در حاشیه پنجمین بیانیه شورای راهبردی سینمای ایران
راضی کردن دل سینماگر، نه سینمادار!
علیرضا مجمع
پنجمین بیانیه شورای راهبردی سینمای ایران در حالی یکی از مهمترین مسائل روز سینمای ایران را یادآور میشود که چند سالی است معضل اکران در سینمای ایران به نقطهضعف سیاستگذاریهای فرهنگی تبدیل شده است. چه کسی است که نداند وقتی فیلمی پرفروش میشود باید اکرانش ادامه پیدا کند و سالندار باید با اکران یک فیلم پرمخاطب چراغش را روشن نگه دارد و باعث شود چشمهای مردم پیادهرو به رنگهای چشمنواز فیلم عادت کند، اما در اینجا حکایت برعکس است.
در حالی که فیلمی میفروشد، از پرده پایین کشیده میشود و فیلمی دیگر به فراخور زمان تعریف شده روی پرده میرود و چه بسا از اولی کمتر بفروشد.
علیرضا مجمع
پنجمین بیانیه شورای راهبردی سینمای ایران در حالی یکی از مهمترین مسائل روز سینمای ایران را یادآور میشود که چند سالی است معضل اکران در سینمای ایران به نقطهضعف سیاستگذاریهای فرهنگی تبدیل شده است. چه کسی است که نداند وقتی فیلمی پرفروش میشود باید اکرانش ادامه پیدا کند و سالندار باید با اکران یک فیلم پرمخاطب چراغش را روشن نگه دارد و باعث شود چشمهای مردم پیادهرو به رنگهای چشمنواز فیلم عادت کند، اما در اینجا حکایت برعکس است.
در حالی که فیلمی میفروشد، از پرده پایین کشیده میشود و فیلمی دیگر به فراخور زمان تعریف شده روی پرده میرود و چه بسا از اولی کمتر بفروشد. همین هفته پیش بود که شورای صنفی اکران رای بر محدودیت اکران فیلمهای سینمای ایران داد. همین قانون دستوپاگیر باعث میشود سرمایهگذاری در ساختار اقتصادی سینما محدود به فیلمهایی بشود که مثلا کمدی هستند یا در آن رضا عطاران بازی کند. اگر غیر از این باشد و قرار باشد سرمایه فیلم برنگردد چه بسا روال سرمایهگذاری روی فیلمهای سینمایی به سمت دولت بچرخد و دوباره سینمای دولتی پا بگیرد. سینمایی که دغدغه اکران و بازگشت سرمایه ندارد و مهم هم نیست دیده بشود یا نشود. سوی دیگر این مقاومت در مقابل آزادسازی اکران فیلمهای سینمایی کمبود سالن نمایش در ایران است.کمبودی که باعث میشود سیاستگذار محافظهکار برای اینکه دل همه را به دست بیاورد با قانون مندرآوردی اهالی سینما را راضی و سینمادار را از خود ناراضی نگه دارد. یکی از راهکارهایی که میشود البته سینمادار را راضی نگه داشت اکران فیلمهای خارجی در این سینماها است. این شکل از اکران باعث میشود سرمایهگذار بخش خصوصی برای ساختن سالنهای سینما به شکل جدی ترغیب شود و بداند که سرمایهای که در این حوزه میگذارد برمیگردد.این بحث البته بعد دیگری هم دارد.آن هم سیاستگذاری سینما در سالهای اخیر است. در این سینما خبری از فیلم علمی-تخیلی نیست، خبری از فیلم کودک نیست (به استثناها کاری ندارم)، خبری از ژانر وحشت نیست و خبری از خیلی از گونههای دیگر که میتواند سبد خالی خانوار را برای اوقات فراغتش پر کند. نکته مهم در اینجا این است که نباید اصراری بر ساخته شدن بیش از اندازه فیلمهای اجتماعی داشت. هرچه در حال حاضر روی پرده است، فیلمهای اجتماعی است که پرفروشترینهایشان به ژانر کمدی اختصاص دارد. اصرار غیرمعمول به اینگونه فیلمها میتواند عواقب نامطلوبی برای سینمای ایران و ساختار اکران فیلمهای ایرانی داشته باشد.
ارسال نظر