سینمای اجتماعی و فیلم‌های شهری

مهرشاد کارخانی

سینمای جدی اجتماعی در ایران از فیلم خشت و آینه شروع می‌شود. البته این سینما همیشه در ایران دنبال شده، اما به هر حال در دوره‌هایی پررنگ تر دیده شده است. این سوال همیشه وجود دارد که آیا ممیزی باعث کم‌رنگ شدن این سینما شده است. در دوره‌های قبلی فیلمسازانی مثل کیمیایی، نادری، تقوایی و ... فیلم‌هایی در این گونه می‌ساختند. البته درهمان دوران شرایط اجتماعی، فیلمسازان را وادار می‌کند تا به این سمت حرکت کنند. در آن شرایط در خیلی از مناطق تهران مردم در رفاه اجتماعی زندگی می‌کردند، اما تعدادی فیلمساز بخش‌هایی از جامعه را نشان می‌دادند که فقر در آن دیده می‌شد.

در حال حاضر هم این شرایط در جامعه وجود دارد. البته از دهه ۶۰ تاکنون سینمای اجتماعی کم‌رنگ‌تر شده است. تعدادی از فیلمسازان که در ژانر اجتماعی فعالیت می‌کردند یا به طور کلی فیلم نمی‌سازند مانند خانم بنی‌اعتماد و تعدادی دیگر، بخشی دیگر از این فیلمسازان به سمت سینمای تجاری یا طنز گرایش پیدا کرده‌اند. البته این موضوع را می‌توان به دلایلی چون، مشکلات ممیزی و نبود سرمایه‌گذار یا تهیه کننده مناسب برای این نوع سینما مرتبط دانست.

به عقیده من در شرایط فعلی مخاطبین این سینما کاملا به صورت جهت دار به سمت سینمای کمدی و سطحی حرکت داده شده‌اند. این موضوع را نیز می‌توان یکی از دلایل اصلی کمرنگ شدن سینمای اجتماعی دانست. من اعتقاد دارم تعدادی از فیلمسازان ما بی‌دلیل عنوان فیلمساز اجتماعی را یدک می‌کشند. آنها فقط در شرایط و زمانه خود فیلم‌هایی در شهر و در فضای شهری ساختند. قرار نیست همه فیلم‌های شهری را اجتماعی معرفی کرد. تعدادی از فیلمسازان اجتماعی که دغدغه این سینما را داشته‌اند دوره خود را تمام شده می‌دانند.

عده‌‌ای هم که از گذشته در حال حاضر فعالیت می‌کنند، به دلیل اینکه ارتباطشان با محیط بیرون کمرنگ شده، فضا را درست نمی‌شناسند. البته بخشی از این جریان به انرژی فیلمساز و بخشی به سن و سال برمی‌گردد. از طرف دیگر به نظر من برخی از آ‌نها خسته شده‌اند و شرایط ممیزی هم باعث شده زیاد حوصله به خرج ندهند. شاید این یک دیوانگی است. کسی که کار هنری می‌کند گاهی هم حماقت می‌‌کند. این کار به نوعی جنون است. شما تا کنون دیده‌اید یک مدیر سینمایی از یک صحنه فیلم، عاشقانه تعریف کند. ولی یک فیلمساز می‌تواند به اندازه‌ای عاشق کارش باشد که در شرایط دشوار هم فیلم خود را بسازد. من شاید راه خود را بروم. اما شخص دیگری وقت و حوصله این کار را ندارد. این شدنی نیست. در تمام دوره‌‌ها فیلمسازان تلاش خود را کرده‌اند تا فیلم خود را بسازند.