مراسم تشییع سیمین بهبهانی با حضور هزاران نفر در تالار وحدت برگزار شد
غزل خداحافظی
یاسین نمکچیان: ساعت ۹ صبح روز جمعه ۳۱ مرداد ماه ۱۳۹۳ است و آفتاب از دقایق نخستین یک روز تعطیل بساطش را در آسمان پهن کرده است. ساعت ۹ صبح آخرین روز مرداد ماه است و خیابانهای اطراف تالار وحدت، جایی برای سوزن انداختن پیدا نمیشود. آنها که با ماشین آمدهاند مجبورند چند کوچه و خیابان با تالار وحدت فاصله بگیرند تا خودشان را به مراسم تشییع شاعری برسانند که اواسط هفته بعد از ۸۷ سال زندگی با دنیا بدرود گفت. صبح یک روز تعطیل است و مردم دسته دسته روزشان را با بدرقه شاعری آغاز میکنند که عمری برای آنها سروده بود.
یاسین نمکچیان: ساعت 9 صبح روز جمعه 31 مرداد ماه 1393 است و آفتاب از دقایق نخستین یک روز تعطیل بساطش را در آسمان پهن کرده است. ساعت 9 صبح آخرین روز مرداد ماه است و خیابانهای اطراف تالار وحدت، جایی برای سوزن انداختن پیدا نمیشود. آنها که با ماشین آمدهاند مجبورند چند کوچه و خیابان با تالار وحدت فاصله بگیرند تا خودشان را به مراسم تشییع شاعری برسانند که اواسط هفته بعد از 87 سال زندگی با دنیا بدرود گفت. صبح یک روز تعطیل است و مردم دسته دسته روزشان را با بدرقه شاعری آغاز میکنند که عمری برای آنها سروده بود. جمعیتی که در تالار وحدت ایستادهاند یکصدا نام سیمین بهبهانی را فریاد میزنند. مجری برنامه سید عباس سجادی است. شاعر و مدیرعامل بنیاد نیاوران که سمت مشاور معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم یدک میکشد. سجادی در سالهای اخیر همواره اجرای برنامهها به مناسبت مرگ چهرههای مشهور را برعهده داشته است.
انفجار جمعیت
ساعت 9:30 دقیقه صبح آدینه است، اما در این خیابان نشانهای از تعطیلی آخر هفته پیدا نمیشود. پیکر شاعر را به حیاط تالار وحدت میآورند و ناگهان انفجار شکل میگیرد. سیدعباس سجادی از جمعیتی که نام شاعر را تکرار میکنند و کف میزنند درخواست میکند که به احترام نام بزرگ سیمین سکوت کنند. جمعیت اما کار خودش را انجام میدهد. در لابهلای هیاهوی جمعیت، داماد سیمین بهبهانی که دوبلور مشهوری است و علاقهمندان سینما صدایش را بهخوبی در خاطر دارند پشت تریبون میرود. او حضور مردم را شگفتانگیز میداند و حیرتزده میشود از اینکه مردم اینگونه قدر هنرمند خود را میدانند.
او رفتن سیمین را آغاز زندگی جاودانه غزلبانوی شعر پارسی میداند. او میگوید که چند روز پیش فقط جسم او زوال گرفت، اما آنچه از کارگاه ذهن و اندیشه او تراویده همواره با ما است.
در روزهای اخیر حرف و حدیثهای زیادی درباره محل دفن سیمین بهبهانی در فضای مجازی منتشر شده بود. میگفتند سیمین دوست داشت در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده و مراسم تشییع او از خانهاش در خیابان زرتشت برگزار شود. عصر روز پنجشنبه اما خبر دیگری در خبرگزاریها منتشر شد که حکایت دیگری را روایت میکرد. خانواده بهبهانی ناگهان تصمیم گرفته بودند مراسم تشییع را از تالار وحدت به سوی بهشت زهرا برگزار کنند. بخش مهم حرفهای تهامی درباره همین موضوع بود.
