سینمای هنری به گروه نخبه نیاز دارد

بابک کریمی

بازیگر سینما

از سال ۱۹۹۰ که پای سینمای ایران به ایتالیا که آنجا زندگی می‌کردم باز شد، خیلی خوشحال شدم و آثار دستچین شده نابی از سینمای آن روز ایران را دیدم که کم کم مرا وارد این حوزه کرد و بعد بیشتر سعی کردم ارتباطی را با سینماگران یا جشنواره‌های خارجی که به دنبال برقراری ارتباط با سینمای ایران بودند، ایجاد کنم.

براساس آنچه از اروپا می‌دانم اکران عمومی یک فیلم در کشورهای اروپایی با در نظر گرفتن رقابت فیلم‌های پول‌سازی که در بازار هستند، کار بسیار پرخرجی است. در این شرایط چرا صاحب سینما باید فیلمی را که فروش آن کم است، نمایش دهد درحالی‌که یک فیلم اروپایی یا آمریکایی چهار برابر آن می‌فروشد.

همه چیز بر پایه مسائل اقتصادی است، یعنی هزینه فیلم، ترجمه، دوبله، تبلیغات و... همه باید در سطح بالایی انجام شود. در جایی مثل پاریس آنقدر ازدحام تصویری فیلم و تئاتر در شهر وجود دارد که باید برای دیده شدن فیلمی در میان آن همه اثر، تبلیغ زیادی انجام شود. البته در کشورهای غربی هم یکسری تجاری‌ساز هستند و هم یکسری فیلمساز اسم و رسم‌دار. در کنار آنها یکسری فیلم تجربی و خاص هم هست که فروش کمی در دنیا دارند و معمولا سوبسید به آنها تعلق می‌گیرد، مانند همین گروه هنر و تجربه که در ایران عده‌ای به آن ایراد می‌گیرند، درحالی‌که معمولا این آثار فیلم‌های روشنفکرانه‌ هستند.

اگر می‌خواهیم در حیطه سینمای هنری کار کنیم به یک گروه نخبه احتیاج داریم. در ایران به شدت مشکل فیلمنامه وجود دارد و انگار فن درام‌نویسی را در نظر نمی‌گیرند. درحالی‌که فن درام‌نویسی هیچ ارتباطی به قصه ندارد و حیف است گاهی فیلم‌هایی می‌بینیم که داستان خوبی دارند اما درام و روایت خوبی ندارند.