فناوریهای هدف در دولت یازدهم
کورش خسروی* اکنون که دولت یازدهم در حال شکلگیری است و روزهای سرنوشتساز و تعیینکننده آغازین خود را پشت سر میگذارد، پاسخ دقیق، عاجل و کارشناسی شده به این پرسش ضروری است: «دولت یازدهم چه فناوریهایی را باید به عنوان هدف خود برگزیند یا به عبارت دیگر در حوزه توسعه فناوری در دولت یازدهم باید روی چه فناوری یا فناوریهایی تمرکز شود؟» پس از انقلاب اسلامی بحث توسعه فناوری به طور مشخص و برای اولین بار در دوران اصلاحات در دستور کار دولت قرار گرفت. در این دولت روی توسعه دو فناوری تمرکز و برنامهریزی صورت گرفت: توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب طرح تکفا و توسعه فناوری نانو در چارچوب ایجاد ستاد نانو در نهاد ریاستجمهوری.
کورش خسروی* اکنون که دولت یازدهم در حال شکلگیری است و روزهای سرنوشتساز و تعیینکننده آغازین خود را پشت سر میگذارد، پاسخ دقیق، عاجل و کارشناسی شده به این پرسش ضروری است: «دولت یازدهم چه فناوریهایی را باید به عنوان هدف خود برگزیند یا به عبارت دیگر در حوزه توسعه فناوری در دولت یازدهم باید روی چه فناوری یا فناوریهایی تمرکز شود؟»
این در حالی است که تقریبا در کشور هیچ شرکتی را نمیتوان سراغ گرفت که به عنوان مثال بر فناوری تولید برق از خورشید تسلط داشته باشد. معدود شرکتهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، تماما واردکننده و مونتاژکننده قطعات نیروگاههای خورشیدی هستند.
در حوزه استفاده از انرژی گرمایی خورشیدی نیز هر چند وضعیت بهتر است، ولی تعداد بنگاههای اقتصادی فعال در تولید آب گرم کن خورشیدی نیز به تعداد انگشتان یک دست نمیرسند. ثروت ناشی از تولید انرژی از خورشید و باد هم در ارتقای تولید ناخالص ملی موثر است و هم ظرفیتهای پدافند غیرعامل را در کشور رشد میدهد، به ویژه اگر چنین نیروگاههای تولید انرژی در سطح منازل و واحدهای تولیدی پراکنده شوند.
۳- همگانی کردن آموزش الکترونیک: هر چند که ایران در ۱۶سال گذشته در حوزه فناوری اطلاعات رشد چشمگیری داشته است ولی هنوز آموزش الکترونیک در حد یک پروژه آزمایشی، غیراجرایی و غیرفراگیر باقیمانده است. از آنجایی که تحول در نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی و فنی و حرفهای از ضروریات کشور است و اگر این تحول بخواهد در قالبهای سنتی اجرا شود، صدها میلیارد تومان اعتبارات کشور را میبلعد، بومیسازی فناوریهای آموزش الکترونیک و همچنین همگانی کردن آن میتواند زمینه تحول در نظام آموزشی کشور را فراهم کند. ضمن اینکه عدالت آموزشی را نیز سبب میشود.
ارتقای شاخصهای آموزشی، همگانی کردن آموزشهای تخصصی و نوین، ایجاد هزاران شغل مرتبط از جمله مزایای بومیسازی این فناوری در کشور است. همان گونه که در مورد طرح تکفا یا در ستاد نانو اتفاق افتاد، هر فناوری که به عنوان هدف در برنامه دولت قرار گیرد، بومی کردن آن نیاز به مدیریت متمرکز دارد. به عنوان مثال، نمیتوان انتظار داشت که توسعه فناوریهای حوزه آب در چند وزارتخانه بدون موازی کاری و به صورت اثربخش اجرا شود. یک مدیریت واحد میتواند به صورت متمرکز از توان پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد کشور استفاده کرده، با شرکتهای خارجی صاحب فناوری انواع قراردادهای انتقال فناوری منعقد کند، مشارکت وزارتخانههای مرتبط را جلب کرده و از امکانات فرابورس برای ارتقای اندازه شرکتهای کوچک ولی موفق داخلی بهره ببرد. فراموش نکنیم که برای بومیسازی فناوریهای هدف در دوره کوتاه عمر یک دولت همه امکانات و ابزارها باید به طور همزمان به خدمت گرفته شوند.
