پاک و جذاب بودن هنر است

امروز یازدهم مهرماه، سالگرد تاسیس تلویزیون در ایران است. ۵۳ سال قبل بود که این جعبه جادویی وارد خانه‌های ایرانی‌ها شد و تنها با گذشت حدود نیم قرن، به عضوی ثابت در میان خانواده ایرانی بدل شده است.

خبرنگار ایسنا، به مناسبت ۵۳ سالگی تلویزیون در ایران، گفت‌وگویی با برخی از اهالی این رسانه انجام داده است. تلویزیونی‌ها بعد از گذشت این ۵۳ سال، خواسته‌های متفاوتی از تلویزیون دارند که از جمله آنها می‌توان به برخورد بالغانه این نهاد با مخاطبان، خصوصی شدن تلویزیون، توجه این رسانه به برنامه‌سازان و ارزش‌مدار شدن آن اشاره کرد.

اسماعیل عفیفه: تلویزیون مثل یک بچه نابالغ برخورد نکند

اسماعیل عفیفه، تهیه‌کننده سریال‌هایی چون «پس از باران» و «میوه ممنوعه» درباره ۵۳ سالگی تلویزیون به خبرنگار ایسنا، می‌گوید: با توجه به اینکه ۵۳ سالگی، سن پختگی انسان است، اگر فرض کنیم تلویزیون هم یک انسان ۵۳ ساله و در سن بلوغ فکری‌اش است، امیدوارم به اهالی تلویزیون احترام بگذارد و با برنامه‌سازان و اهالی‌اش مثل یک بچه نابالغ برخورد نکند.

حسن هدایت: تلویزیون خصوصی شود

حسن هدایت، کارگردان سریال «کارآگاه علوی» نیز بهترین پیشنهاد به تلویزیون را خصوصی‌ شدن می‌داند و می‌گوید: سنگ بنای صداوسیمای ما از همان اول، چرخه معیوبی بوده که هنوز هم ادامه دارد. یک نمونه آن این است که تشکیلاتی با این عظمت و حساسیت هفت ماه است که بودجه ندارد. در تلویزیون ما، یک گروه راه خودشان را می‌روند و به دیگران توجهی نمی‌کنند. انگار که تلویزیون برای گروه خاصی طراحی شده است و بقیه مهم نیستند. جالب اینجا است که این گروه خاص هم تلویزیون نگاه نمی‌کنند. مخاطبان اصلی تلویزیون، هیچ جایی در نظرسنجی‌ها ندارند. از یک طرف نسبت به تعداد مخاطبان تلویزیون‌های فارسی زبان دنیا هشدار می‌دهند و از طرفی هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند. ولی به این نکته توجه نمی‌کنند که خود شما با این برنامه‌های غیرجذاب، مخاطب را به این سمت سوق می‌دهید. بهترین توصیه‌ام به تلویزیون، این است که خصوصی یا تعاونی شود. در این صورت، تلویزیون صد درصد بهتر خواهد شد.

ضیاء‌الدین دری: برنامه‌های ماهواره را آچمز کنیم

ضیاءالدین دری ـ کارگردان سریال‌ «کیف انگلیسی» که در حال‌حاضر، ساخت مجموعه «کلاه پهلوی» را در دست دارد ـ‌ فرهنگ‌سازی تلویزیون را یکی از وظایف این رسانه می‌داند و معتقد است: تلویزیون یک رسانه بسیار بسیار جدی است. در دنیای امروز که یک زندگی سخت و پیچیده شهرنشینی با همه محاسن و معایبش وجود دارد، افراد در وهله اول دچار ناهماهنگی با زندگی ماشینی می‌شوند. هرچند ظاهرشان، ظاهر مدرن پیدا می‌کند، اما داخل این خانه‌ها، حتی خانه‌های بالاشهری، فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های روستایی را در خودشان جا داده‌اند؛ بنابراین تلویزیون به عنوان تنها وسیله‌ای است که می‌تواند این جماعتی را که دور هم جمع شده‌اند با اصول و شرایط شهرنشینی آشنا کند. این آدم‌ها ناگزیرند از طریق تماشای تلویزیون خودشان را سرگرم کنند؛ به همین دلیل نقش تلویزیون

به عنوان رسانه،‌ نقش حساسی است به ویژه در جامعه نیمه روستایی شهری ما که در همین فاصله کوتاه شهرنشینی، با مقوله رسانه‌های بیگانه هم آشنا شده‌اند و این رسانه‌ها در دستشان قرار گرفته است.

دری دستمزد برنامه‌سازان را نیز پایین می‌داند و معتقد است: وقتی دستمزد یک نویسنده از قیمت چوب و گچ و تخته‌ای که بابت نوشته او خرج می‌شود کمتر است، امکان ندارد برای خلق یک اثر، فکر کند. درنتیجه مسائلی پیش می‌آید؛ مثلا وقتی زنان یک سریال مثل مردان آن حرف می‌زنند، در چنین شرایطی چطور انتظار داریم زنان جامعه،‌ جذب آن برنامه شوند؟ یا اینکه تمام صحنه‌های عاشقانه تلویزیون باسمه‌ای‌ و کلک است. اینها به خاطر این است که نویسنده در خانه‌اش نشسته و می‌نویسد و اگر هم نقدی باشد، نقدهای جسته و گریخته‌ای است که در مطبوعات خوانده و عمیق و تجربی نیست. نویسنده باید با فراغ بال کار کند و فاصله هر کارش باید دو تا سه سال باشد. در غیر این صورت جواب نمی‌دهد و نمی‌توانیم بگوییم صدا و سیمای پاک ما، موفق می‌شود و نمی‌تواند از معیارهای ارزشی، فراتر رود. چون، پاک بودن هنر نیست و هر مدیری که وارد می‌شود روی این مساله تاکید دارد. پاک و جذاب بودن، هنر است الان باید مردم را طوری سرگرم کنیم که مفهوم هم در آن باشد.