او با اشاره به وصیت سیمین بهبهانی برای محل خاکسپاری اشاره کرد و گفت: سیمین بهبهانی برای محل خاکسپاریاش وصیت کرده که یا در امامزاده طاهر در کنار شوهر و نوهاش به خاک سپرده شود یا در کنار مزار پدرش در آرامگاه خانوادگی آنها در بهشت زهرا، که نهایتا خانواده او گزینه دوم را برگزیدند؛ همین. تاکید تهامی روی واژه همین واکنشهایی را به همراه داشت، اما شعرخوانی داماد شاعر فضا را اندوهگین کرد. او غزلی را برای مردم خواند که شاعر ۱۸ سال پیش درباره مرگش نوشته بود:
یکمتر و هفتادصدم افراشت قامت سخنم
یک متر و هفتاد صدم از خاک این خانه منم
سیل جمعیت ستارهها
حالا نوبت به شاعری رسیده که شاید برای سخنرانی نسبت به بقیه گزینه مناسبتری است. دکتر جواد مجابی شاعر و نویسندهای که سالها درکنار بهبهانی برای ادبیات این مملکت زحمت کشیده پشت تریبون میرود و همراه با مردم نام سیمین را فریاد میزند. او سپس به جایگاه بهبهانی در غزل معاصر اشاره میکند و معتقد است که پس از شهریار بهبهانی توانست شاخه تازهای به درخت ادبیات کهن ایران اضافه کند و روح تازهای به غزلی که تقریبا پیر شده بود ببخشد. نکته مهم این تشییع جنازه حضور هنرمندان برجسته عرصههای مختلف است.سر که میچرخانی در هر سو چهرههای آشنایی را میبینی که نامهای شاخصی را یدک میکشند. از بهمن فرمانآرا، گوهر خیراندیش، رویا نونهالی، مهناز افشار، پوری بنایی، سیروس ابراهیمزاده، اکبر زنجانپور گرفته تا فرهاد فخرالدینی، عبدالحسین مختاباد، همایون شجریان، شهرام ناظری، صدیق تعریف و...ادبیاتیها هم آمدهاند تقریبا تمام چهرههای مشهور خودشان را رساندهاند.از شمس لنگرودی که تازه از سفر خارج بازگشته است تا شاعران و نویسندگان دیگری همچون علی دهباشی، علی باباچاهی، فاطمه راکعی، محمود معتقدی، اسدالله امرایی، احمد پوری، عبدالجبار کاکایی و...
با حضور این همه چهره مشهور انتخاب سخنران کار سختی است اما مجری از صدیق تعریف خواننده موسیقی سنتی و خواننده تیتراژ مشهور سریال امام علی میخواهد که پشت تریبون برود. تعریف در سالهای گذشته با بهبهانی همکاری داشته است و در آلبوم «آبگینه» تصنیفهای زیبایی را با شعرهای شاعر اجرا کرده است اما حالا ترجیح میدهد غزل «همچو نور از چشمم رفتی و نمیآیی» شاعر را آواز بخواند و بعد از آن هم تصنیف مشهوری با مطلع «از نگاه یاران به یاران ندا میرسد» که سروده زندهیاد فریدون مشیری است. تعریف که کارش به پایان میرسد نویسنده برجسته ایران محمود دولتآبادی با تشویق حاضران حرفهایش را آغاز میکند.
او بهبهانی را انسانی مینامد که عمری با کار و عزت زیست و با کار و عزت هم خاموش شد. انسانی پیروز بین دوعدم. خالق رمان ماندگار کلیدر میگوید: سیمین بهبهانی آثار متنوعی دارد؛ از آثاری صریحا اجتماعی تا آثاری صریحا تنهایی، آثاری در لحظات ناب انسانی، که دیگر جایی برای سخن من نمیگذارد. او خود آنچه را لازم بوده سروده است و در ادامه هم غزلی از سیمین را روایت میکند.