*صاحبنظر حوزه اقتصاد
پس از انقلاب اسلامی بحث توسعه فناوری به طور مشخص و برای اولین بار در دوران اصلاحات در دستور کار دولت قرار گرفت. در این دولت روی توسعه دو فناوری تمرکز و برنامهریزی صورت گرفت: توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب طرح تکفا و توسعه فناوری نانو در چارچوب ایجاد ستاد نانو در نهاد ریاستجمهوری. در دولتهای نهم و دهم نیز بنا به اقتضائات خاص آن دولتها دو فناوری دیگر هدف برنامهریزی قرار گرفتند: فناوری هستهای و فناوری هوافضا. در این نوشتار بنا نیست به نقد دولتهای گذشته در انتخاب فناوریهای هدف پرداخته شود یا میزان توسعه تکنولوژیک کشور از رهگذر برنامههای دولتی ارزیابی شود، بلکه قرار است به این موضوع پرداخته شود که در دولت یازدهم چه فناوریهایی میتوانند اولویت توسعه تکنولوژیک کشور باشند و دولت برای بومیسازی چه فناوریهایی و به چه دلایلی باید تمرکز کند. در همین جا لازم است توضیح داده شود که منظور از بومیسازی یک فناوری نه تولید آزمایشگاهی آن در یکی از دانشگاههای کشور است و نه بهرهبرداری از آن فناوری در یک دستگاه دولتی و با بودجه نفتی منظور است، بلکه یک فناوری زمانی بومی شده تلقی میشود که در بنگاههای
اقتصادی وابسته به بخش خصوصی کشور دست مایه کسب و کار شده و شرکتهای کوچک و بزرگ خصوصی برای بهرهبرداری از آن فناوری در نقاط مختلف کشور شکل بگیرند. با این تعریف، در میان چهار فناوری هدف در دولتهای گذشته عملکرد طرح تکفا در این چنین بومیسازی قابل تقدیر و تاثیر آن در فضای کسبوکار کشور قابل لمس است. فناوریهایی که میتوان به عنوان هدف به دولت یازدهم پیشنهاد داد، شاید شامل لیست زیر شوند. پرواضح است که دولت یازدهم باید پروژههای نیمهتمام دولتهای قبل را تکمیل کند و این شامل برنامههای توسعه فناوری نیز میشود. بنابراین آنچه در ادامه میآید پیشنهادی است برای اولویتهای توسعه فناوری دولت یازدهم نه حذف برنامههای دولت قبل. 1- فناوریهای حوزه آب: بحران آب در کشور روز به روز در حال تشدید است. به نظر میرسد روند فزاینده خشکسالیها و کاهش نزولات جوی بنای تغییر داشته باشد. کمبود بارندگی از یکسو و برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی نگاهها را به سمت سواحل جنوبی کشور معطوف کرده است. شیرین سازی آبهای شور با فناوریهای گوناگونی قابل اجرا است. استفاده از اسمز معکوس، روشهای تقطیر چند مرحلهای و روشهای خورشیدی از
مهمترین متدهای تولید آب شیرین در دنیا است، ولی در حال حاضر تعداد شرکتهای خصوصی در کشور که این فناوریها را بومی کرده و بتوانند با استفاده از آنها برای خود خلق ثروت کنند و به کشور خدمات ارائه دهند، به تعداد انگشتان دو دست نمیرسند. دستیابی کشور به این خانواده فناوری علاوه بر اینکه ملت را در عبور از بحران خشکسالی یاری میرساند، به اقتصاد ایران نسبت به کشورهای خشک منطقه مزیت نسبی داده و امکان تعادلهای تکنولوژیک با کشورهای کم آب همسایه را بیشتر میکند.
