بازوی پژوهشی مجلس بررسی کرد
راهکار عبور از بحران خاموشی
گروه صنعت و معدن: خاموشیهای گسترده برق در مقطعی در ایران و طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ در برخی کشورهای دنیا مانند پاکستان، عربستان، هنگ کنگ و بنگلادش نتایج زیانباری را به این کشورها تحمیل کرد؛ زیرا قطع برق تهدیدکننده صنایع، خدمات و رفاه عمومی است. در نتیجه باید توازن در تولید و مصرف برق بیشتر مورد توجه قرار گیرد. بر اساس برآوردهای صورت گرفته تاکنون فاصله توان تولید در کشور تا نیاز مصرف در تابستان سال ۹۴ حداقل معادل ۴ هزار مگاوات است که این کمبود با مدیریت در طرف عرضه و تقاضا از هم اکنون قابل جبران است.
گروه صنعت و معدن: خاموشیهای گسترده برق در مقطعی در ایران و طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ در برخی کشورهای دنیا مانند پاکستان، عربستان، هنگ کنگ و بنگلادش نتایج زیانباری را به این کشورها تحمیل کرد؛ زیرا قطع برق تهدیدکننده صنایع، خدمات و رفاه عمومی است. در نتیجه باید توازن در تولید و مصرف برق بیشتر مورد توجه قرار گیرد. بر اساس برآوردهای صورت گرفته تاکنون فاصله توان تولید در کشور تا نیاز مصرف در تابستان سال ۹۴ حداقل معادل ۴ هزار مگاوات است که این کمبود با مدیریت در طرف عرضه و تقاضا از هم اکنون قابل جبران است.
در این میان، دفتر مطالعات انرژی،صنعت و معدن مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی با عنوان بحران برق در سال جاری و سالهای آینده پیشنهادها و راهکارهایی برای مدیریت برق در دو بخش عرضه و تقاضا ارائه کرده است.
در طرف عرضه باید همه واحدهای نیروگاهی حرارتی وعده داده شده در گزارشهای وزارت نیرو مورد بهرهبرداری قرار گرفته و تعمیرات دورهای واحدهای حرارتی، بازسازی نیروگاهی، ذخیره آب سدها، تبدیل نیروگاههای بخاری و گازی به سیکل ترکیبی در دستور کار قرار گیرد. در طرف تقاضا، اعمال مدیریت مربوط به محدودیت بار صنایع یا دیماند بالا، مدیریت مصرف در بخش خدمات، مدیریت بر مصارف عمومی، مدیریت بر مصارف کشاورزی، ادامه توزیع لامپ کممصرف، اطلاعرسانی در رسانه ملی و در اختیار داشتن امکانات استفاده از ایستگاه رادیویی یا تلویزیونی برای اطلاعرسانی در مواقع اضطراری و به خصوص کاهش اتلاف برق در شبکههای انتقال و توزیع و... نیز باید مورد توجه تصمیمگیران و مجریان باشد.
مطالعه پیشینه ورود صنعت برق به کشور نشان میدهد که همواره این صنعت در هر مقطعی از زمان با مسائل و مشکلاتی مواجه بوده است. برای مثال در سال 55 کمبود برق که سالیان قبل به اشکال نهفتهای در بطن صنعت برق وجود داشت کاملا عیان و خاموشیها آغاز شد و نارضایتی اجتماعی زیادی به دنبال داشت. این شرایط در حالی رخ داد که تقریبا همه روستاها از نعمت برق برخوردار نبودند و الگوی مصرف برق شهری نیز در آستانه رشد واقع نشده بود. اگرچه در بعضی از سالها رشد مصرف برق تا 12 درصد هم افزایش یافته، ولی لازم است رشد پیوسته 5 تا 7 درصدی مصرف برق در هر سال بهعنوان اصل در سیاستگذاریهای آتی مسوولان در نظر گرفته شود، هر چند در صورت تغییر برنامههای آتی و سند چشمانداز، این میزان رشد متناسب با سرمایهگذاری صنعتی تغییر خواهد کرد. از سوی دیگر، توجه به عوامل بحرانزای صنعت برق کشور، دستاندرکاران را در سیاستگذاریهای کلان و منطقی آتی، کارآتر و موفقتر خواهد ساخت. مطالعات بانک جهانی در سال 2010 میلادی نشان میدهد تا سال 2020 میلادی سرمایهگذاری مورد نیاز جهان در بخش انرژی، معادل 20 هزار میلیارد دلار است که از این میزان 16 هزار میلیارد دلار نیاز صنعت برق و 4 هزار میلیارد دلار نیاز صنعت نفت و گاز است. ملاحظه میشود به ازای یک دلار سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز لازم است 4 دلار در صنعت برق سرمایهگذاری شود و این کمبود منابع برای صنعت برق حتی شامل سرمایهدارترین کشور دنیا (آمریکا) هم میشود. بحران برق در کالیفرنیا نمونهای از این کمبود منابع مالی برای سرمایهگذاری در صنعت برق است. بدیهی است که منابع مالی به تنهایی هم نمیتوانند مشکل برق را حل کنند. (کویت، عربستان و چین در سال 2008 نمونه قابل ذکر آن است).
