شاید روزی خانوادگی کار کنیم

عاطفه چهره‌گشا خانواده جهانگیر کوثری یکی از مشهورترین خانواده‌های فرهنگی ایران است. کوثری به عنوان مجری تلویزیون که سال‌ها اجرای برنامه ورزشی«نگاه دو» را برعهده داشت در کنار همسرش رخشان بنی‌اعتماد که او هم یکی از مهم‌ترین کارگردانان زن سینمای ایران به حساب می‌آید، همواره در فضای فرهنگی نقش قابل توجهی را ایفا کرده‌اند. در سال‌های اخیر باران کوثری یعنی فرزند این خانواده هم به عنوان یکی از بازیگران مطرح سینمای ایران بیشتر از گذشته این خانواده را در کانون توجه قرار داده است.جهانگیر کوثری پس از سال‌ها فعالیت در عرصه سینما به عنوان تهیه‌کننده حالا پا به عرصه تئاتر گذاشته و اخیرا به عنوان تهیه‌کننده در نمایش «مرغ باران» به کارگردانی پری صابری حضور داشته است. حضوری که شاید خیلی‌های دیگر را به این فکر وادارد تا درهنر اصیل نمایش سرمایه‌گذاری کنند. تجربه‌ای که کوثری انجام داد و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. با او به همین بهانه به گفت‌وگو نشسته‌ایم. چقدر حضور روی صحنه در فروش و جذب تماشاچی موثر است؟ چقدر سوپراستار، چقدر نمایشنامه؟ تئاتر با سینما متفاوت است و برندهای تئاتر با سینما فرق می‌کند. در تئاتر کارگردان‌هایی به‌عنوان سوپرکارگردان مطرح می‌شوند که باعث استقبال مخاطب و فروش بالای کار می‌شود و مخاطب جذب می‌شود، مثلا وقتی خانم صابری نمایشی را روی صحنه می‌برد، خیلی‌ها ترغیب می‌شوند وقتی فراهم کنند و به تماشای آن تئاتر بروند. اگر کسی بتواند با یک جامعه‌شناسی هنری از سوپراستارهای سینما و تئاتر در کنار کارگردان‌های مطرح استفاده کند، حتما باعث رونق کار می‌شود و مخاطبان زیادی از آن نمایش استقبال نشان می‌دهند که همین موضوع مسوولان را به این فکر می‌اندازد تا سالن‌های مجهز بیشتری را در اختیار هنرمندان قرار دهند. در حال حاضر ما فقط تالار وحدت را داریم که به استانداردها نزدیک است. آیا شرایط زندگی در یک خانواده هنری سخت است؟ زندگی در خانواده‌ای که همه به کار هنری مشغولند با زندگی آدم های دیگر تا حدی متفاوت است. تفاوت‌هایی با زندگی معمولی دارد. ساعت‌های کاری، ساعت استراحت و بودجه در چنین خانواده هایی تعاریف دیگری پیدا می‌کند. به طور کلی در یک جمله می‌توانم بگویم وقتی یک خانواده زیر سایه دانایی باشد، از زندگی‌اش لذت بیشتری می‌برد. اگر همسرتان پروژه‌ای را بخواهد شروع کند یا فرزندتان قصد داشته باشد در فیلمی بازی کند، با یکدیگر مشورت می‌کنید؟ طبیعی است که مشورت می‌کنیم. در معمولی‌ترین خانواده ها هم مشورت کردن به عنوان یک اصل وجود دارد. اگر همسرم بخواهد کاری انجام دهد حتما با هم صحبت و مشورت و اطلاعاتی رد و بدل می‌کنیم. اگر به باران پیشنهادی شود مطرح می‌کند با ما در میان می‌گذارد؛ ولی مانع کار او نمی‌شویم که چه کاری انجام بدهد و چه کاری انجام ندهد. خودش آنقدر به اوضاع مسلط است که می‌تواند انتخاب درستی کند. با این حال در خانواده ما مشورت همیشه وجود دارد. پس در خانواده‌ شما یک نفر تصمیم گیرنده نهایی نیست؟ نه هرکس در حیطه کار خودش می‌تواند تصمیم بگیرد. من تهیه‌کنندگی تئاتر انجام می‌دهم، باران در تئاتر یا سینما بازی می‌کند و همسرم معمولا در حال نوشتن فیلمنامه برای فیلم سینمایی است.شاید در آینده به یک نقطه مشترک رسیدیم و با هم کاری انجام دادیم. آیا اتفاق افتاده که شما با باران برای حضور در کاری مخالفت کنید؟ برعکس این قضیه اتفاق افتاده که باران بخواهد کاری انجام ندهد اما من اصرار کنم به انجام آن و بعدها متوجه شوم که حرف او درست بوده است. آیا شما باران را تشویق کرده‌اید که به عنوان بازیگر وارد حرفه سینما شود؟ راستش را بخواهید باران از ۵ سالگی با فیلم بهترین بابای دنیا به کارگردانی آقای داریوش فرهنگ وارد سینما شد. آن فیلم دیالوگ‌های زیادی داشت، در حالی که باران هنوز سواد خواندن و نوشتن نداشت. در آن فیلم آتیلا پسیانی دستیار کارگردان بود و قبل از فیلمبرداری دیالوگ‌ها را می‌خواند و باران حفظ می‌کرد. بعدها هم در سن۷ سالگی فیلم روسری آبی را بازی کرد. من و مادرش تصمیم گرفته بودیم که او وارد این حرفه نشود و تا ۱۴-۱۳ سالگی هم مانع شدیم؛ اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که باران استعدادهای زیادی در این کار دارد و ما در حقش ظلم می‌کنیم اگر اجازه ندهیم بازی کند. این اتفاق دور از انسانیت بود و برای همین تصمیم گرفتیم آزادش بگذاریم و انصافا هم حالا از ما خیلی جلوتر است. اگر تهیه‌کننده نمی‌شدید، دوست داشتید چه کاری انجام دهید؟ من کارگردانی کرده ام و چند فیلم کوتاه و مستند هم ساخته‌ام. در سال ۱۳۹۰ در حال ساخت یک فیلم بودم که به دلیل مسائل سیاسی متوقف شد و از آنجا مسیر زندگی‌ام عوض شد وگرنه باید کارگردان می‌شدم. من عاشق کارگردانی در سینما بودم. از ۱۰ سالگی عاشق سینما بودم و در ۱۹-۱۸ سالگی فیلم کوتاه و در ۲۱ سالگی هم فیلم مستند ساختم. چرا بازیگران بیشتر تمایل دارند در سینما حضور داشته باشند؟ واقعیت این است که جذابیت‌های سینما خیلی بیشتر و گسترده‌تر است و در دنیا هم دیده می‌شود. یک بازیگر تئاتر فقط در مملکت خود و شاید فقط در شهر خودش دیده شود؛ ولی یک بازیگر سینما در تمام جشنواره‌های بزرگ دنیا و در تمام کشورهای دنیا امکان مطرح شدن را دارد. به دلیل ابعادی که سینما دارد خیلی طبیعی است که همه به سینما گرایش داشته باشند. کسانی هم که تئاتر کار می‌کنند در نهایت آرزوی بازیگری سینما را دارند. آیا پیش آمده به عنوان تهیه کننده، پپشنهاد کنید باران حتما در آن کار حضور داشته باشد؟ به هیچ‌وجه نه در سینما و نه در تئاتراین طوری فکر نمی کنم. نمونه‌اش هم همین تئاتری است که اخیرا کار کرده ام و همین‌طور خیلی از فیلم‌هایی که تهیه‌کنندگی‌اش را برعهده داشته‌ام. اگر نقشی وجود داشته باشد که مناسب حضور باران باشد و کارگردان هماهنگ کرده باشد به او پیشنهاد می‌دهم که در نهایت باز هم حق انتخاب با اوست. جالب است بگویم که من دو فیلم داشتم که او فیلمنامه را خواند؛ اما نپسندید و بازی نکرد. هیچ اجباری در کار نبود و آنقدر استقلال دارد که بتواند خودش انتخاب کند.