2- فناوری تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر: هدفمند کردن یارانه حاملهای انرژی یکی از اولویتهای کشور است. ولی از سوی دیگر کاهش تاثیرات سوء ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی بر زندگی مردم و به ویژه بر بخش تولید از الزامات جدی هدفمندی یارانهها است. اصلیترین راهکاری که میتواند تحمل مردم و واحدهای تولیدی را در مقابل حذف یارانه انرژی افزایش دهد، دسترسی آسان و ارزان به منابع انرژیهای نو است.این در حالی است که تقریبا در کشور هیچ شرکتی را نمیتوان سراغ گرفت که به عنوان مثال بر فناوری تولید برق از خورشید تسلط داشته باشد. معدود شرکتهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، تماما واردکننده و مونتاژکننده قطعات نیروگاههای خورشیدی هستند.
در حوزه استفاده از انرژی گرمایی خورشیدی نیز هر چند وضعیت بهتر است، ولی تعداد بنگاههای اقتصادی فعال در تولید آب گرم کن خورشیدی نیز به تعداد انگشتان یک دست نمیرسند. ثروت ناشی از تولید انرژی از خورشید و باد هم در ارتقای تولید ناخالص ملی موثر است و هم ظرفیتهای پدافند غیرعامل را در کشور رشد میدهد، به ویژه اگر چنین نیروگاههای تولید انرژی در سطح منازل و واحدهای تولیدی پراکنده شوند.
۳- همگانی کردن آموزش الکترونیک: هر چند که ایران در ۱۶سال گذشته در حوزه فناوری اطلاعات رشد چشمگیری داشته است ولی هنوز آموزش الکترونیک در حد یک پروژه آزمایشی، غیراجرایی و غیرفراگیر باقیمانده است. از آنجایی که تحول در نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی و فنی و حرفهای از ضروریات کشور است و اگر این تحول بخواهد در قالبهای سنتی اجرا شود، صدها میلیارد تومان اعتبارات کشور را میبلعد، بومیسازی فناوریهای آموزش الکترونیک و همچنین همگانی کردن آن میتواند زمینه تحول در نظام آموزشی کشور را فراهم کند. ضمن اینکه عدالت آموزشی را نیز سبب میشود.
ارتقای شاخصهای آموزشی، همگانی کردن آموزشهای تخصصی و نوین، ایجاد هزاران شغل مرتبط از جمله مزایای بومیسازی این فناوری در کشور است. همان گونه که در مورد طرح تکفا یا در ستاد نانو اتفاق افتاد، هر فناوری که به عنوان هدف در برنامه دولت قرار گیرد، بومی کردن آن نیاز به مدیریت متمرکز دارد. به عنوان مثال، نمیتوان انتظار داشت که توسعه فناوریهای حوزه آب در چند وزارتخانه بدون موازی کاری و به صورت اثربخش اجرا شود. یک مدیریت واحد میتواند به صورت متمرکز از توان پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد کشور استفاده کرده، با شرکتهای خارجی صاحب فناوری انواع قراردادهای انتقال فناوری منعقد کند، مشارکت وزارتخانههای مرتبط را جلب کرده و از امکانات فرابورس برای ارتقای اندازه شرکتهای کوچک ولی موفق داخلی بهره ببرد. فراموش نکنیم که برای بومیسازی فناوریهای هدف در دوره کوتاه عمر یک دولت همه امکانات و ابزارها باید به طور همزمان به خدمت گرفته شوند.
*صاحبنظر حوزه اقتصاد
ارسال نظر