رضا عطاران، پولسازترین بازیگر سینمای ایران در سالهای اخیر
بازیگری که تمام نمیشود!
گروه فرهنگ و هنر: دو سال پیش در شبکه آیفیلم، رامبد جوان برنامهای را روی آنتن برد به نام «گپ»، بر پایه گفتوگو با بازیگران چهره سینما و تلویزیون ایران درباره کار و زندگی خصوصیشان. یکی از این برنامهها به رضا عطاران اختصاص داشت که وقتی رامبد جوان به او پیشنهاد کار را داد و موافقت او را گرفت، عطاران پیشنهاد داد جوان و گروهش به بازار تهران بیایند و آنجا «گپ» را ضبط کنند. این اتفاق افتاد و رضا عطاران به همراه رامبد جوان و اشکان خطیبی در پیادهرو بازار تهران شروع به حرف زدن کردند و ضبط برنامه آغاز شد.
گروه فرهنگ و هنر: دو سال پیش در شبکه آیفیلم، رامبد جوان برنامهای را روی آنتن برد به نام «گپ»، بر پایه گفتوگو با بازیگران چهره سینما و تلویزیون ایران درباره کار و زندگی خصوصیشان. یکی از این برنامهها به رضا عطاران اختصاص داشت که وقتی رامبد جوان به او پیشنهاد کار را داد و موافقت او را گرفت، عطاران پیشنهاد داد جوان و گروهش به بازار تهران بیایند و آنجا «گپ» را ضبط کنند. این اتفاق افتاد و رضا عطاران به همراه رامبد جوان و اشکان خطیبی در پیادهرو بازار تهران شروع به حرف زدن کردند و ضبط برنامه آغاز شد. کمتر از یک ربع از ضبط نگذشته بود که پشت این سه نفر مردم راه افتادند و حجم جمعیت چنان بود که انگار تظاهراتی خیابانی راه افتاده است. این حکایت محبوبیت مردی است که سینمای ایران در حال حاضر به او بهعنوان ناجی نگاه میکند.
سینمای ایران حتی به ذهنش هم خطور نمیکرد که روزی بازیگری سوپراستارش شود و تضمین چراغ روشن سینماهایش، که هیچ نشان ظاهریای از ستاره را ندارد اما این اتفاق افتاد و رضا عطاران در شرایطی که نفسهای سینمای ایران به شماره افتاده بود، شوک حیاتبخش این سینما شد، درواقع عطاران یکی از معدود چهرههایی است که میتوان در این مقطع رویش سرمایهگذاری کرد و به موفقیت پروژه سینمایی با یک سناریوی متوسط نیز اطمینان داشت؛ اتفاقی که طبیعتا در درجه اول مدیون نقشآفرینی عطاران است که در یک تیپ خلاصه نشده و توانسته در هر فیلم، چهره متفاوتی از خود ارائه کند. دو فیلم همزمانی که از او در حال حاضر روی پرده است، نشان میدهد مهر رضا عطاران سوای هر فیلمنامه و خط قصهای روی فیلم میخورد. اوست که پیشنهاد میدهد و اجرا میکند و صحنه و شوخیها را درمیآورد. از یک بازیگر مگر بیش از این چه انتظاری میتوان داشت؟
اگرچه سینمای ایران در گیشه وضعیت مناسبی ندارد اما همچنان یک استثنا در اکران به چشم میآید و آن هم کمدی است، بهخصوص اگر مرد شماره یک سینمای کمدی ایران را در صدر خود داشته باشد؛ مردی که برای پنجمین سال پیاپی صاحب عنوان پولسازترین و سودآورترین شده و اگر همچنان شاهد بازیهای متفاوتی از او باشیم، احتمالا این موقعیت را در گیشه سینمای ایران که مخاطبانش تشنه شادی هستند، حفظ خواهد کرد.
