جشن تولد ۷۴ سالگی بهرام بیضایی بدون حضور استاد همزمان با نمایشگاه عزیز ساعتی برگزار شد
دریغ و افسوس برای رفتن هنرمندان
بهرام بیضایی: ما وصله این حرفه نبودیم. چیزهایى به جز سینما براى حضور در سینما لازم است. ما سینما را دوست داریم و حاشیههایش را نه! ما اهل زمانهایم نه بازیچه آن! مراسم تولد ۷۴ سالگی بهرام بیضایی دوشنبه شب گذشته همزمان با افتتاح عکسهای عزیز ساعتی در نگارخانه آریا برگزار شد.
به گزارش ایلنا، همایون اسعدیان (رییسکانون کارگردانان سینمای ایران) با خوشآمدگویی به میهمانان گفت: امروز قصد کردیم باگرفتن یک مراسم مختصر و همچنین بریدن یک کیک، تولد هنرمند و کارگردانی را برگزار کنیم و از کارگردانی یاد کنیم که خاطرات کودکی و جوانی بسیاری از ما را رقم زده است و نقش بیبدیلش در سینما از زمان ساخت فیلم کلاغ دیده میشود.
وی ادامه داد: شورای مرکزی کانون کارگردانان با همکاری جمعی از دوستان بر آن شد تا این مراسم را برگزار کند و از عزیز ساعتی که با برگزاری نمایشگاه در نگارخانه آریا این فرصت را فراهم کرد، متشکریم.
رخشان بنی اعتماد نیز با تاسف از اینکه امروز درحالی تولد بیضایی را جشن میگیریم که وی در خارج از کشور حضور دارد، افزود: نباید اینگونه باشد که ما در غیبت هنرمندان برای آنها تولد بگیریم. امروز نبودن این هنرمندان برای ما دریغ و افسوس به دنبال دارد.
وی ادامه داد: امیدوارم روزی این فضای بسته و تنگ و این آلودگی هنری که شامل ما شده است، رفع شود.
بهمن فرمان آرا نیز با تبریک تولد بهرام بیضایی گفت: بیضایی و امثال وی باید برای زندگی به جای دیگری بروند و ما باید از خود بپرسیم چرا نباید بیضایی اینجا باشد و در اینجا از وی قدرشناسی شود و در اینجا تشویق شود.
فرمان آرا افزود: مدیران قدر افرادی مانند بیضایی را نمیدانند. در ادامه مراسم شمع ۷۴ سالگی بهرام بیضایی روشن شد و سپس کیک تولد توسط عزیز ساعتی بریده شد.
پیام بهرام بیضایی برای نمایشگاه عکس عزیز ساعتی
در نمایشگاه عکسهای عزیز ساعتی که باعنوان «با بیضایی در طهران» برگزار میشود، بیش از ۳۰ قطعه عکس از مجموعه فیلمهای سینمایی بهرام بیضایی که ساعتی در ساخت آنها همکاری داشته است، به نمایش گذاشته شده است. به گزارش ایسنا بهرام بیضایی که هماکنون در خارج از کشور زندگی میکند، در یادداشتی که به مناسبت برگزاری این نمایشگاه نوشته، آورده است:
من چطور مىتوانم عزیز ساعتى را با کلمات عکاسى کنم آن هم از راه دور، که سالهاست ما همه را از نزدیک عکاسى کرده؟ عزیز ساعتى با عکسهایش سالها جلوى روى ما نقش آینه را بازى کرده است؛ آیا من مىتوانم با کلمات براى او نقش آینه را بازى کنم؟ بیضایی با اشاره به همکاریهای مختلف خود در چند فیلم با عزیز ساعتی ادامه میدهد: ما آن فیلمهایى را که صحبتش بود نساختهایم. نه ما شبیه آن روز هستیم نه آن روز شبیه خودش، نه تهران شبیه آنچه روزى بود، و نه کلمات همان معنایى را دارند که روزى داشتند. خانهنشینى شغل ماست؛ هنوز شروع نکرده بازنشستهایم! هیچکس نمىپرسد چطور زندگى مىکنى؟ جز لبخند سوخته عزیز ساعتى تنها یک چیز هنوز به اعتبار اولش باقى است؛ ایمان به قدرت تصویر! چه راست و دروغها با آن مىتوان گفت و ما دروغ نگفتیم. در دوستى و در عشق به سینما عزیز ساعتى همان است که بود؛ با همان ایمان به زبان تصویر! بىخستگى و تنش؛ توان پایان روزش مثل آغاز روز؛ و سراسر با همان لبخند و آرامش که سرچشمه آن را نمىتوان شناخت. ما وصله این حرفه نبودیم. این آن حرفهای نبود که ما به امیدها در آن قدم گذاشتیم. چیزهایى به جز سینما براى حضور در سینما لازم است. ما سینما را دوست داریم و حاشیههایش را نه! ما اهل زمانهایم نه بازیچه آن! لبخند عزیز ساعتى چه معنایى داشت جز همین؟ ما همه عزیز ساعتى هستیم.
ارسال نظر