حسین حقگو داوری راجع به عملکرد ۱۰۰ روزه دولت یازدهم در حوزه اقتصاد و صنعت کشور می‌تواند مثبت، منفی یا خاکستری باشد. تثبیت نرخ ارز، کاهش نرخ تورم و مسکن و به طور کلی آرامش حاکم شده بر بازار و فعالیت‌های اقتصادی از جمله مصادیق ارائه شده از سوی مثبت اندیشان به عملکرد یکصد روزه دولت است و اجرایی نشدن بعضی از مصوبات دولت در رابطه با رونق تولید و بهبود فضای کسب‌وکار (مصوبات ۳۵ ماده‌ای) و عدم اعطای تسهیلات مالی گره گشا به حوزه تولید، از جمله موارد عنوان شده از سوی منتقدان یکصد روزه عملکرد دولت است. در این دو سر طیف مثبت و منفی انگاران، هستند کسانی که با بخش‌هایی از این هر دو نظر موافقند، اما داوری خود را به برنامه‌ها و اقدامات دولت در آینده موکول می‌کنند. اما به نظر می‌رسد موضوع عملکرد یکصد روزه دولت را می‌توان از دریچه‌ای دیگر نیز نگریست. از این منظر که فعالان اقتصادی و صاحبان بنگاه‌های تولیدی در فضای فراهم شده پس از انتخابات اخیر و در طول یکصد روز سکانداری دولت یازدهم چه اقدام مهمی در فعالیت‌های فردی و جمعی خویش برای رفع و کاهش مشکلات انجام داده و چه گامی در جهت تغییر فضای نامناسب فکری و عینی تولیدی و تجاری کشور برداشته اند؟

چه میزان بنگاه تولیدی خود را برای سازوکاری با شرایط جدید آماده کرده اند و تا چه حد در جمع همگنان خود اعم از انجمن‌ها و اتحادیه‌های صنعتی و صنفی یا پارلمان بخش خصوصی فعالانه‌تر عمل کرده‌اند؟ آیا فعالان اقتصادی و صنعتی توانسته‌اند به تحلیلی قابل قبول و منطقی از وضعیت حوزه فعالیت خود برسند و به اطلاعات آماری مشخص از مصائب و آسیب‌های سال‌های اخیر دست یابند؟ آیا نیازهای فعالیت‌های خود را در چارچوب شرایط و امکانات موجود تعیین و دسته بندی کرده اند؟ و اینکه فعالان اقتصادی و صنعتی از یکصد روز اخیر چقدر در راه بهبود کسب‌وکار خود و همکاری با دولت وقت و هزینه صرف کرده اند؟ و سوالات بسیاری دیگر. به نظر می‌رسد نوع پاسخ به این‌گونه سوالات است که حل مسائل و مشکلات اقتصاد و صنعت کشور را امکانپذیر و روند توسعه کشور را مشخص می‌کند. سوالاتی که عملکرد «ما» را نیز علاوه بر عملکرد دولت به چالش می‌کشد.