجا به وسیله آقای شیوا فرهمند با یک پروفسور مهاجر و مخالف رژیم صهیونیستی که عضو ژوری ادبیات نوبل بود آشنا شده و در این مورد صحبت کردیم. ایشان گفت که برای شاملوی شما پرونده باز داریم و این جایزه داگرمن اغلب مقدمه جایزه نوبل بوده. چون جواب کافیتر خواستم گفتند اینجا دو مساله وجود دارد، یکی نتوانستنها و دیگری خواستنها. در مورد اول چنانکه از اهل فرهنگ و قلم ایرانی مقیم سوئد تحقیق شده تاکنون کسی نتوانسته آنطور که لازم است شعر شاملو را ترجمه و به جهان معرفی کند. دیگر اینکه مطابق تحقیقی که از استادان مقیم اروپا و ایرانشناسان و استادان و همچنین یونسکو به عمل آوردهایم، جواب مساعد نرسیده و مخصوصا جواب یونسکو برای خود ما هم تعجبآمیز بود. بهطور کلی ایرانیان مقیم آن طرفها حتی خود شاعران و اهل فرهنگ، نه تنها همت بلکه رغبت کافی برای پیشبرد کار شاملو نشان ندادهاند و احتمالا رقابتی با او داشتهاند. این بود نظر آن داور نوبل، که متاسفانه حدود یکسال بعد از آن جریان هم شاملو درگذشت و پرونده او در نوبل سال ۲۰۰۰ میلادی بسته شد و اکنون هم وضع نامناسب پانزده ساله ما در مورد نخبههای شعر و داستان متاسفانه ادامه دارد. زبان فارسی همیشه در جهان مهجور بوده و شعر و داستان ما برای مغرب زمینیها قابل دسترسی و مطالعه نبوده است. این در حالی است که لهستان و ژاپن و آفریقا که وضعی بهتر از ما نداشتهاند جایزه گرفتهاند. به عقیده من ترجمههای داخلی ما از آثار شاعران کافی نیست بلکه باید در یکی دو تا از انتشاراتیهای معروف اروپا و آمریکا برای این کار، افرادی داشته باشیم و خوب هم حمایتشان کنیم چون در غیر این صورت و با این وضع نباید منتظر نامی و کامی باشیم و دیگر هیچ... .
این دبیرخانه تاکید کرده بود که بهزودی رقم ۱۹۸ به ۲۰ الی ۲۵ اسم تقلیل خواهد یافت و تا پایان ماه مه فهرست فینالیستها به ۵ اسم محدودشده و رسما اعلام خواهد شد. اکنون که ۱۰ روز تا اعلام رسمی برنده نوبل ادبیات زمان باقی است، گمانهزنیها درباره اسامی پنجگانه روز به روز بیشتر میشود و هربار منتقدان ادبی و رسانههای معتبر حوزه ادبیات در جهان بیش از پیش درباره این مهمترین جایزه ادبی بینالمللی اظهارنظر میکنند. نکته جالب در این میان آن است که حضور هاروکی موراکامی و آدونیس در میان گمانهزنیهای مطرح جهانی و رقابت با نویسندگان بزرگی از جهان غرب مانند فیلیپ راث، بار دیگر ماجرای رقابت شرق و غرب را برای تصاحب جایزه نوبل پر رنگ کرده است.
اگرچه جایزه نوبل ادبیات در میان جوایز ادبی جهان جایگاه ویژه و منحصربهفردی دارد، اما همیشه شرایط و ضوابط حاکم بر اهدای این جایزه مورد تشکیک و تردید منتقدان برجسته ادبیات و حتی مردم بوده است.
