بی‌سلیقگی توامان فجر و بفتا!

علیرضا مجمع

جشنواره سی‌ام با اعلام برندگان نهایی بخش مسابقه فیلم‌های اول و مسابقه سینمای ایران (با اسامی نامانوس نگاه نو و عنوان توهین آمیزسودای سیمرغ که این آخری را ظاهرا هیچ‌کس نمی‌خواهد متوجه بار معنایی بیشتر منفی آن شود!) همزمان با مراسم آکادمی فیلم بریتانیا (بفتا) به کار خود پایان داد و عجیب اینکه در دو مراسم یک بی سلیقگی مشترک وجود داشت. برای ما که امید به پیروزی فیلم اصغر فرهادی پیش از مراسم اسکار داریم بی‌سلیقگی اعضای آکادمی فیلم بریتانیا که فیلم پدرو آلمودوار (پوستی که در آن زندگی می‌کنیم)را به فیلم فرهادی ترجیح داد در حکم یک زنگ خطر بود.اما کماکان اعتقاد دارم اعضای آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا بسیار باهوش‌تر از همتایان انگلیسی خود باشند.

۱ بی‌نظم منظم!

آنهایی که خاصیت این دوره از جشنواره فجر را نظم حاکم بر آن می‌دانستند، باید می‌آمدند و اختتامیه جشنواره را می‌دیدند. جایی که هیچ نظمی در آن دیده نمی‌شد. حتی مجری برنامه در خلال اعلام اسامی برندگان با هیاتی که روی سن حضور داشت که جایزه‌ها را بدهد، مشورت می‌کرد تا جایی از کار احتمالا گاف ندهد. از حضور بیش از ظرفیت فضای تالار وحدت هم بهتر است حرفی نزنم که حتی بعضی از میهمانان اصلی مراسم هم در فشارهای در ورودی نتوانستند به موقع وارد سالن شوند. واقعا هنوز بعد از سی سال یاد نگرفته‌ایم این جور مراسم‌ها را چگونه برگزار کنیم.این دوره که دبیرش مرتب تشویق شد برای اینکه توانسته است نظمی در خور این مهم‌ترین اتفاق سینمای ایران ایجاد کند، هم به شدت غیرحرفه‌ای برگزار شد. نظم در بی‌نظمی حاکم بر این جشنواره که به سنتی تغییرناپذیر تبدیل شده است تنها برای دلخوشی ماست ولاغیر. تنها نکته مثبت دبیر جشنواره نظم نسبی در برنامه اعلام شده فیلم‌ها بود. ظاهرا باید بپذیریم این بی‌نظمی، ذات جشنواره است و از هیچ دبیری کاری ساخته نیست.

۲ بحق‌ترین جایزه دوره سی

یک جایزه درست و دیگر هیچ. اکبر عبدی بحق‌ترین جایزه این دوره از جشنواره را به خانه برد و نشان داد هنوز دود از کنده بلند می‌شود.عبدی در صحبت‌هایش البته گفت جایزه در

۶۰ سالگی خیلی به دردش نمی‌خورد و این جایزه را برای

«ای ایران» و فیلم‌های دیگرش باید می‌گرفت؛ ولی کاریش نمی‌شه کرد، وقتی بازی عبدی جایی برای گفت‌وگو نمی‌گذارد، این هیات

بدسلیقه هم نمی‌تواند نادیده‌اش بگیرد.

۳ همه دیدند، جز هیات داوران

مصطفی کیایی کارگردان فیلم ضد گلوله وقتی روی سن آمد تا جایزه بهترین فیلمنامه را بگیرد جمله‌ای گفت که به کمدی موقعیت فیلمش خیلی شباهت داشت. او از عوامل فیلمش و به‌خصوص مهدی هاشمی تشکر کرد که حتی برای بازی‌اش در این فیلم نامزد سیمرغ هم نشده بود و گفت: «هر کس فیلم را دیده باشد، نمی‌تواند بازی مهدی هاشمی را نبیند.» کیایی این حرف را در حالی زد که همه هیات داوران روی صحنه ایستاده بودند!

۴ یک سیمرغ برای چند نفر

باز بگویید این جشنواره منظم بود. آقا جان کجای دنیا برای جایزه‌ای که با کار گروهی به سر انجام رسیده است و نام همه عوامل اعلام می‌شود و روی صحنه می‌آیند، یک جایزه می‌دهند؟! فقط در ایران این اتفاق ممکن است روی دهد. بنده‌های خدا یک سیمرغ را به چند تکه مساوی باید تقسیم کنند تا انصاف رعایت شود؟!

۵ آنچه نادیدنی است آن بینی!

مثل اینکه عمد داشته‌اند که یکسری از فیلم‌ها و آدم‌ها را نبینند. پیمان معادی و عبدالرضا کاهانی و چند نفر دیگر را.جوایز امسال از همه نظر شاهکار بود.یکیش هم اینکه برای اینکه دوستان بگویند در جهت سیاست‌هایشان فیلم ساخته شده است، اکثر جایزه‌ها را دادند به فیلم‌های مورد حمایت خودشان. در این زمینه هنوز جشنواره ۲۹ در بین ۳۰ دوره جشنواره فجر بی همتاست.

۶ اگر عمری باقی بود

این آخرین باری است که این سری یادداشت‌ها را می‌خوانید و صاحب این قلم را تحمل می‌کنید. سومین سالی بود که این یادداشت‌ها را پی در پی در خلال جشنواره فیلم فجر می‌نوشتم و نمی‌دانم تا سال بعد عمری باقی هست یا نه. از ابتدا بنا را بر امید به این دوره گذاشتم. اما خود جشنواره سی، ناامیدم کرد. با این وضعیت خیلی به آینده این سینما هم امیدوار نیستم. ببخشید که «سی پاره» را با نا امیدی به پایان بردم. وضعیت فعلی سینما تا اطلاع ثانوی ناامیدکننده است.