یاشار کمال، نویسنده سرشناس در سن ۹۱ سالگی درگذشت
پایان خنیاگر قصههای تلخ
گروه فرهنگ و هنر: ۱۰ روز پیش خبر درگذشت یاشار کمال؛ نویسنده کردتبار در رسانههای اجتماعی، دست به دست چرخید اما هیچ منبع رسمی از میان رسانههای معتبر ترکیه یا رسانههای معتبر بینالمللی این خبر را تایید نکردند و تنها یک خبر درباره کمال، روی خروجی خبرگزاریها قرار داشت؛ وخیمتر شدن حال جسمی در بیمارستانی در استانبول! یاشار کمال سرانجام، ظهر روز شنبه درحالیکه از نارسایی تنفسی رنج میبرد، تخت بستریاش را در بیمارستان ترک کرد و با دنیا وداع گفت. خنیاگر مدرن کشور ترکیه کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود؛ او در یک تصادف چشم راستش را از دست داد و در پنج سالگی شاهد قتل پدر به دست فرزندخوانده او در مسجد بود.
گروه فرهنگ و هنر: ۱۰ روز پیش خبر درگذشت یاشار کمال؛ نویسنده کردتبار در رسانههای اجتماعی، دست به دست چرخید اما هیچ منبع رسمی از میان رسانههای معتبر ترکیه یا رسانههای معتبر بینالمللی این خبر را تایید نکردند و تنها یک خبر درباره کمال، روی خروجی خبرگزاریها قرار داشت؛ وخیمتر شدن حال جسمی در بیمارستانی در استانبول! یاشار کمال سرانجام، ظهر روز شنبه درحالیکه از نارسایی تنفسی رنج میبرد، تخت بستریاش را در بیمارستان ترک کرد و با دنیا وداع گفت. خنیاگر مدرن کشور ترکیه کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشته بود؛ او در یک تصادف چشم راستش را از دست داد و در پنج سالگی شاهد قتل پدر به دست فرزندخوانده او در مسجد بود. یاشار کمال همیشه در مرز میان یک نویسنده و یک فعال سیاسی زندگی کرد. او که بهدلیل عقاید سیاسیاش، دفاع از حقوق اقلیتها، کردها، ارمنیها و علویها بارها دستگیر و زندانی شد، اعتقاد داشت: «زندان، مدرسه ادبیات معاصر ترکیه است». کمال اولین کتاب خود را با نام «تصنیفها» در سال ۱۹۴۳ روانه بازار کتاب کرد. این اثر مجموعهای بود از تصنیفها و اشعار فولکلور که او از سن ۱۶ سالگی به گردآوریشان پرداخته بود. «بچه» و «مغازهدار» جزو اولین آثار ادبیات داستانی او بودند که در سال ۱۹۵۰ به چاپ رسیدند. او «داستان کثیف» را زمانی که در ارتش خدمت میکرد، به نگارش درآورد. «گرمای زرد»، «آن سوی کوهستان»، «اگر ما را کشتند»، «دریا قهر کرد»، «افسانه چیای آگری»، «مرد تنها»، «لانههای پریان»، «پیت حلبی»، «علف همیشه جوان»، «پرندگان نیز رفتند» و «ستون خیمه» از دیگر کتابهای شناختهشده وی هستند. یاشار کمال در سپتامبر سال ۲۰۱۳ آخرین کتاب خود را با عنوان «پرندهای با یک بال» منتشر کرد. او این کتاب را چهل سال پیش نوشته و در کشوی میز خود نگه داشته بود. این نویسنده در طول بیش از ۶۰ سال نویسندگی، ۶۳ رمان نوشت و در سالهای اخیر بارها نامش به عنوان نامزد برنده نوبل در محافل فرهنگی دنیا منتشر شد اما هرگز به این جایزه نرسید و سرانجام در ۹۱ سالگی درگذشت.
مشهورترین اثر یاشار
اما مشهورترین رمان وی، «ممد قرقی» است که در ایران با نام «اینجه ممد» منتشر شده است. یاشار کمال که خود سالها از نزدیک شاهد استثمار و سرکوب دهقانها بود، میگفت که فکر نوشتن این رمان زمانی به ذهنش رسید که شاهد کشته شدن یک یاغی توسط ژاندارمها بود. «اینجه ممد» نشان میدهد که چگونه بیعدالتی اجتماعی و وابستگی به زمین در دوران ارباب و رعیتی به یاغیگری میانجامد. زبان و بیانی که یاشار کمال برای این رمان برمیگزیند، زبان حماسی است. تنگسیر نوشته صادق چوبک و «کلیدر» نوشته محمود دولتآبادی نیز در حال و هوایی کم و بیش مشابه اتفاق میافتد. این رمان تا امروز به بیش از ۴۰ زبان مختلف ترجمه شده و چندین بار دستمایه تولید آثار سینمایی و تلویزیونی شده است.
کتابهای نویسنده در ایران
کتابهای «اینجه ممد» با ترجمه ثمین باغچهبان، «پرندگان نیز رفتند» با ترجمه مصطفی ایلخانیزاده، «به من نگاه کن برادر!» با ترجمه اسد بهرنگی، «قهر دریا» با ترجمه رحیم رئیسنیا، «ستون خیمه» با ترجمه رضا سیدحسینی و همکاری جلال خسروشاهی، «بگذار خارستان بسوزد» و «شاهین آناوارزا» با ترجمه ایرج نوبخت، «اربابهای آقچاساز» با ترجمه رحیم رئیسنیا و «سربازان خدا» با ترجمه عینالله غریب، «پرندهای با یک بال» با ترجمه مریم طباطبائیها از مهمترین آثار این نویسنده به حساب میآیند که در بازار کتاب ایران منتشر شدهاند.
ارسال نظر