در تعاریف رسمی اعلام شده جایزه نوبل ادبیات یکی از پنج جایزه نوبل است و هرسال به نویسندهای داده میشود که به گفته آلفرد نوبل «برجستهترین اثر با گرایش آرمانخواهانه» را نوشته باشد. منظور از «اثر» در این رویداد، معمولاً مجموعه کارهای نویسندهاست، اگرچه گاه در متن مربوط به جایزه از آثار مشخص نیز نام برده شدهاست. اما با این وجود، منتقدان این جایزه اعتقاد دارند که معیارهای جایزه نوبل مشخص نیست و انتخابهایش گاهی غافلگیرکننده بودهاند. مثلا نویسندگان بزرگی همچون لئو تولستوی، ولادیمیر ناباکوف، مارسل پروست، ازرا پاوند، توماس هاردی، آنتوان چخوف، مارک تواین، هنریک ایبسن، جیمز جویس، امیل زولا، خورخه لوییس بورخس و کارلوس فوئنتس جایزه نوبل نگرفتند.
از سوی دیگر، گاهی نویسندگانی نوبل گرفتهاند که در عرصه بینالملل چندان مطرح و شناختهشده نبودهاند.
به هر حال جایزه نوبل تا کنون ۱۰۹ بار برگزار شده و آخرین دوره آن با اهدای جایزه به نویسنده فرانسوی،پاتریک مودیانو برگزار شد.
در طول ۱۱۴ سال گذشته به غیر از پنج سال - که به علت جنگ امکان برگزاری جایزه وجود نداشت- هر سال این مراسم برگزار شده و در طول این ۱۰۹ دوره به ۱۱۲ نویسنده و شاعر جایزه اهدا شده است. در واقع در سه دوره جایزه نوبل بهطور مشترک به دو نفر تعلق گرفته است.
برنده جایزه نوبل یک مدال طلا، دیپلم افتخار و جایزه نقدی دریافت میکند که میزان جایزه نقدی به درآمد بنیاد نوبل در آن سال بستگی دارد.
محتملترین گزینههای نوبل ادبیات ۲۰۱۵
اتفاق جالبی که درباره جایزه نوبل ادبیات وجود دارد آن است که آکادمی سوئدی نوبل معمولا پیش از برگزاری مراسم اهدای جایزه، برندگان جایزههای تمام رشتههای مختلف را اعلام میکند به جز ادبیات؛ اما با این وجود احتمالا نویسندهای که پس از «پاتریک مودیانو» موفق به دریافت به این عنوان معتبر بینالمللی میشود، روز ۱۵ اکتبر یعنی تا ۱۰ روز دیگر معرفی خواهد شد.
سوتلانا آلهیوویچ
سوتلانا آلهیوویچ نویسنده و روزنامهنگار اهل کشور بلاروس است که برای نگارش کتابهای مستند در قالب مصاحبه شهرت دارد. «پسران زینکی» و «چهره غیرزنانه جنگ» از جمله آثار این نویسنده هستند که زندگی در زمان جنگ شوروی سابق و دوران پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی را به تصویر میکشند. کتابهای آلهیوویچ امسال طرفداران زیادی پیدا کرده و نامش در صدر فهرست سایتهای گمانهزنی کسب جایزه نوبل به چشم میخورد.
هاروکی موراکامی
نام هاروکی موراکامی مشهورترین نویسنده حال حاضر کشور ژاپن، چند سالی است در آستانه معرفی برنده نوبل هم بر سر زبان طرفداران و هم مخالفانش میافتد. موراکامی را «ستاره راک ادبیات مدرن» میدانند و برخی معتقدند کارهای او در حد دریافت جایزه نوبل نیست. بازار این حواشی در حالی هر سال داغ میشود که نویسنده «جنگل نروژی» در وبسایت خود این جریانها را آزاردهنده خوانده و گفته است که هیچ فهرست رسمی از نامزدهای نهایی وجود ندارد.
