شاه بیت بی‌ثباتی
علیرضا مجمع ثبات یکی از ابزارهای مهم جشنواره‌ها است. اینکه هر سال چند بخش از جشنواره کم شود یا چند جایزه به آن اضافه شود لزوما پویایی نیست، می‌تواند بی‌ثباتی باشد. امسال نوع دیگری از این تغییرات را شاهدیم که انصافا باید آن را در صدر این سیاهه قرار داد.
مساله این است که حدود 136 فیلم به هیات انتخاب رسیده است و از این میان 31 فیلم برای مسابقه (و خارج از مسابقه) و 19 فیلم هم برای بخش مسابقه و خارج از مسابقه فیلم‌های اول انتخاب شده‌اند. می‌ماند انبوه فیلم‌های دیگری که به هیچ بهانه‌ای نمی‌شد به این دو بخش راه یابند. چه کنیم، چه نکنیم، بخشی بسازیم (خلق‌الساعه!) به نام «نوعی تجربه» و این فیلم‌ها را بریزیم در این ظرف. فکر بدی نیست، فیلم‌ها که «می‌فروشد»، دست کم منتش را بگذاریم که در بخشی از جشنواره ما نشانشان داده‌ایم!
***
۱- داریوش فرهنگ جمعه شب به برنامه سینمایی تلویزیون آمد و چون زمانی عضو هیات انتخاب جشنواره بود حرف‌هایی زد که بعضا جالب بود. نمونه‌اش اینکه در ابتدای حرف‌هایش گفت اگر ما می‌خواستیم برای جشنواره فیلم انتخاب کنیم، شش یا هفت فیلم بیشتر انتخاب نمی‌کردیم (باز خدا پدر علی معلم را بیامرزد که این عدد را تا ۱۶-۱۷ فیلم بالا برده بود!) بعد که دیدیم این‌طوری که نمی‌شود جشنواره برگزار کرد، از همه رنگ‌ها در جشنواره گذاشتیم. معنی این جمله این است که ۱۰ روز ملت می‌خواهند فیلم ببینند و دور هم باشند، ما چرا خودمان را بده کنیم؟! این اعداد و ارقام مایوس‌کننده؛ البته نظر شخصی دوستان است؛ ولی به هر حال این سوال هم باید پاسخ داده شود که سهم نگاه استاندارد به سینما و نسبی‌نگری در چنین جشنواره‌ای که باید تعداد مشخصی فیلم در بخش‌های مختلف آن به نمایش گذاشت چه می‌شود؟ نه نگاه ایده‌آلیستی را داشته باشید که شش، هفت فیلم انتخاب کنید، نه بخواهید همه طیف‌ها در یک چنین جایی باشند و بر اساس آن مجبور شوید حدود ۶۵ فیلم (که تعدادشان هر روز در برنامه‌ای که به چاپ رسیده در حال افزایش است) به جشنواره تحمیل کنید. یک نگاه متعادل که بخواهد به شکل نسبی تعدادی فیلم را برای چنین جشنواره‌ای انتخاب کند چندان کار سختی نیست که این دوستان از عهده‌اش برنیایند.
۲- این دوره با «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» افتتاح شد. فیلمی که یک سال منتظر ماند و با حرف و حدیث‌های زیادی روی پرده رفت. اینکه اساسا فیلم، از سطح بالاتر نمی‌آید بحثی است جدا؛ اما دلیل یک سال پشت سد نمایش ماندن را دست کم من نفهمیدم. هر دولتی نمایش یکسری فیلم را متوقف می‌کند و دولت بعد که می‌آید فیلم‌های قبل را نمایش می‌دهد و جلوی یکسری فیلم جدید را می‌بندد. این سیکل معیوب سینمای ایران در سال‌های اخیر است.