دعوت دولت آبادی از استاد شجریان
آخرین جمله محمود دولتآبادی بین جمعیت هیاهو راه میاندازد. او میگوید اینجا هنرمندان گوناگونی هستند ازجمله موزیسینها و از میان آنها تاج موسیقی ایران شجریان هم حضور دارد و اینگونه از استاد آواز ایرانی استقبال میکند تا پشت تریبون برود. محمدرضا شجریان با اشاره به حضور مردم زیر آفتاب سوزان آخرین روز مرداد ماه میگوید: معاون هنری وزارت ارشاد به من گفت که نشد برای این مکان سایهبان درست کنند تا مردم از آفتاب در امان بمانند و من در جوابش گفتم مهم نیست و تحمل مردم ما بیشتر از اینحرفها است.
شجریان میگوید که از طرف هنرمندان موسیقی اینجا آمده تا به غزلبانوی ایران عرض احترام کند. او میگوید: سیمین بهبهانی زنی است که تاریخساز شد. او به همه جهان به عنوان خانواده مینگریست و فکرش صلح و دوستی و صفا برای آنها و پشتوانه فکریاش دفاع از حقوق زن و مادری بود. شجریان با گفتن این سخن که جهان را مردان میسازند و مردان را زنان، به همه تسلیت گفت و افزود: سیمین همیشه در تاریخ ما زنده است و در ما زندگی میکند. او به همه به شکل یک مادر محبت میکرد و امیدوارم بیش از پیش ما قدر مادرانمان را بدانیم.
پایان یک روز باشکوه
در ماههای اخیر آلبوم «نه فرشتهام، نه شیطان» با آهنگسازی تهمورس پورناظری و صدای همایون شجریان و شعرهایی از سیمین حسابی جایش را بین مردم باز کرد.حتی از کنسرت همین آلبوم در روزهایی که شاعر روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکرد استقبال عجیب و غریبی شد و چندین هزار نفر به تماشای این کنسرت رفتند. همایون قطعهای از همان آلبوم را که سروده سیمین بهبهانی بود برای مردم خواند و قرار بود مراسم با قدردانی علی بهبهانی پسر ارشد سیمین که سالها با مادرش زندگی میکرد به پایان برسد اما حیف بود که شهرام ناظری این همه راه را بیاید و برای مردم برنامهای اجرا نکند. مردم خواننده نامدار را تشویقش کردند و وقتی ناظری شعر معروف «دوباره میسازمت وطن را» خواند همراهیاش کردند.
ساعت 11 صبح جمعه است.آخرین روز مرداد ماه و در خیابان حافظ و حوالی تالار وحدت جایی برای سوزن انداختن پیدا نمیشود. مردم پیکر بیجان شاعر بلندآوازه را روی دوش میگذارند و زمان زیادی طول میکشد تا از حیاط تالار به بیرون بروند و سیمین را به آمبولانسی بسپارند که قرار است او را به خانه ابدیاش ببرد. جمعه 31 مرداد است و این خیابان نشانی از یک روز تعطیل ندارد.خانه ابدی او مقبره خانوادگیاش در قطعه 72 بهشت زهراست. دیگر کسی شاعر محبوب را در خیابان زرتشت نخواهد دید. دیگر کسی در برنامههای فرهنگی حضور مادرانه سیمین بهبهانی را درک نخواهد کرد. او به ادبیات پیوسته است و جمعه آخرین دیدار است. دیداری که هرگزتکرار نخواهد شد.
انفجار جمعیت
ساعت 9:30 دقیقه صبح آدینه است، اما در این خیابان نشانهای از تعطیلی آخر هفته پیدا نمیشود. پیکر شاعر را به حیاط تالار وحدت میآورند و ناگهان انفجار شکل میگیرد. سیدعباس سجادی از جمعیتی که نام شاعر را تکرار میکنند و کف میزنند درخواست میکند که به احترام نام بزرگ سیمین سکوت کنند. جمعیت اما کار خودش را انجام میدهد. در لابهلای هیاهوی جمعیت، داماد سیمین بهبهانی که دوبلور مشهوری است و علاقهمندان سینما صدایش را بهخوبی در خاطر دارند پشت تریبون میرود. او حضور مردم را شگفتانگیز میداند و حیرتزده میشود از اینکه مردم اینگونه قدر هنرمند خود را میدانند.