نگوگی وا تیونگو
نگوگی وا تیونگو نویسنده کنیایی هم چند سال است مورد علاقه وبسایتهای شرطبندی ادبی شده است. وا تیونگو از دهه ۱۹۷۰ نگارش رمان را به زبان کیکویویی شروع کرد و از سال ۱۹۶۴ با کتاب «بچه گریه نکن» وارد دنیای نویسندگان انگلیسیزبان شد. این نویسنده در دهه ۱۹۷۰ چند سالی را در زندان و سپس در تبعید گذراند، اما اوایل قرن بیستویکم به خاک کنیا بازگشت. به گزارش وال استریت ژورنال، وا تیونگو در مصاحبهای که سال ۲۰۱۳ با خبرگزاری سوئدی «TT» درباره برنده جایزه نوبل انجام داد، گفت که دوست دارد این جایزه را به خودش بدهند.
فیلیپ راث
فیلیپ راث را بزرگترین رماننویس در قید حیات آمریکایی میدانند چون روایتهایی که در داستانهایش میآورد، شدیدا و عمیقا آمریکایی است. «آلن ماسی» درباره راث نوشته است: صدای راث صدای دهههای گذشته است؛ سالهایی که ما آنها را با عنوان قرن آمریکایی میشناسیم.
جویس کرول اوتس
جویس کرول اوتس،نویسنده آمریکایی که طی سالهای متمادی بیش از ۴۰ رمان، نمایشنامه، مجموعه داستان کوتاه، مجموعه شعر و کتابهای غیرداستانی به نگارش درآورده، مسلما از سوی کتابدوستان یکی از مهمترین شانسهای دریافت نوبل است. هواداران اوتس میترسند محبوبیت بیشازحد او مانع آکادمی نوبل برای اعطای جایزه به او بشود، اما این آکادمی سوئدی با اختصاص دادن نوبل ۲۰۱۰ به «ماریو بارگاس یوسا» رماننویس مشهور پرویی این فرضیه را نقض کرد.
آدونیس
آدونیس شاعر معروف سوری است که از دهه ۱۹۶۰ کشور خود را به اجبار ترک کرده و در پاریس زندگی میکند. بیش از یک دهه است که او را یکی از شایستهترین چهرههای ادبی برای کسب جایزه نوبل میدانند. آدونیس از سوی بسیاری، بزرگترین نویسنده عربزبان محسوب میشود. شعرهای او آمیزهای از فضای ادبیات سوررئال فرانسوی، نمادگرایی خاورمیانهای و دنیای اساطیر است. از زمان درگیریهای سیاسی و نظامی سوریه، برخی معتقدند اعطای جایزه نوبل به آدونیس میتواند بار سیاسی داشته باشد، اما آکادمی اعلام کرده است که فاکتورهای غیرادبی در تصمیمگیری آنها تاثیری ندارد.
سهم ایران از نوبل ادبیات
اما هر سال در آستانه معرفی برنده جایزه نوبل ادبیات، گمانهزنیها در این زمینه بالا میگیرد و ما ایرانیها هم به این فکر میکنیم که هنوز نتوانستهایم در این جایزه جهانی سهمی داشته باشیم.
از ایران نام احمد شاملو از یکسو و محمود دولتآبادی از سوی دیگر بهعنوان یکی از گزینههای کسب نوبل ادبیات مطرح بوده است؛ شاملو، شاعر بزرگ نوگرای ایرانی و دولت آبادی، نویسنده دومین رمان بلند جهان یعنی «کلیدر» که در فهرست طولانیترین رمانهای جهان منتشرشده در ویکیپدیا، پس از اثر معروف «مارسل پروست» یعنی «در جستوجوی زمان از دسترفته» در رتبه دوم قرار دارد، همواره در میان ادب دوستان ایرانی از امیدهای ایران برای دریافت جایزه نوبل ادبیات بهشمار میرفتهاند. کسب جوایز بینالمللی متعدد از سوی این دو چهره ادبی بزرگ، گمانهزنیها درباره احتمال کسب جایزه نوبل را تقویت میکرده است اما از آنجا که جایزه نوبل ادبیات تنها به افراد زنده اهدا میشود، با مرگ احمد شاملو، احتمال ورود جایزه نوبل ادبیات به ایران عملا نصف شد و هماکنون تنها دولتآبادی است که امید کسب این جایزه توسط ایران را زنده نگاه داشته است.