بحرانهایی که در صنعت برق به وجود میآیند برعکس سایر بحرانها (مثل کمبود کالا از قبیل گندم، برنج و...) هستند؛ زیرا نمیتوان آنها را به سرعت یا تامین منابع مالی و اتخاذ بعضی از سیاستها در کوتاهمدت مرتفع کرد، بلکه چون عوامل متعددی باعث ایجاد این بحرانها میشوند، لازم است با یک برنامهریزی دقیق نسبت به حل بحران و تامین انرژی برق مطمئن، اقدام کرد. بهطور کلی عوامل بحرانزای صنعت برق کشور عبارتند از:
1- نابسامانی سیاستگذاریها در تعرفههای کنونی برق و غیرعلمی و دستوری بودن آن، 2- بیتوجهی به صرفهجویی و حفظ برق، بالا بودن میزان اتلاف، پایین بودن میزان بهرهبرداری و کارآیی برق در مصرف نهایی و اتلاف سرمایهها و منابع، 3- ضعف مدیریت صنعت برق به ویژه مدیریت بار، 4- تولید و واردات لوازم و تجهیزات برقی غیراستاندارد در بخشهای خانگی، تجاری، صنعتی و کشاورزی، 5- غیرفعال بودن بخش خصوصی و بیانگیزگی برای مشارکت در توسعه صنعت برق کشور، 6- غیررقابتی بودن این صنعت در کشور و انحصار خرید انرژی برق از سوی دولت، 7- گسترده نبودن بازار منطقهای برق ایران با کشورهای همسایه و ارتباطات ضعیف خطوط انتقال با این کشورها، 8- اثر تحریمهای اخیر اقتصادی بر صنعت برق، 9- بحران تامین منابع مالی برای تولید برق، است. با توجه به این موارد، سه حالت را برای کمبود برق میتوان در نظر گرفت. این سه حالت از آن رو ضرورت دارد که در شرایط کنونی، تولید و مصرف در نقطه سر به سر قرار دارد؛ بنابراین با کوچکترین اتفاق، احتمال خاموشی خواهیم داشت. در شرایط کنونی حداقل سه حالت سفید، زرد (نارنجی) و قرمز را در احتمالات آینده خاموشیها باید مدنظر قرار
داد.
وضعیت سفید: حالت سفید در شرایط پیشبینیهای معمول قرار داشته (درجه حرارت در تهران ۴۰ درجه و ۴۸ درجه در جنوب) که با توجه به پیشبینیهای مسوولان وزارت نیرو با کمبود برق مواجه نخواهند بود یا اندکی برنامهریزی در همین نقطه باقی خواهد ماند.
وضعیت زرد (نارنجی): در این حالت احتمالا وقایعی به وقوع خواهند پیوست که با پیشبینیهای کنونی شکاف و فاصله خواهند داشت (درجه حرارت بالای 40 درجه در تهران و 50 درجه در جنوب). با توجه به وضعیت تولید، درجه حرارت و ... و هر عاملی که باعث کمبود برق شود و تا 2 هزار مگاوات فاصله بین توان تولید و مصرف وجود داشته باشد، سیستم در حالت زرد قرار میگیرد.
وضعیت قرمز: در حالت قرمز عوامل بیشتری چون عوامل طبیعی، فرسودگی سیستم و ... موجب تشدید و بحرانی شدن کمبود برق میشوند که حدود ۴ هزار مگاوات کمبود توان تولید برق داشته باشند (چنانچه میانگین درجه حرارت تمام ایران بین ۳-۴ درجه از میانگین درجه حرارت سالانه بالاتر رود و میزان رطوبت هوا از ۶۰ درصد پایینتر باشد). در این حالت خاموشیهای گستردهای به کشور تحمیل خواهد شد و کاملا روشن است که اگر تنها اتلاف برق کمتر از ۳ درصد کاهش یابد، میتوان از وضعیت قرمز خارج شد و در وضعیت زرد یا سفید استقرار یافت. در حالت اول لازم است وضعیت در شرایط کنونی حفظ شود. برای حالت زرد و قرمز باید در حوزه عرضه و تقاضای برق، مدیریت لازم صورت گیرد.
ارسال نظر