او رفتن سیمین را آغاز زندگی جاودانه غزلبانوی شعر پارسی میداند. او میگوید که چند روز پیش فقط جسم او زوال گرفت، اما آنچه از کارگاه ذهن و اندیشه او تراویده همواره با ما است.
در روزهای اخیر حرف و حدیثهای زیادی درباره محل دفن سیمین بهبهانی در فضای مجازی منتشر شده بود. میگفتند سیمین دوست داشت در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده و مراسم تشییع او از خانهاش در خیابان زرتشت برگزار شود. عصر روز پنجشنبه اما خبر دیگری در خبرگزاریها منتشر شد که حکایت دیگری را روایت میکرد. خانواده بهبهانی ناگهان تصمیم گرفته بودند مراسم تشییع را از تالار وحدت به سوی بهشت زهرا برگزار کنند. بخش مهم حرفهای تهامی درباره همین موضوع بود.
او با اشاره به وصیت سیمین بهبهانی برای محل خاکسپاری اشاره کرد و گفت: سیمین بهبهانی برای محل خاکسپاریاش وصیت کرده که یا در امامزاده طاهر در کنار شوهر و نوهاش به خاک سپرده شود یا در کنار مزار پدرش در آرامگاه خانوادگی آنها در بهشت زهرا، که نهایتا خانواده او گزینه دوم را برگزیدند؛ همین. تاکید تهامی روی واژه همین واکنشهایی را به همراه داشت، اما شعرخوانی داماد شاعر فضا را اندوهگین کرد. او غزلی را برای مردم خواند که شاعر ۱۸ سال پیش درباره مرگش نوشته بود:
یکمتر و هفتادصدم افراشت قامت سخنم
یک متر و هفتاد صدم از خاک این خانه منم
سیل جمعیت ستارهها
حالا نوبت به شاعری رسیده که شاید برای سخنرانی نسبت به بقیه گزینه مناسبتری است. دکتر جواد مجابی شاعر و نویسندهای که سالها درکنار بهبهانی برای ادبیات این مملکت زحمت کشیده پشت تریبون میرود و همراه با مردم نام سیمین را فریاد میزند. او سپس به جایگاه بهبهانی در غزل معاصر اشاره میکند و معتقد است که پس از شهریار بهبهانی توانست شاخه تازهای به درخت ادبیات کهن ایران اضافه کند و روح تازهای به غزلی که تقریبا پیر شده بود ببخشد. نکته مهم این تشییع جنازه حضور هنرمندان برجسته عرصههای مختلف است.سر که میچرخانی در هر سو چهرههای آشنایی را میبینی که نامهای شاخصی را یدک میکشند. از بهمن فرمانآرا، گوهر خیراندیش، رویا نونهالی، مهناز افشار، پوری بنایی، سیروس ابراهیمزاده، اکبر زنجانپور گرفته تا فرهاد فخرالدینی، عبدالحسین مختاباد، همایون شجریان، شهرام ناظری، صدیق تعریف و...ادبیاتیها هم آمدهاند تقریبا تمام چهرههای مشهور خودشان را رساندهاند.از شمس لنگرودی که تازه از سفر خارج بازگشته است تا شاعران و نویسندگان دیگری همچون علی دهباشی، علی باباچاهی، فاطمه راکعی، محمود معتقدی، اسدالله امرایی، احمد پوری، عبدالجبار کاکایی و...
با حضور این همه چهره مشهور انتخاب سخنران کار سختی است اما مجری از صدیق تعریف خواننده موسیقی سنتی و خواننده تیتراژ مشهور سریال امام علی میخواهد که پشت تریبون برود. تعریف در سالهای گذشته با بهبهانی همکاری داشته است و در آلبوم «آبگینه» تصنیفهای زیبایی را با شعرهای شاعر اجرا کرده است اما حالا ترجیح میدهد غزل «همچو نور از چشمم رفتی و نمیآیی» شاعر را آواز بخواند و بعد از آن هم تصنیف مشهوری با مطلع «از نگاه یاران به یاران ندا میرسد» که سروده زندهیاد فریدون مشیری است. تعریف که کارش به پایان میرسد نویسنده برجسته ایران محمود دولتآبادی با تشویق حاضران حرفهایش را آغاز میکند.