نام دولتآبادی در عرصه بینالمللی در چند سال اخیر پیشتر هم مطرح شده است. او در دوره قبلی جایزه بوکر آسیا با رمان «کلنل» نامزد بود.
خود او در این باره گفته است: من قضاوت نمیکنم؛ ولی شخصا اطلاع دقیق دارم که در سال ۱۳۶۵-۱۳۶۴، محمود دولتآبادی از ایران کاندیداتوریاش روی آنتنها رفت؛ و از آن زمان هم، یکی ـ دو ـ سه بار من رفتم تا پای نوبل. ولی به هر حال، به دیگری تعلق گرفت. من شخصا مدعیام که من از بسیاری از نویسندگانی که نوبل گرفتند، نویسندهتر هستم.
با این وجود هنوز ایرانیان نتوانستهاند جایزه نوبل را کسب کنند و عمده کارشناسان این موضوع را به عدم انتشار ترجمههای مناسب از آثار داستانی و شعری بزرگان ادبیات معاصر ایران ارتباط میدهند.
چرا شاملو نوبل نگرفت؟
یدالله مفتون امینی / شاعر
در موضوع ادبیات معاصر ایران و جایزه نوبل خود من هم علاقهمندم و پیگیر بودهام. از جمله در سال ۷۸ مطابق با سال ۹۹ میلادی برای دیدن دخترم به سوئد رفته بودم که مصادف بود با مراسم جایزه «استیگ داگرمن» برای شاملو. در دهکده الوکانبری و در بین جمعیت عازم به آنجا به وسیله آقای شیوا فرهمند با یک پروفسور مهاجر و مخالف رژیم صهیونیستی که عضو ژوری ادبیات نوبل بود آشنا شده و در این مورد صحبت کردیم. ایشان گفت که برای شاملوی شما پرونده باز داریم و این جایزه داگرمن اغلب مقدمه جایزه نوبل بوده. چون جواب کافیتر خواستم گفتند اینجا دو مساله وجود دارد، یکی نتوانستنها و دیگری خواستنها. در مورد اول چنانکه از اهل فرهنگ و قلم ایرانی مقیم سوئد تحقیق شده تاکنون کسی نتوانسته آنطور که لازم است شعر شاملو را ترجمه و به جهان معرفی کند. دیگر اینکه مطابق تحقیقی که از استادان مقیم اروپا و ایرانشناسان و استادان و همچنین یونسکو به عمل آوردهایم، جواب مساعد نرسیده و مخصوصا جواب یونسکو برای خود ما هم تعجبآمیز بود. بهطور کلی ایرانیان مقیم آن طرفها حتی خود شاعران و اهل فرهنگ، نه تنها همت بلکه رغبت کافی برای پیشبرد کار شاملو نشان ندادهاند و احتمالا رقابتی با او داشتهاند. این بود نظر آن داور نوبل، که متاسفانه حدود یکسال بعد از آن جریان هم شاملو درگذشت و پرونده او در نوبل سال ۲۰۰۰ میلادی بسته شد و اکنون هم وضع نامناسب پانزده ساله ما در مورد نخبههای شعر و داستان متاسفانه ادامه دارد. زبان فارسی همیشه در جهان مهجور بوده و شعر و داستان ما برای مغرب زمینیها قابل دسترسی و مطالعه نبوده است. این در حالی است که لهستان و ژاپن و آفریقا که وضعی بهتر از ما نداشتهاند جایزه گرفتهاند. به عقیده من ترجمههای داخلی ما از آثار شاعران کافی نیست بلکه باید در یکی دو تا از انتشاراتیهای معروف اروپا و آمریکا برای این کار، افرادی داشته باشیم و خوب هم حمایتشان کنیم چون در غیر این صورت و با این وضع نباید منتظر نامی و کامی باشیم و دیگر هیچ... .
ارسال نظر