بانیان و پیشکسوتان مهندسی جنگ
ضرورت حماسهای دیگر
مجید قاسمی فیضآبادی چندی پیش محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت با حضور ریاستمحترمجمهور برگزار شد و ایشان چه زیبا ضمن تعمق و دقت زایدالوصفی از فتوحات رزمندگان در جبهههای جنگ میگفت که آنها در تمام عملیاتهای ۸ سال دفاع مقدس هم در کسوت فرماندهی و هم در مقام رزمندهای جهادگر و بسیجی در متن و بطن تمام عملیات بوده است. چه با ظرافت میگفت که هرگاه همه با هم بودیم (ارتش، سپاه، بسیج و جهاد) پیروزی چه آسان حاصل میشد و امروز نیز به همان موضوع لزوم اتحاد و یکدستی اشاره میکرد. چند سالی است که گردهمایی فرماندهان مهندسی جنگ، جهاد کمرمق و بیفروغ و بدون حضور بانیان و فرماندهان شاید به دلیل کج سلیقگیهای سیاسی برگزار میشود.
مجید قاسمی فیضآبادی چندی پیش محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت با حضور ریاستمحترمجمهور برگزار شد و ایشان چه زیبا ضمن تعمق و دقت زایدالوصفی از فتوحات رزمندگان در جبهههای جنگ میگفت که آنها در تمام عملیاتهای ۸ سال دفاع مقدس هم در کسوت فرماندهی و هم در مقام رزمندهای جهادگر و بسیجی در متن و بطن تمام عملیات بوده است. چه با ظرافت میگفت که هرگاه همه با هم بودیم (ارتش، سپاه، بسیج و جهاد) پیروزی چه آسان حاصل میشد و امروز نیز به همان موضوع لزوم اتحاد و یکدستی اشاره میکرد. چند سالی است که گردهمایی فرماندهان مهندسی جنگ، جهاد کمرمق و بیفروغ و بدون حضور بانیان و فرماندهان شاید به دلیل کج سلیقگیهای سیاسی برگزار میشود. جهادگران خستگی ناپذیر آقایان زنگنه و حجتی بنیانگذاران مهندسی رزمی جنگ جهاد برای برپایی هرچه باشکوهتر محفل فرماندهان و پیشکسوتان جهاد و شهادت عزم خود را جزم کنید . چهارم مهرماه امسال تمامی فرماندهان مهندسی جنگ را فراخوانده و گردهمآورید تا در عرصه سازندگیساز حماسه اقتصادی را هنرمندانه کوک کنند.سهم اینان از جنگ، فقط رزم نبود. اینان بیش از جنگ به «زندگی» میپرداختند. سنگرسازان بیسنگر را میگویم. اینان جنگ را با ساختن معنا میکردند. ساختن راه، ساختن پل، ساختن سنگر، شکافتن دژ، ساختن جان پناه و جمعآوری مین و موانع از مقابل پای رزمندگان و ساختن هر آنچه میشد در آن زندگی کرد و با آن زیست. این ادبیات جهادگرانی بود که از تمام توان علمی و دانش خود در تمام دوران جنگ و بعد از جنگ بهره گرفتند تا کشور را به قلههای عزت برسانند. این خادمان تیر و ترکش خورده خوف خرابیها را از بین بردند و به تیرگیها و تاریکیها نور و روشنایی دادند و تمام تردیدها را به امید مبدل کردند. هر روز روزنهای به زندگی این کشور گشودند و پنجرهای به پایداری این سرزمین باز کردند. تلاش همان بود که در جنگ بود و تمنا همان بود که در جنگ بود. خانه خدمت برقرار، سرای سلامت سالم و در دنیا و دین گشوده و کمال کشور در راه بود و قدرشناسان کشور قدر این تلاشگران توانا را میدانستند. بزرگداشت خدمت این بزرگان سنت سالها بود و از تلاشگران جهاد و جهادگران همواره تقدیر میشد تا هم این میدانداران تلاش و تکاپو در میدان خدمت باشند و هم سنت مبارک تجدید دیدار پایدار بماند. اینان سرمایههای انسانی کشورند. سرمایههای علمی، اجرایی و فنی که تجربیاتشان سرمایههای بیبدیل این سرزمین است. بهرهگیری از این توان و تجربه راه آینده کشور را هموار میکند و نبودن ایشان در میدان کارزار همان تجربه از اول آغاز کردن است که این به صلاح کشور نیست.
قطع کردن این زنجیره تجربه ،کشور را از داشتههای خود محروم و انباشت ثروت و سرمایه انسانی را غیرممکن میکند.
گردهمایی سالانه این سرمایههای اجرایی کشور سرمایه اجتماعی و فرهنگی تولید میکرد و انگیزه خدمت به کشور را افزایش میداد. این گردهماییها الگوسازی سنتی بود که میتوانست خدمتی شایان به کشور کرده و حتی الگویی برای دیگر کشورها باشد که از خادمان جنگ، جهاد و سازندگی خود قدردانی کنند و ایشان را در خدمت توسعه و تعالی کشورشان بهکار گیرند. سنگرسازان بیسنگر گلهای نمیکنند، چیزی نمیگویند، چشمداشتی ندارند، همانگونه که از جان خود میگذشتند، تا برای ما جانپناه بسازند. پاهایشان را به تیغ ترکشها میسپردند تا راه را برای ما بگشایند و خود را به مرگ میسپردند تا خاکریزی جانپناه ایجاد کنند و خاری آتشین از پیش پای رزمندگان بردارند. دور از شهرت زندگی کردند تا اشتهار کشور برقرار باشد و در سالهای اخیر نیز بهرغم بیمهریها عرصه خدمت را ترک نکردند و همواره آماده ورود به میدان جهاد و سازندگی بودهاند.
جهادگران جنگ دیروز آبادگران راستین امروز شدند، ویرانیهای کشور را ساختند، تلخیها را تحمل کردند و در دوران اصلاحات به اصلاح امور کشور قیام کردند و در بحران امروز نیز به پشتوانه اعتماد ملت آستین همت بالا زدهاند تا در جهادی دیگر قطار کشور را به ریل حرکت برگردانند. بازیابی آن تجربه و برگزاری آن گردهماییها و اتصال تجربیات نسل پیشین به نسل جدید خادمان و جهادگران کشور میتواند سلسله مدیران تلاشگر کشور را تشکیل داده و از فراموشی بسیاری از تجربیات ملی پیشگیری کند به همین خاطر تمام فرماندهان و جهادگران باید یکبار دیگر گرد هم آیند تا در یک «یاعلی» دیگر بردیو مشکلات کشور یورش برده و گره از امور بگشایند.
ارسال نظر