سال‌های دور از دوربین

سال‌های سال است که از ساخت آخرین فیلم برخی از کارگردانان سینمای ایران می‌گذرد، اما آنها همچنان دور از دوربین مانده‌اند. با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب و پی‌ریزی سینمای نوین ایران، بررسی چرایی و چگونگی مسیر طی شده و البته موفقیت‌ها و شکست‌های تجربه شده در این مسیر، بی‌توجه به آدم‌ها و همه آن‌هایی که چرخ سینمای ایران را در این سه دهه به حرکت درآورده و مانع سکون ظاهری - و نه لزوما باطنی و محتوایی - آن شدند، اگر نگوییم بی‌فایده، دست کم بی‌انصافی خواهد بود.در این مقال می‌خواهیم از کارگردانانی بنویسیم که بیش از یک دهه است برای سینما کارگردانی نکرده‌اند؛ همان‌هایی که برخی‌شان سال‌ها است پشت هیچ دوربینی - حتی تلویزیونی - نایستاده‌اند و بسیاری‌شان امروز تنها خاطره‌ای دور و فراموش شده برای ذهن‌های نسیان‌زده به شمار می‌روند.

یک بار برای همیشه

در جدول تهیه شده از کارگردان‌های خاموش سینمای ایران که توسط سایت «خبر آنلاین» تهیه شده به نام‌های بسیاری بر می‌خوریم که تنها یک فیلم در کارنامه خود داشته و بعد از این تنها تجربه منحصر به فرد در عرصه کارگردانی، برای همیشه از یاد و حافظه سینمای ایران - حداقل در بخش کارگردانی - پاک شده‌اند. در بین اسامی این افراد البته هستند نام‌آشنایانی که امروز در دیگر عرصه‌های صنعت سینمای ایران مشغول فعالیت بوده و نوعا از سرآمدان حرفه خود نیز هستند.

کسانی چون بزرگمهر رفیعا (دادستان - ۱۳۷۰)، حمید سمندریان (تمام وسوسه‌های زمین - ۱۳۶۸)، یاسمین ملک‌نصر (درد مشترک - ۱۳۷۳)، حمید لبخنده (آبی - ۱۳۷۹)، بهمن زرین‌پور (هفت ترانه - ۱۳۸۰)، فرامرز صدیقی (طعمه - ۱۳۷۱)، سعید امیرسلیمانی (چون ابر در بهاران - ۱۳۶۹)، جعفر والی (تا غروب - ۱۳۶۷)، اسماعیل سلطانیان (همه دختران من - ۱۳۷۲)، داریوش ارجمند (گفت زیر سلطه من آیید - ۱۳۶۲) و ... از جمله کسانی هستند که تنها یک بار اسب شانس خود را در میدان کارگردانی سینما به تاخت و تاز درآوردند و بعد از آن دیگر هیچ‌گاه قدم به این عرصه نگذاشتند.

البته فارغ از نام‌های آشنا، بودند کسانی که امروز تک آثارشان بیش از نام‌ خودشان در بین سینمادوستان شناخته شده است. کسانی چون علیرضا سمیع‌آذر (پرواز پنجم ژوئن - ۱۳۶۸)، حسن جوانبخش (سازمان ۴ - ۱۳۶۶)، محمود سمیعی (خانه آقای حق دوست - ۱۳۵۹)، محمد ابراهیم سلطانی‌فر (تویی که نمی شناختمت - ۱۳۶۹) و ... از این دسته هستند.

آرامش پس از توفان

اما دسته دیگر کارگردان‌هایی هستند که بعد از یک دوره پرکاری به ناگاه دست از کار شسته و فرصت و وقت خود را صرف باقی امور دنیوی - یا همان کار و زندگی شخصی - کرده‌اند. در میان اسامی این افراد انواع و اقسام نام‌های آشنا و ناآشنا را می‌توان مشاهده کرد. از جمله افراد نام آشنای این بخش می‌توان به ناصر تقوایی و مسعود جعفری جوزانی اشاره کرد. البته هر کدام از این دو نفر دلایل خاص خود را برای کم کاری در عرصه سینما دارند، اما نکته مهم برای ما این است که ۱۰ سال از ساخت آخرین فیلم تقوایی؛ یعنی «کاغذ بی‌خط» در سینما گذشت و «بلوغ» جعفری جوزانی نیز می‌رود که به عنوان آخرین اثر او در سینما ۱۳ ساله شود.

در این میان کارگردان‌های دیگری نیز وجود دارند که به‌رغم نام نه چندان پرآوازه‌شان، در میدان کارگردانی سینمای بعد از انقلاب، دوره‌ای نسبتا پرکار را تجربه کرده و به ناگاه از صفحه خبرها و خاطرات مربوط به کارگردانی سینما محو شده‌اند. افرادی چون حسن محمدزاده (با ۸ فیلم)، رحیم رحیمی‌پور (با ۶ فیلم)، شفیع آقامحمدیان (با ۶ فیلم)، منصور تهرانی (با ۶ فیلم)، علی اصغر شادروان (با ۶ فیلم) و... از جمله این افراد هستند.

دیگران

باقی نام‌های حاضر در این جدول را دیگرانی تشکیل می‌دهند که دوره‌ای را در سینما و میدان کارگردانی به زورآزمایی - و البته ذوق آزمایی - پرداخته و بعد از آن سر خود گرفته و به راهی دیگر رفتند (یا رانده شدند). در این جمع نیز نام‌های آشنا و ناآشنای بسیاری را می‌توان دید. از فرامرز قریبیان و جواد شمقدری و حمید تمجیدی و سعید حاجی‌میری و سیامک اطلسی و فتحعلی اویسی و مرضیه برومند و... گرفته تا نام‌هایی چون مهران تاییدی، عطا حیاتی، سعید خورشیدیان، علی خوش‌نشین، حسن پورقلی‌زاده و... جزو کارگردان‌هایی هستند که امروز بیش از یک دهه است فیلمی را در محدوده سینمای ایران جلوی دوربین نبرده‌اند؛ هرچند که بسیاری‌شان با تیتر و عنوانی دیگر همچنان در سینما مشغول به کار هستند.