گیشه سینمای ایران حال و روز خوشی ندارد و بهرغم کوششها و حتی رفع توقیف گروهی از فیلمهایی که اکرانشان برای سازمان سینمایی پرهزینه بود، شاهد یک جهش قابل توجه در گیشه نبودهایم و اگر خیلی خوشبینانه به آمارها نگاه کنیم، باید بگوییم وضعیت تفاوت چندانی با سالهای پیشین ندارد؛ اما در همین اوضاع که فروش برخی فیلمها، هزینه اجاره دوربین صرف شده برای تولیدشان را نیز بازنمیگرداند، فیلمهایی هستند که توانستند در گیشه موفق ظاهر شوند.
پولسازترین بازیگر گیشه در طول پنج سال
«نهنگ عنبر» با دو میلیارد و هشتصد میلیون تومان پرفروشترین فیلم این روزهای سینمای تهران بوده و این آمار فروش را تنها در ۳۵ روز به دست آورده و از این آمار جالبتر، فروش یک هفته اخیر این فیلم است که ۵۱۸ میلیون تومان اعلام شد؛ عددی قابل توجه برای فروش یک فیلم در سینمای ایران که نشان میدهد همچنان میتوان در سینمای ایران حسابی فروش داشت و تماشاگر میداند برای چه فیلمی بلیت بخرد.
البته «نهنگ عنبر» یک فیلم سینمایی منحصربهفرد نیست و نقطه قوت فیلم یک سوم ابتدایی فیلم و بازسازی دهههای پیشین است و فیلم از نیمه از دست میرود؛ اما آنچه فیلم را نگه داشته و مخاطب را تا انتها حفظ میکند، رضا عطاران بهعنوان تنها بازیگر جدی این اثر سینمایی است که سامان مقدم به درستی انتخابش کرده و دستمزد قابلتوجهش را پرداخت کرده است؛ موضوعی که نتیجهاش همین فروش میلیاردی در گیشه بوده است.
رضا عطاران نشان داده در انتخابهایش آنچنان خطا نمیرود و در عین حال این انتخابها بلااستثنا در گیشه موفق میشوند. حداقل در سالهای ۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳ و حالا ۹۴، «دهلیز»، «چه خوبه که برگشتی»، «بیخود و بیجهت»، «خوابم میآد»، «اسب حیوان نجیبی است»، «ورود آقایان ممنوع»، «رد کارپت»، «طبقه حساس»، «کلاشینکف»، «استراحت مطلق»، «نهنگ عنبر» در مجموع فروش بالایی داشتهاند و اگر دستمزد این بازیگران را با فروش این فیلمها مقایسه کنیم، قطعا آنچه او دریافت میکند، نسبتی منطقی با دستاورد مالیاش دارد.
در واقع عطاران یکی از معدود چهرههایی است که میتوان در این مقطع رویش سرمایهگذاری کرد و به موفقیت پروژه سینمایی با یک سناریوی متوسط نیز اطمینان داشت؛ اتفاقی که طبیعتا در درجه اول مدیون نقش آفرینی عطاران است که در یک تیپ خلاصه نشده و توانسته در هر فیلم، چهره متفاوتی از خود ارائه کند.
واقعیت این است که سینمای ایران و برخی سینماگران هنوز به تعادل لازم نرسیدهاند و به محض دیدن اقبال نسبی از ژانر سینمایی که امروز سینمای آپارتمانی لقب گرفته، سراغ این سبک فیلمسازی میروند و به محض گرم شدن تنور سینمای کمدی نازل ابایی ندارند، چنین آثاری بسازند و به محض آنکه اقبال مخاطب را در ژانر دیگری نیز ببینند، سراغ آن حوزه میروند و به همین دلیل در دیگر ژانرها به یکباره عرصه خالی میشود. حال آنکه تماشاچی در همه حوزهها فیلم خوب میخواهد؛ ولی مخاطب عام با گرفتاریهای روزمره جامعه، ترجیح میدهد بخندد، ولو آنکه طنز تلخ اجتماعی ببیند.
ارسال نظر