یادداشت شفاهی
اکران همزمان هشت فیلم افتخار نیست
فیلمهایی که تحت عنوان سرگرمی ساخته میشوند و اکثریت سینما را هم تشکیل میدهند باید از یک استانداردی برخوردار باشند، نه اینکه آن قدر به نظر مردم تقدس بدهیم که استانداردها را فراموش کنیم. نباید به سلیقه مردم تقدس داد و عوامگرایی را ترویج کرد.
همایون اسعدیان
فیلمهایی که تحت عنوان سرگرمی ساخته میشوند و اکثریت سینما را هم تشکیل میدهند باید از یک استانداردی برخوردار باشند، نه اینکه آن قدر به نظر مردم تقدس بدهیم که استانداردها را فراموش کنیم. نباید به سلیقه مردم تقدس داد و عوامگرایی را ترویج کرد. وظیفه هنر این نیست که آنچه مردم میخواهند به آنها بدهد. ما از اول به شورای پروانه ساخت گفتیم که از تولید ۳۰۰ فیلم در سال صحبت نکنیم؛ چرا که ظرفیت تولید سینمای ما ۵۰ تا ۶۰ فیلم در سال است، زیرا اقتصاد سینما در ایران تنها با گیشه است و بخشهای دیگر مانند ویدئو، نمایش در اتوبوس و هواپیمایی و غیره درآمدزایی ندارند و تلویزیون هم همه فیلمها را نمیخرد. پس این گیشه نحیف چگونه میتواند پشتیبان این تعداد فیلم باشد. گلوگاه ما پروانه ساخت است که آن را باز گذاشتهایم. چگونه در این شرایط میتوانیم خروجی را کنترل کنیم؟ اینکه هشت فیلم را به طور همزمان اکران کنیم، افتخار نیست، بلکه این فیلمسوزی است. درباره دخالت دولت در سینما معتقدم در بسیاری از موارد ترکیب کارگردان و تهیهکننده از همان ابتدا و در زمان پروانه ساخت نشان میدهد که در انتها با چه فیلمی روبهرو هستیم. باید در این زمینه دخالت کرد. باید بیایند و بگویند این کف تولید با این کف کارگردانی همخوانی ندارد. اگر این دخالت است، چه اشکالی دارد که دخالت صورت بگیرد؟ در غیر این صورت چه کسی پاسخگوی اکران است؟ نمیتوان هنگام گرفتن پروانه ساخت گفت «نباید دخالت وجود داشته باشد، اما در اکران بگوییم چرا دخالت نمیکند.» آن هم در کشوری که ۹۰ درصد اقتصادش دولتی است. در باره اینکه «آیا امنیت اقتصادی آن قدر مهم شده است که به این سطح از سینما برسیم؟» باید بگویم مگر همین امنیت اقتصادی سبب نشده است که مجبور شویم به سطح کالاهای نازل چینی برویم؟ باید از سینمای سرگرمی که در ابتدای بحث عنوان شد دفاع کرد؛ اما در جای خودش و به صورت استاندارد، تصور میکنم در حال حاضر با بحران وحشتناکی روبهرو هستیم که همان بحران بیهویتی است. برای رفع آن هم نیاز به حرکت جمعی، همفکری و تامین امنیت سینما است. من زمانی که فرزاد موتمن فیلم پوپک و مش ماشالله را ساخت،فکر کردم که چرا این کارگردان که کارهای شاخصش در این چند ساله در سینمای مستقل مثال زدنی بود،به کارگردانی فیلم پوپک و... روی آورده است.تا اینکه فیلم صداها را که به تازگی به ویدئو کلوپ آمده گرفتم و دیدم. بعد از دیدن فیلم فهمیدم که علت کار موتمن چه بوده است. این مهم نیست که فیلمی مثل پوپک را موتمن ساخته یا ده رقمی را من ساختهام، مهم این است که من پای ده رقمی نمی ایستم و میگویم آن را ساختهام تا بتوانم بعد از آن طلا و مس را بسازم.
ارسال نظر