او بهبهانی را انسانی مینامد که عمری با کار و عزت زیست و با کار و عزت هم خاموش شد. انسانی پیروز بین دوعدم. خالق رمان ماندگار کلیدر میگوید: سیمین بهبهانی آثار متنوعی دارد؛ از آثاری صریحا اجتماعی تا آثاری صریحا تنهایی، آثاری در لحظات ناب انسانی، که دیگر جایی برای سخن من نمیگذارد. او خود آنچه را لازم بوده سروده است و در ادامه هم غزلی از سیمین را روایت میکند.
دعوت دولت آبادی از استاد شجریان
آخرین جمله محمود دولتآبادی بین جمعیت هیاهو راه میاندازد. او میگوید اینجا هنرمندان گوناگونی هستند ازجمله موزیسینها و از میان آنها تاج موسیقی ایران شجریان هم حضور دارد و اینگونه از استاد آواز ایرانی استقبال میکند تا پشت تریبون برود. محمدرضا شجریان با اشاره به حضور مردم زیر آفتاب سوزان آخرین روز مرداد ماه میگوید: معاون هنری وزارت ارشاد به من گفت که نشد برای این مکان سایهبان درست کنند تا مردم از آفتاب در امان بمانند و من در جوابش گفتم مهم نیست و تحمل مردم ما بیشتر از اینحرفها است.
شجریان میگوید که از طرف هنرمندان موسیقی اینجا آمده تا به غزلبانوی ایران عرض احترام کند. او میگوید: سیمین بهبهانی زنی است که تاریخساز شد. او به همه جهان به عنوان خانواده مینگریست و فکرش صلح و دوستی و صفا برای آنها و پشتوانه فکریاش دفاع از حقوق زن و مادری بود. شجریان با گفتن این سخن که جهان را مردان میسازند و مردان را زنان، به همه تسلیت گفت و افزود: سیمین همیشه در تاریخ ما زنده است و در ما زندگی میکند. او به همه به شکل یک مادر محبت میکرد و امیدوارم بیش از پیش ما قدر مادرانمان را بدانیم.
پایان یک روز باشکوه
در ماههای اخیر آلبوم «نه فرشتهام، نه شیطان» با آهنگسازی تهمورس پورناظری و صدای همایون شجریان و شعرهایی از سیمین حسابی جایش را بین مردم باز کرد.حتی از کنسرت همین آلبوم در روزهایی که شاعر روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکرد استقبال عجیب و غریبی شد و چندین هزار نفر به تماشای این کنسرت رفتند. همایون قطعهای از همان آلبوم را که سروده سیمین بهبهانی بود برای مردم خواند و قرار بود مراسم با قدردانی علی بهبهانی پسر ارشد سیمین که سالها با مادرش زندگی میکرد به پایان برسد اما حیف بود که شهرام ناظری این همه راه را بیاید و برای مردم برنامهای اجرا نکند. مردم خواننده نامدار را تشویقش کردند و وقتی ناظری شعر معروف «دوباره میسازمت وطن را» خواند همراهیاش کردند.
ساعت 11 صبح جمعه است.آخرین روز مرداد ماه و در خیابان حافظ و حوالی تالار وحدت جایی برای سوزن انداختن پیدا نمیشود. مردم پیکر بیجان شاعر بلندآوازه را روی دوش میگذارند و زمان زیادی طول میکشد تا از حیاط تالار به بیرون بروند و سیمین را به آمبولانسی بسپارند که قرار است او را به خانه ابدیاش ببرد. جمعه 31 مرداد است و این خیابان نشانی از یک روز تعطیل ندارد.خانه ابدی او مقبره خانوادگیاش در قطعه 72 بهشت زهراست. دیگر کسی شاعر محبوب را در خیابان زرتشت نخواهد دید. دیگر کسی در برنامههای فرهنگی حضور مادرانه سیمین بهبهانی را درک نخواهد کرد. او به ادبیات پیوسته است و جمعه آخرین دیدار است. دیداری که هرگزتکرار نخواهد شد.
ارسال نظر